درهای بهشت وجهنم
خداوند در قرآن جهنم را نیز مانند بهشت دارای در می داند و می فرماید:همان دوزخی که هفت در دارد، و برای هر دری گروهی از پیروان شیطان تقسیم شده اند -لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِکلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ؛ جهنم نیز هفت در دارد و برای هر دری، گروه معینی از آنها تقسیم شده اند (حجر/۴۴).
این در، در حقیقت درهای گناهانی است که به وسیله آن، افراد وارد دوزخ می شوند، هر گروهی بوسیله ارتکاب گناهی و از دری، همان گونه که درهای بهشت، طاعات و اعمال صالح و مجاهدتهایی است که بوسیله آن بهشتیان وارد بهشت می شوند. جهنم هفت در دارد (بعید نیست عدد هفت در اینجا عدد تکثیر باشد، یعنی درهای بسیار و فراوان دارد، همانگونه که در آیه ۲۷ سوره لقمان نیز عدد هفت به همین معنی آمده است).
ولی واضح است این تعدد درها (مانند تعدد درهای بهشت) نه به خاطر کثرت واردان است به طوری که از یک در کوچک نتوانند وارد شوند، و نه جنبه تشریفاتی دارد، بلکه در حقیقت اشاره به عوامل گوناگونی است که انسان را به جهنم می کشاند، هر نوع از گناهان دری محسوب می شود.
حضرت صادق علیه السّلام، از پدرش از جدّش علیهماالسّلام که:جهنّم هفت در دارد:از یک در فرعون و هامان و قارون داخل می شوند، و از یک در مشرکین و کافرینی که به قدر یک چشم بر هم زدن ایمان نیاورده اند، و از یک در بنو امیه وارد می شوند که اختصاص به آنان دارد و کسی در آن در با آنها شریک نیست؛ و آن باب لَظَی و باب سَقَر و باب هاویه است.
چرا بهشت ۸ در و جهنم ۷ در دارد؟
در رابطه با جواب این سؤال چند احتمال می رود:
۱ – در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است که برای بهشت و جهنم درهائی وجود دارد از جمله در این دو آیه:«و سیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوابها» (و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند وقتی به دوزخ رسیدند درهای آن گشوده می شود)[۱] ؛ و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا حتی اذا جاءوها و فتحت ابوابها (و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند و هنگامی که به آن می رسند درهای بهشت گشوده می شود)(همان، آیه ۷۳)
اما در خصوص تعداد این درها قرآن کریم در باره بهشت ساکت است ولی در مورد جهنم تنها در یک آیه آمده است که دارای هفت در است:ان جهنم لموعدهم اجمعین، لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم (و دوزخ میعادگاه همه آنهاست هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده اند).[۲]
درب های بهشت و جهنم
۲- مطلب دیگر آن که وجود درهای متعدد برای بهشت و جهنم به دلیل مراتب اعمال خوب و بد و درجات افراد دارای طبقات است که با میزان اعمال خوب یا بد افراد متفاوت است مثلا درباره منافقان آمده است که آنان در پائین ترین درکات دوزخ قرار دارند:ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار[۳] و نیز درباره مؤمنان قرآن می فرماید هر عمل نیکی که از آن سر می زند به یکی از درها و درجه های بهشت راه می یابند به عنوان نمونه به هشت عامل ورود به بهشت در سوره رعد اشاره فرموده است که عبارتند از رعایت عهد و پیمان، صله ارحام، خوف الهی، ترس از بد عاقبتی، صبر در راه خدا، بر پا داشتن نماز، انفاق کردن و بدی را با خوبی پاسخ گفتن.[۴]
۳- مطابق برخی آیات و روایات هر یک از این درهای بهشت و جهنم به اسمی خوانده می شوند مثلا حضرت رسول -صلی الله علیه و آله- فرمود:یکی از درهای بهشت «ریان» (به معنی شاداب، سیراب) نام دارد که فقط روزه داران از آن وارد می شوند. در دیگر «معروف»نام دارد که اهل معروف و کارهای خیر از آن وارد می شوند. در دیگر «صبر» است و نیز در دیگر آن «شکر» است. در دیگر بهشتی «بلا»نام دارد و در دیگر آن «اعظم»است که مخصوص پارسایان و پرهیزکاران است.[۵] و نیز در بیانی امام محمد باقر -علیه السلام- نامهای درهای جهنم را چنین بازگو می فرماید:۱- در اعلی جهنم جهیم نام دارد ۲- لظی (پوست بدنت و صورت را می برد) ۳- سقر (آتش داغ) ۴- حطمه (آتش افروخته) ۵- هاویه (آتش سوزان) ۶- سعیر (سوزان) ۷- جهنم[۶]
۴- همان طو ر که اشاره شد جهنم دارای هفت در بوده و مطابق روایات[۷] بهشت دارای هشت در می باشد این تفاوت بیانگر آن است که راههای نیل به بهشت بیش از جهنم است زیرا رحمت خداوند بر غضبش پیشی دارد (یا من سبقت رحمته غضبه)(دعای جوشن کبیر)
۵- نکته آخر، اسامی درهای جهنم و بهشت منحصر به آنجه ذکر شد نیست بلکه اسمهای دیگری نیز گفته اند و حتی این که کدام در از بهشت و یا جهنم مخصوص چه افراد یا گروهی است یاد شده است.[۸]/حوزه
درهای بهشت و جهنم چه شکلی است؟
“هرکدام از کارهایی که انسان را بهشتی و یا جهنمی می کند، او را به یکی از درها و راه های بهشت و جهنم مرتبط می کند .
