I LOVE YOU نه! دوستت دارم


I LOVE YOU نه! دوستت دارم

دست‌کم این هفته پیامک‌ها را فارسی بنویسم.

به گزارش مشرق، امروز روز جهانی زبان مادری است. مام میهن برای همه مایکی است آن‌هم ایران. خاکی که خون‌های بسیاری برای دفاع از کیان و سرافرازی‌اش ریخته شده است.

بیشتر بخوانید

سهم زبان فارسی از بودجه ۹۸ آب رفت

کاشانه‌ای که به توصیف شورانگیز «عارف قزوینی» از برکت خون جوانانش، لاله‌زاری خوش عطر و دلیرستان شده ایران: از خون جوانان وطن لاله دمیده / از ماتم سرو قدشان سرو خمیده. چه جلابخش روح می‌شود اگر آن شعر جانانه را با صدای «صدیق تعریف» مزه کنی و حماسه بچشی.

از توئیت تا خرمشهر

خاک وطن؛ زادگاه مادری برای همه ما عزیز است. امروز عصر اگر از خانه بیرون برویم و ببینیم یک فرد خارجی به کشورمان توهین می‌کند، حتماً معطل نمی‌مانیم و پاسخی درخور می‌دهیم. وقتی ترامپ به ایرانی‌ها توهین کرد، هشتک‌های دفاع از کشور و ساحت مقدس و بالابلند ایرانی‌ها بود که با ادبیات مختلف در قالب کامنت‌ها به سمت تویئت او روانه شد. اگر هشتک‌هایی که خشابشان پر بود از عزّت ملی را سلاحی برای جنگ نرم با دشمن در نظر بگیریم یا پرچمی برافراشته از هوشیاری ما در فضای مجازی، شاید یادی هم روزهای پر تب‌وتاب خرمشهر کنیم و شعر «ممد، نبودی ببینی… را زیر لب زمزمه. شاید هم نزدیک‌ترین جنگ کشورمان و بلندترین جنگ جهان در قرن بیستم را به یاد بیاوریم. خاک‌ریزهای سرخ از خمپاره و خون را. لاله‌های گلگون؛ شهدای دفاع مقدس میهنمان را.

فردوسی؛ امانت دارِ مادر

این روزها که یکی از ترفندهای سیاست جنگ‌افروزان جهان، «جنگ‌های فرامرزی»، «نیابتی» و «سرباز کوله‌پشتی به دوش» است. این روزها که آمریکا و اسرائیل در لباس داعش در خاورمیانه بلوا کردند و برای ایران خط و نشان کشیدند باز این خون سرخ جوانان مدافع حرم بود که نسل لاله‌ها را برافراشت. همهٔ ما وطنمان، خاک و خونش را خوب می‌شناسیم اما وطن تنها همین‌ها نیست. این مام مهربان، امانتی دیگر به ما سپرده است که برای نگه‌داشتن آن‌هم باید از دل‌وجان مایه گذاشت؛ زبان مادری ما فارسی و به تأکید بسیاری از بزرگان حوزه زبان و ادبیات، زبان پارسی را. این هدیهٔ مادری همان است که «فردوسی» نامی در شاهکارش؛ «شاهنامه» چنین می‌سراید که: بسی رنج بردم در این سالی سی / عجم زنده کردم بدین پارسی

