مستغاثی: فیلم غلامرضا تختی به نقش ساواک در مرگ تختی اشاره‌ای نمی‌کند


مستغاثی: فیلم غلامرضا تختی به نقش ساواک در مرگ تختی اشاره‌ای نمی‌کند

نخستین قسمت از برنامه تلویزیونی نقد سینما در سال 98 شب گذشته با محوریت نقد فیلم غلامرضا تختی و بررسی تطبیقی تصویر قهرمان در سینمای ایران و جهان به روی آنتن شبکه 5 سیما رفت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، در بخش میز نقد این برنامه، فیلم غلامرضا تختی آخرین ساخته بهرام توکلی مورد نقد و تحلیل آرش خوشخو و امیررضا مافی، منتقدان این برنامه تلویزیونی قرار گرفت. در آغاز این بخش، خوشخو درباره فیلم غلامرضا تختی گفت: وقتی فیلم را در جشنواره دیدم، پیش خود پیش‌بینی کردم که فیلم فروش زیادی می‌کند اما حالا که‌ می‌بینم فیلم فروش چندانی نداشته است این سوال در ذهنم پیش آمده که چرا این اتفاق افتاد؟

وی ادامه داد: در حال حاضر می‌بینیم که در این چند سال گذشته، تابوی خودکشی تختی شکسته شده و فضای کنونی دیگر مانند فضای دهه 70 و زمانی که مرحوم حاتمی فیلم جهان پهلوان تختی را ساخت، نیست. اکنون حتی افرادی از خانواده تختی نیز بحث خودکشی او را پذیرفته اند و دیگر آن نگاه قبلی به این مسئله وجود ندارد. فیلم توکلی تمام تمرکز خود را روی کانون ملتهب این سال‌ها یعنی خودکشی تختی قرار داده است و مشکل فیلم از اینجا شکل می‌گیرد که پاسخ به این سوال در دهه 70 و زمانی که مرحوم حاتمی فیلم جهان پهلوان تختی را کلید زد، برای مردم جذاب بود.در این یکی دوسال اخیر تاکید زیادی روی خودکشی تختی صورت گرفته و دیگر از آن حالت جنجالی و تابو شکنی خارج شده است.درباره زندگی خانوادگی‌اش نیز فیلم جرات ورود ندارد. در واقع فیلم سلاح‌ها و امتیازات اولیه خود را به‌خاطر تاخیر بیست ساله کاملا از دست داده است. وقتی فیلم امتیازات اولیه‌اش را ازدست می‌دهد، باید درام و شخصیت‌پردازی قوی‌ای داشته باشد اما این ویژگی‌ها نیز نیز در فیلم غایب است.

در ادامه این بخش، امیررضا مافی با اشاره به فقدان وجه دراماتیک در فیلم تختی گفت: ما با یک تقویم و با یک تاریخ مواجهیم. تقویم امری گذراست، اما تاریخ باقی می‌ماند. در جامعه امروز ما همه چیز حالت تقویمی دارد و یک موضوع با ترند شدن مورد توجه قرار می‌گیرد و پس از آن از مرکز توجه خارج می‌شود. حالا ما با یک «تختی» مواجهیم که اتفاقا «تختی» تقویمی است و بدون داشتن وجوه دراماتیک می‌خواهد داستانش را تعریف کند، در نتیجه زمان‌ها و مکان‌هایی را بازسازی می‌کند که عمق پیدا نمی‌کنند. جامعه تقویمی امروز که درگیر سلبریتی‌های روز خود است، دیگر به سلبریتی قدیمی‌اش توجهی نشان نمی‌دهد. وقتی جامعه‌ای دچار تقویم شود، از تاریخش جا می‌ماند و خارج از تاریخ قرار می‌گیرد.

مستغاثی: فیلم غلامرضا تختی به نقش ساواک در مرگ تختی اشاره‌ای نمی‌کند

وی با اشاره به ناتوانی فیلم توکلی در نزدیک شدن به چهره اسطوره ای تختی گفت: توکلی نمی‌تواند به تختی به عنوان یک اسطوره نزدیک شود و قرائت شخصی خود را از یک پرسوناژ تاریخی به کار بندد. او آنقدر مترصد بازسازی فضای تاریخی فیلم است که افسار بقیه امور در دستش شل می‌شود.