اصولاً این درها معمولی نیست و یک راه است . آن گونه نیست که چون جمعیت زیاد است درها را زیاد کرده اند . در روایت است که طول هرکدام از این درها به اندازه ی چهارصد سال راه رفتن است . مقیاس های عالم آخرت با مقیاس های دنیا تفاوت دارد . بنابراین تعدد درها به دلیل کثرت جمعیت نیست . اینها ورودی ها و اسبابی است که هرکدام از آنها فرد را به یک طبقه می رساند .
در برخی از روایات به این مسئله تصریح شده که منظور از درهای بهشت و جهنم ، طبقات آن است . در روایتی از پیامبر اکرم است که بهشت هشت و جهنم هفت در دارد و برخی از این درها بر دیگری برتر است . فردی از امیرالمومنین پرسید که درهای بهشت و جهنم مانند درهای خانه است ؟ حضرت فرمودند نه . سپس هرکدام از دست های خود را بالای دیگری قرار دادند .( یعنی طبقه طبقه است ) .
مرحوم طبرسی در مجمع البیان نقل کرده است که حضرت علی (ع) در رابطه با درهای جهنم فرمودند :درها، طبقه طبقه است ، برخی از آنها بالای دیگری است . بعد حضرت با دست های خود طبقه ها را نشان دادند . سپس فرمودند:بهشت را خدا مسطح قرار داده و درجات بهشت در عرض هم هستند . اما جهنم را طبقاتی قرار داده است . شاید به این خاطر خدا جهنم را طبقه طبقه قرار داده که کسی بیش از حد خود عذاب نبیند . هرچقدر در جهنم پایین تر برویم عذاب شدید تر می شود . اما در بهشت، آن فردی که در پایین ترین درجه است باز هم به تناسب خود نصیبی از درجات بالاتر دارد . سپس امیرالمومنین هرکدام از طبقات جهنم را اسم بردند. که در قرآن اسم های آن آمده است .
اولین طبقه ی جهنم که از قسمت های دیگر بهتر است هاویه است هرچقدر پایین تر برود سخت تر می شود . حضرت می فرمایند:در جهنم چاهی است که اگر سر آن برداشته شود همه ی دوزخ را شعله ور می کند . شبی امام صادق (ع) بر سر سفره نشسته بودند و شام می خوردند . فردی می گوید که برای حضرت یک ظرف آبگوشت داغ آوردند .زمانی که دست حضرت نزدیک ظرف شد و داغی آن را حس کردند فرمودند :پناه بر خدا از آتش جهنم . سپس حضرت فرمودند ما طاقت این را نداریم تا چه برسد به جهنم.
نام های درب های بهشت
۱-باب المجاهدین
۲-باب المصلین(در نماز گزاران)
۳-باب الصائمین(روزه داران)
۴-باب الصابرین(صبر کنندگان)
۵-باب الشاکرین(شکر گزاران)
۶-باب الذاکرین(یاد آوران خدا)
۷-باب الحاجین(حج کنندگان)
۸-باب اهل المعروف
درهای جهنم
۱- در اعلی جهنم، جحیم نام دارد.
۲- لظی (پوست بدنت و صورت را می برد).
۳- سقر (آتش داغ).
۴- حطمه (آتش افروخته).
۵- هاویه (آتش سوزان).
۶- سعیر (سوزان).