مادر، انگلیسی نیست

زبانی که هر بار آغشته غیر شده، سرداری در پوشش و هیبت شاعرانه و ادیبانه خود آن را پالوده است. زبانی که دست‌کم من خبرنگار به فرصت مصاحبه با «عبدالله انوار»، «محمدعلی اسلامی ندوشن»، «فریدون جنیدی»، «حسن انوشه»، «غلامحسین کزازی»، «بهاءالدین خرمشاهی»، «ضیاءالدین هاجری»، «قدم علی سرآمی»، «حسن ذوالفقاری» و تعدادی دیگر از نامداران حوزه زبان و ادب فارسی در یک مجله، تعبیرهای خوشایندی درباره ظرفیت‌های این زبان مادری از آن‌ها شنیده‌ام. برایم جالب بود وقتی انوار، ارزنده داشتن زبان را به مطالعه گره زد: «ملتی که خوب مطالعه کند، در علم پیش می‌رود و زبانش را هم خوب حفظ می‌کند.» سفارش و مهر دلسوزانه فریدون جنیدی از یادم نمی‌رود؛ شاهنامه پژوه نامی کشور که درِ بنیاد نیشابور را به روی دوستداران زبان و ادبیات فارسی باز نگه داشت. پدری مهربان که تنها فرزند پزشکش را در مأموریتی برای نجات جان یک بیمار رفت، از دست داد: «روانش شاد! پس از او پدر تمام فرزندان نیک ایران‌زمینم. هرآن چه از زبان فارسی بدانم به آن‌ها هدیه می‌کنم.» مردی که با بررسی واژه‌های زبان‌های مختلف به‌ویژه انگلیسی و فرانسه، بن فارسی آن‌ها را بیرون می‌کشد و می‌گوید: «زبان‌های دیگر وامدار ما هستند. برای مثال در انگلیسی کلمه مادر، «مادِر» است؛ معادل کاربرد این واژه در کرمان و دامغان. در فارسی مادَر، پهلوی ماتر و اوستا ماترَ؛ کسی که افزایش خانواده با اوست.»

بگو فرهیخته، نگو تحصیل‌کرده

خاطره ماندگاری شد، وقتی یک عصر خاطره‌انگیز اسفندماه، مهمان‌خانه قدم علی سرآمی، پاسدار تمام‌قد لالایی‌های ایران شدم و او همدلی را مقدمه هم‌زبانی خواند: «ظرفیت‌های زبان فارسی کاهش پیدا نکرده است و هرگز به چنین قهقرا رفتنی برای ملت ایران پیش نیامده است.» بااین‌حال از کم‌لطفی‌هایی که به زبان‌داریم هم گله کرد: «ما در ایران می‌گوییم که زبان فارسی را پاس بداریم اما اقدام مناسب و کافی نمی‌کنیم. بسیار از واژه‌های عربی استفاده می‌کنیم برای مثال به‌جای اینکه بگوییم «ناتوان» می‌گوییم «معلول». واژه «فرهیخته» را داریم اما می‌گوییم «تحصیل‌کرده» و مثال‌های بسیار دیگر ازاین‌دست.» جالب بود وقتی «محمدعلی اسلامی ندوشن» از هنر جایگزینی واژه‌های فارسی برای پالایش زبان فارسی از غیر، نکته‌ای کاربردی به مسئولان فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: «به‌طورکلی واژه‌هایی که فرهنگستان ساخته آن تعداد که مرد قبول مردم بوده در زبان جاافتاده است. اما آن تعداد که چنین نبوده است، نه! جا نیفتاده است.»

عاشقانه‌های جهان؛ سلاح کلام

گفتنی‌ها و مرور خاطرات خوش آن مصاحبه‌ها بسیار است اما به آنچه از آن برایم یادگار مانده، دلخوشم. وسواس خوب نیست اما گاهی هم بد نیست داشته باشیم؛ درست و بزنگاه. وقتی کلمات در مغزمان رژه می‌روند و صف می‌کشند برای گفته شدن. قبل از آنکه کلامی بگوییم، سعی کنیم واژه‌هایی به زبان مادری را بیشتر استفاده واژه‌های بیگانه را کمتر استفاده کنیم. زبان خواه، ناخواه سلاح است. حتی عاشقانه‌ترین کلمات جهان‌هم فشنگ‌های این سلاح و تیرهای این چله و کمان هستند. سلاحی که نمی‌کشد، زنده می‌کند مفهوم‌ها را. به وقتش هم شمشیر دودمه‌ای است که اقتدار را به رخ می‌کشد. بااین‌همه اما این اکسیر زنده گر، خود باید زنده بماند تا زنده سازد. نفس‌های زبان، واژه‌ها هستند. ما که در راه وطن حاضریم از جان و خونمان بگذریم، با انتخاب واژه‌های بیگانه نفسش را تنگ نکنیم.

منبع: فارس

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

عکس/واکنش شبنم مقدمی به نمره قبولی که زاکانی به خودش داد