مافی افزود: ملت همیشه از اسطوره‌ها بت می‌سازند و به سمت آن اسطوره حرکت می‌کنند. اسطوره‌ای که ما از «تختی» می‌سازیم، مناظری در اطرافش وجود دارد و من وقتی در میان این مناظر قرار می‌گیرم نمی‌توان تصمیم‌ بگیرم. توکلی آنقدر مناظر مختلف را شنیده و مرعوب تختی شده است که نتوانسته تصویر درستی از او ارائه دهد.

ما نمی‌گوییم امروز به قهرمان و اسطوره نیاز نداریم. وقتی هنوز عکس کسی به دیوار و روی کیف چسبانده می‌شود یعنی نیاز به اسطوره هست. اسطوره هرچه مبهم‌تر باشد جذاب‌تر و هرچه واضح‌تر باشد عادی‌تر می‌شود. اسطوره‌ها اصولا چیزهایی هستند که وقتی شما به آنها نزدیک می‌شوید، دورتر می‌شوند و اگر بخواهید آنها را بدست بیاورید در حجابی فرو می‌روند. تختی اسطوره چند نسل بوده و حالا توکلی خواسته به این تختی نزدیک شود و چون هنوز آن اسطوره در ذهنش است، نمی‌تواند به آن پرسوناژ نزدیک شود و قرائت شخصی خودش را برای نگارش یک شخصیت تاریخی به کار ببندد. او می‌توانست اینقدر به زندگی تختی نزدیک نشود تا جذابیت آن بیشتر حفظ شود.

وی ادامه داد: فراتر از تختی، جوانمرگی برای اسطوره بسیار مهم است و در همه جای دنیا کسانی که در جوانی می‌میرند، شمایلی پیدا می‌کنند. این مهم است که چرا مرگ از یک قهرمان اسطوره تولید می‌کند. اگر تختی نمی‌مرد، مثل یکی از هم عصران ما می‌شد؛ با مقداری جدیت بیشتر.

در بخش دیگری از این میز، بهروز افخمی مجری برنامه تلویزیونی نقد سینما ضمن تصریح محافظه کار بودن فیلم غلامرضا تختی گفت: فیلم، چوب محافظه کاری و عدم قضاوت سازنده‌اش را می‌خورد. حتی اگر فرض کنیم که تختی خودکشی کرده است، اینکه این موضوع چگونه اتفاق می‌افتد، چندان روشن نمی‌شود.

وی افزود: در فیلم، با شخصیت لوسی مواجه هستیم که به دلیل اختلافی که با همسرش پیدا کرده دست به خودکشی زده است، در حالی که تختی به دلیل فشار مالی که برایش ایجاد شده بود، معادل یک میلیارد تومانِ الان بدهکار شده بود و از آنجایی که او آدمی نبود که با حضور در تبلیغات پول در بیاورد، مجبور شد خانه اجاره‌ای همسرش را بازگرداند و با مادر و خواهرش زندگی کند. به نظر من، هر نتیجه‌گیری از این که چرا مردم با این فیلم ارتباط نگرفتند به دلیل این ساختار فیلم، چندان صادقانه نیست.

مستغاثی: فیلم غلامرضا تختی به نقش ساواک در مرگ تختی اشاره‌ای نمی‌کند

این کارگردان سینمای ایران ادامه داد: خود فیلم عیبی ندارد اما انگار به زمانه نمی‌خورد. در فیلم گویی طوری از تختی صحبت شده که نه سیخ بسوزد و نه کباب. به این معنا بنیاد فارابی آن را به گونه ای ساخته است که نه سیخ بسوزد نه کباب و در نتیجه مردم دلیلی برای تماشای این فیلم ندارند. غلامرضا تختی نه دراماتیک است و نه یک مستند افشاگر جسارت آمیز.

در بخش پرونده این برنامه، سعید مستغاثی و امیر قادری به بررسی تطبیقی تصویر قهرمان در سینمای ایران و جهان پرداختند.

در آغاز این بخش امیر قادری با اشاره به ظرفیت قابل توجه سینما در اسطوره سازی، گفت: سینما بهترین مدیوم برای اسطوره سازی است. فیلمسازان به راحتی می‌توانند به ذهن مخاطب رسوخ کنند اما این موضوع مستلزم آن است که کارگردان در زندگی شخصی خود حس قهرمان بودن را تجربه کرده باشد. تختی درفیلم شخصیتی است که بی‌دلیل میان مردم پول پخش می‌کند. این همان تصوری است که سازندگان فیلم از روئسای دولتی خود دارند. کسانی که به فیلمساز پول می‌دهند تا فیلم بسازد. سینمای دولتی نمی‌تواند قهرمان سازی کند.