۷- جهنم(همان ص۴۷۱ ح۲۹۰۴؛ گفتنی است که تمام این اسامی به ترتیب
در سوره های مائده آیه ۱۰ و معراج آیه ۱۵ و مدثر آیه ۴۲ و همزه آیه ۵ و قارعه آیه ۹ و حج آیه ۴ و مانند آن آمده است).
[۱] . زمر، آیه ۷۱٫[۲] . حجر، آیه ۴۳ و ۴۴٫ [۳] . نساء، آیه ۱۴۵؛ برای آگاهی بیشتر ر.ک:المیزان، ج۱۲، ص۱۷۰-تفسیر نمونه، ج۱۰، ص ۱۹۴ و ۱۹۵ و ج۱۱، ص۷۴٫[۴] . رعد، آیات ۲۰-۲۳؛ برای آگاهی بیشتر:تفسیر نمونه ج۱۰ ص۱۹۴ و ۱۹۵٫[۵] . میزان الحکمه ج۱ ص ۴۳۱ ح ۲۵۹۵٫[۶] . همان ص۴۷۱ ح۲۹۰۴؛ گفتنی است که تمام این اسامی به ترتیب در سوره های مائده آیه ۱۰ و معراج آیه ۱۵ و مدثر آیه ۴۲ و همزه آیه ۵ و قارعه آیه ۹ و حج آیه ۴ و مانند آن آمده است.[۷] . خصال صدوق ج۲ ص۴۰۸ باب الثمانیه ح۶٫[۸] . خصال صدوق ۲، باب السبعه، ص۳۶۱، و باب الثمانیه ص۴۰۸٫
باب المعروف چیست؟
ه امام صادق(ع) در این مورد می فرماید:نور الثقلین ، ج۴،ص۵۰۶
حجت الاسلام عالی ( برنامه سمت خدا)در ادامه داد:
***
دربهای بهشت وجهنم
جهنم هفت دروازه دارد که پیروان شیطان گروه گروه خواهند بود و هر گروه از یک دروازه معین عبور خواهند کرد و وارد جهنم خواهند شد. این تقسیم بندی از آن جهت است که پیروان شیطان در شقاوت و گمراهی همگی در یک رتبه نیستند بلکه شقاوت آنان متفاوت است و هر کدام از دروازه ای که اختصاص به آن مرتبه از گمراهی دارد وارد خواهند شد: «و إن جهنم لموعدهم أجمعین* لها سبعه أبواب لکل باب منهم جزء مقسوم؛ و قطعا جهنم وعده گاه همه آنهاست. آن را هفت در است و برای هر دری، گروه معینی از آن [گمراه] ها تقسیم شده اند.» (حجر/ ۴۳- ۴۴)
گفته شده که منظور از هفت دروازه جهنم هفت طبقه آن است به نام های جحیم، نطی، سقر، حطمه، هاویه، سعیر و جهنم. و این افراد هر کدام به تناسب میزان کفر و گناه در طبقه خاصی جای خواهند گرفت، ولی به نظر می رسد که هر چند که جهنم هفت طبقه دارد ولی هر طبقه ای از آن دروازه خاصی دارد که از آن جا وارد آن طبقه می شوند، چون در آیه دیگری از گشوده شدن ابواب جهنم به روی کافران سخن به میان آمده است که نشان می دهد منظور از آن، درهای جهنم است و نه طبقه های آن: «و سیق الذین کفروا إلی جهنم زمرا حتی إذا جاؤها فتحت أبوابها؛ کسانی که کافر شده اند گروه گروه به سوی جهنم رانده شوند تا چون بدان رسند درهای آن [به رویشان] گشوده گردد.» (زمر/ ۷۱)
کافران گروه گروه به سوی جهنم سوق داده می شوند و چون به سوی آن می آیند درهای آن باز می شود.همان گونه که جهنم دروازه ها و طبقه های مختلف دارد، بهشت نیز چنین است و مؤمنان گروه گروه می شوند و هر گروهی از دروازه خاصی وارد بهشت می شوند. گفته شده شاید مراد از «هفت باب» در این آیه معاصی اجزای سبعه است که عین و اذن و لسان و بطن و فرج باشد، زیرا که معاصی این اعضاء حقیقت ابواب جهنم است، چه معاصی هر عضوی ازین اعضاء موجب تمکن یک خلق از اخلاق ردیئه است در نفس، و آن خلق مناسب ابدان انواع حیوانات است. و مراد مصنف از «باب» نوع حیوان است یعنی هر باب از ابواب صیاصی حیوانات را یک مقدار از خلق معین است که نفس متصف به آن مقدار از آن خلق، به صیاصی آن نوع منجذب می شود؛ و مثلا نفس به غایت حریص به بدن خوک انتقال می کند و نفس ضعیف کم حرص به بدن مورچه مثلا انتقال می کند، و علی هذا القیاس اخلاق دیگر.
روایاتی در بیان مراد از درهای جهنم
در تفسیر قمی در ذیل جمله «لها سبعه أبواب» از معصوم نقل کرده که فرمود: خدای تعالی در این جمله می فرماید اهل هر مذهبی از دری وارد می شوند، و برای بهشت هشت در است. و در الدرالمنثور است که احمد (در کتاب الزهد) از خطاب بن عبدالله روایت کرده که گفت: علی (ع) فرمود: هیچ می دانید درهای جهنم چگونه است؟ ما گفتیم لابد مثل همین، درهای دنیا است، فرمودند: نه ولیکن اینطور است. آن گاه دست خود روی دست گذاشت (که اشاره به طبقات آن است) و در همان کتاب است که ابن مبارک، هناد، ابن ابی شیبه، عبد بن حمید و احمد (در کتاب الزهد) و ابن ابی الدنیا (در کتاب صفه النار) و ابن جریر، ابن ابی حاتم و بیهقی (در کتاب البعث) از چند طریق از علی (ع) روایت کرده که گفت:جهنم هفت در دارد، بعضی فوق بعضی دیگر قرار دارد وقتی اولی پر شد دومی را پر می کنند، آن گاه سومی را تا همه اش پر شود. باز در همان کتاب آمده که ابن مردویه و خطیب در تاریخش از انس روایت کرده اند که گفت: رسول خدا (ص) در معنای آیه «لکل باب منهم جزء مقسوم» فرمود: جزئی از مردم که به خدا شرک ورزیدند، و جزئی دیگر که در او شک کردند، و جزئی که از او غفلت نمودند.
علامه طباطبایی: این روایت اجزای درهای جهنم را می شمارد، نه خود درها را. و از ظاهر سیاق بر می آید که رسول خدا (ص) نمی خواهد اجزاء را منحصر در آن سه جزء کند. و در همان کتاب است که ابن مردویه از ابوذر روایت کرده که گفت: رسول خدا (ص) فرمود: برای جهنم دری است که از آن داخل نمی شود مگر کسی که عهد مرا درباره اهل بیتم بشکند و خیانت نماید، و بعد از من خون آنان را بریزد. باز در همان کتاب است که احمد و ابن حبان و طبری و ابن مردویه و بیهقی (در کتاب البعث) از عتبه بن عبدالله از رسول خدا (ص) روایت آورده اند که فرمود: برای بهشت هشت در و برای جهنم هفت در است، که بعضی افضل از بعض دیگر است. علامه طباطبایی: این روایات به طوری که ملاحظه می فرمایید بیان گذشته ما را تایید می کنند.
داستان پیامبر اکرم (ص) و زن اعرابی
در خبر است که رسول خدای (ص) در مسجد مدینه نماز می خواند، زنی اعرابیه بگذشت، رسول (ص) را دید که تنها به نماز ایستاده است، در دل آن زن افتاد که بر رسول خدا اقتداء کرده و دو رکعت نماز بخواند تا خوشبخت و عاقبت به خیر بشود، این کار را کرد و رسول خدا (ص) از وی خبر نداشت و در نماز این آیه را خواند: «و إن جهنم لموعدهم أجمعین لها سبعه أبواب لکل باب منهم جزء مقسوم» آن اعرابیه که این از رسول خدای شنید، بیهوش شد و افتاد، رسول خدا چون آن حس و حرکت به گوش وی رسید و جوش دل وی را شنید از نماز فارغ شد، به بلال فرمود: «علی بماء» آب خواست و بر روی وی ریخت تا آن زن به هوش آمد، آن گاه رسول (ص) گفت: «یا هذه ما حالک؛ ای زن ترا چه بود و چه شد؟» گفت «یا رسول الله تو را دیدم که تنهایی به نماز ایستاده ای، دلم خواست که دو رکعت نماز بر متابعت به تو بگزارم، یا رسول الله آنچه می خواندی از کتاب خداست یا خود تو می گویی؟» حضرت فرمود: «یا اعرابیه: بل هو فی کتاب الله المنزل؛ در کتاب خداست و گفته خداست.» زن گفت: «یا رسول الله: آیا هر عضوی از اعضای بدن مرا به دری از درهای دوزخ خواهند سپرد تا وارد عذاب شوند؟» حضرت فرمود: «یا اعرابیه: لکل باب منهم جزء مقسوم یعذب علی کل باب علی قدر اعمالهم، فقالت و الله انی امرأه مسکینه ما لی مال و ما لی الا سبعه اعبد اشهدک یا رسول الله ان کل عبد منهم علی کل باب من ابواب جهنم حر لوجه الله تعالی. فاتاه جبرئیل، فقال یا رسول الله: بشر الاعرابیه ان الله قد حرم علیک ابواب جهنم کلها و فتح لک ابواب الجنه کلها؛ رسول (ص) گفت: خلقان را بر هر دری از درهای دوزخ عذاب کنند، علی قدر اعمالهم، بر اندازه عملشان. گفت: یا رسول الله! من زنی درویشم و مالی ندارم جز هفت بنده دارم تو را گواه کردم یا رسول الله که همه را آزاد کردم، هر یکی را بر دری از درهای دوزخ. جبرئیل آمد و گفت: یا رسول الله! بشارت ده اعرابیه را که خدای تعالی درهای دوزخ را بر تو حرام کرد و درهای بهشت را بر تو گشود.»