وی ادامه داد: مایکل مان برای ساخت فیلم محمدعلی کلی تاکید داشت که فیلم را نه در استودیو که در محلی که «کلی» زندگی کرده است، بسازد. این به خاطر اتمسفری است که مایکل مان در محل زندگی کلی احساس می‌کند. در فیلم «تختی» تنها کلمه‌ای که گفته نمی‌شود سینما است. هنگامی که فیلم اول آقای توکلی را دیدم، به نظرم رسید که این فیلم، فیلمِ یک عاشق سینما نیست، بلکه برآمده از ادبیات است، بعدها متوجه شدم که ایشان انتشارات داشتند.

در بخش دیگری از این بحث، سعید مستغاثی با اشاره به سابقه ساخت فیلم‌های بیوگرافیک در سینمای ایران گفت: ما از قبل انقلاب هم فیلم بیوگرافی قهرمان محور نداشتیم. در سینمای آمریکا، هفتاد، هشتاد درصد فیلم‌هایی که اسکار گرفته‌اند، بیوگرافیک هستند، و این مساله به ریشه‌های سینمای ایران و آمریکا مرتبط است. سینمای آمریکا در طول این سال‌ها توسط کسانی اداره شده است که قهرمان‌پروری مساله اصلی‌شان بوده است. اما شرایط در ایران کاملا معکوس است. فیلمساز ایرانی در فضای ایدئولوژیکی ضد ملی رشد می‌کند که تحقیر هویت ایرانی مساله او می‌شود و انگیزه‌ای برای ساخت قهرمان پیدا نمی‌کند. به بیان دیگر، در سینمای آمریکا برای قوام دادن به اهداف و آرمان‌ها قهرمان ساخته می‌شود اما در سینمای ما برای از بین بردن آرمان‌ها و ایده‌ها قهرمان می‌سازند.

وی افزود: اگر عدم قهرمان پروری «تختی» را به نبود بازیگر کشتی‌گیر یا کشتی‌گیر بازیگر تقلیل بدهیم، چگونه می‌توان عدم وجود چنین فیلم‌های قهرمان محور را در زمان فردین که هم بازیگر و هم کشتی‌گیر بود توجیه کرد؟ قهرمان‌های دوران قبل از انقلاب، قهرمان‌هایی پوشالی و دروغین بودند که زنان کاباره‌ای را نجات می‌دادند. سندروم واقعیت گریزی که تاکنون در سینمای ایران ادامه پیدا کرده است، از بیماری طولانی مدت سینمای ایران حکایت دارد. فضای واقع‌گرایانه قهرمان‌پرور نیست.

مستغاثی: فیلم غلامرضا تختی به نقش ساواک در مرگ تختی اشاره‌ای نمی‌کند

مستغاثی ادامه داد: فرمولی در سینمای آمریکا وجود دارد که بر طبق آن بدنامی بهتر از گمنامی ست. آمریکا حتی از نیکسون، بدنام‌ترین رئیس جمهورش، چندین فیلم می‌سازد و او را در ذهن مخاطب تعدیل می‌کند اما در سینمای ایران، ما نه از قهرمان بد فیلم داریم نه از قهرمان خوب.

وی با تصریح واقعیت گریزی فیلم غلامرضا تختی، گفت: واقعیت گریزی حتی در فیلم «تختی» هم وجود دارد. اگر یک درصد ساواک در مرگ تختی دخیل بوده، چرا این یک درصد نشان داده نشده است؟ فیلم‌های ما، بعد از انقلاب را سیاه و قبل از انقلاب را گل و بلبل نشان می‌دهند.

در ادامه این بحث، بهروز افخمی با اشاره به دشواری‌های فنی ساخت فیلمی نظیر غلامرضا تختی گفت: من مشکل سینما را آن می‌دانم که ساخت فیلمی چون تختی از لحاظ فنی مشکل است. ما بازیگری که بتواند کشتی بگیرد یا کشتی‌گیری که بتواند بازی کند در سینمای ایران نداریم.

برنامه تلویزیونی نقد سینما هر هفته جمعه‌ها، از ساعت 22 با اجرای بهروز افخمی به صورت زنده به روی آنتن شبکه 5 سیما می‌رود. دیگر عوامل این برنامه تلویزیونی عبارتند از: تهیه کننده: محمدحسین تنکابنی، سردبیر: محمدرضا رضاپور، مجری طرح: وحید رونقی، دبیر تحریریه: محمد خاجی.

نقدسینما محصول مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری است.

انتهای پیام/


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

تنگنای مالی مازیار لرستانی پس از ممنوعیت از کار