زمان نزول آیات دربهای جهنم
سیدبن طاووس نقل نموده: وقتی این دو آیه شریفه بر پیغمبر نازل شد، حضرت گریه شدید، و اصحاب هم گریه نمودند، کسی نمی دانست جبرئیل چه آورده، هیچ کس جرأت تکلم نداشت، و پیغمبر (ص) هر وقت حضرت فاطمه (س) را می دید خوشحال می شد. بعضی اصحاب (عبدالرحمن بن عوف) به در خانه رفتند، دیدند حضرت مشغول آسیای جو، و می فرماید: «و ما عند الله خیر و أبقی؛ ولی آنچه نزد خداست بهتر و ماندنی تر است.» (قصص/ ۶۰) سلام داده و خبر حال پیغمبر به ایشان دادند، حضرت بیرون آمد با شمله کهنه که دوازده وصله از لیف خرما داشت. سلمان گریه کرد و گفت: وا حزنا، قیصر و کسری در حریر و سندس، و دختر رسول خدا چنین کسائی. چون حضرت فاطمه (س) بر پیغمبر وارد شد، گفت: «سلمان تعجب از لباس نموده، به حق خدائی که تو را مبعوث گردانیده، من و علی (ع) پنج سال است با پوست گوسفندی روز علف دهیم شتر را و شب فراش سازیم.» حضرت فرمود: «ای سلمان، دختر من از پیش روندگان است.» آن گاه فاطمه (س) عرض کرد:«ای پدر، چه شده است تو را که چنین می گریی؟» رسول (ص) گفت: «یا فاطمه، چرا نگریم که جبرئیل آیه آورد که: «و إن جهنم لموعدهم أجمعین لها سبعه أبواب لکل باب منهم جزء مقسوم» فاطمه (س) گفت: «یا رسول الله، صفت یک در از درهای دوزخ را بگو.»
رسول (ص) گفت: «یا فاطمه، کمترین دری را از آن درهای دوزخ هفتاد هزار کوه است از آتش، در هر کوهی هفتاد هزار وادی است از آتش، در هر وادی هفتاد هزار دره آتشین است، در هر دره هفتاد هزار شارستان آتشین است، در هر شارستانی هفتاد هزار کوشک آتشین است در هر کوشکی هفتاد هزار سرای آتشین، در هر سرای هفتاد هزار خانه آتشین است، در هر خانه ای هفتاد هزار تابوت است از آتش، در هر تابوتی هفتاد هزار گونه عذاب است که یکی به دیگری نماند.»
حضرت فاطمه (س) برو در افتاد، گفت: «الویل ثم الویل لمن دخل النار؛ وای، وای! بر کسی که داخل آتش شود.» سلمان گفت: «کاش گوسفندی بودم گوشتم را می خوردند و پوستم را مشک می کردند.» ابوذر گفت: «کاش مادرم مرا نمی زائید و ذکر آتش نمی شنیدم.» عمار گفت: «کاش پرنده و با طیور محشور در صحرا و مرا حسابی و عقابی نبود.» حضرت علی (ع) دست به سر با گریه فرمود: «وای از دوری سفر و کمی توشه در سفر قیامت، جزا یابند، و در آتش تردد کنند، مریضانی که عیادت نشوند، و مجروحانی که مداوا نشوند، و اسیرانی که رها نشوند، از آتش می خورند و می آشامند، و بین طبقات آتش زیر و رو شوند، و به مقطعات نیران ملبس، و با شیاطین قرین گردند.»/طهور