«پول نیست، اون بازیگرو ولش کن»، «بودجه نداریم، سوپراستار نمیخوام» و «این دختره بازیش خوب نیست اما باباش خیلی پولداره» اینها جملاتی است که ظاهرا دیگر شنیدنش تعجب کسی را هم برنمیانگیزد. ابتدا میگفتند در سینما چنین اتفاقی میافتد، حتی هنوز هم رسانهها از بازیگرانی یاد میکنند که ستاره هستند اما با پول وارد سینما شدند و خودشان هم توانایی ماندن در سینما را ویژگی مثبتشان اعلام میکنند. میگفتند که «ب . ا» با پول به «گلهای داودی» آمده است. میگویند«پ.پ» وضع مالیاش خیلی خوب بوده یا«م.م» که ثروت زیادی دارد و البته فیلم جدی و قویای هنوز بازی نکرده است. «نقشهای دوم به پایین فیلم «محاکمه در خیابان» از بین شاگردان کارگاه آزاد فیلم انتخاب میشوند» این را کیمیایی سالها قبل گفت و پس از انتخاب «م.م» « ش . د» این شائبه پیش آمد که این دو نفر با پرداخت پول آمدهاند.
راه جدید درآمدزایی در تلویزیون؟
بعد از گذشت سالها اما این پدیده به تلویزیون هم رسیده است؛ تلویزیونی که مدیرانش از یک طرف شبکهها و کارمندانش را اضافه میکند و با هر بهانهای درآمدزایی میکند و از آن طرف هم مدام فریاد «پول نداریم، پول نداریم سر میدهد.»؛ این راه را یکی از شیوههای درآمدزایی میدانند. نام دیگر این معضل که گریبان حرفه بازیگری را گرفته و بسیاری از بازیگران باسابقه را وادار به اعتراض کرده است، «بازیگر- اسپانسر» است. نقشفروشی نوعی دلالی است که برخی افراد از طریق خریدن نقشها در پروژههای مختلف دعوت به بازی میشوند! برخی تهیهکنندگان از این کار دفاع میکنند و این راه را برای کمک به بقیه بازیگران انتخاب میکنند. درواقع از جیب بازیگر پولدار و علاقهمند، حقوق بازیگران دیگر را میدهند. تهیهکنندگان دیگری هم معتقدند وقتی پول نیست هر راهی که ما را به پول برساند، درست است. در این میان گروه دیگری از بازیگران هستند که اتفاقا پول میدهند و جالب است که این پدیده را بهطور کلی رد میکنند.
مجری سلبریتی
در روزهای اخیر اعتراضات به حضور متعدد و غیراصولی سلبریتیها در تلویزیون به اوج خود رسیده است. حتی کار به ورود و تذکر رئیس صداوسیما هم رسیده است. شاید نتوانیم صراحتا حضور سلبریتیها در قامت اجرا را مصداق نقشفروشی بدانیم اما وقتی از اصرار اسپانسر یا تهیهکننده برای حضور فلان چهره معروف در برنامه زنده یک شبکه پرطرفدار باخبر میشویم قضیه فرق میکند. بعضی از این بازیگران یا خوانندگان حتی در گفتوگوهایی که بهعنوان میهمان حاضر میشوند هم نمیتوانند فن بیان مناسبی داشته باشند چه برسد به اداره یک برنامه زنده تلویزیونی.
حالا سوال اینجاست که وقتی مجریان قدیمی، با سواد و مسلط تلویزیون در خانه نشستهاند، به جز پول، چه دلیل دیگری برای سپردن(!) یک اجرا به یک چهره جذاب رسانهای است؟
هنرمندانی که نقشفروشی را تایید کردهاند
بازیگران و کارگردانانی هستند که این پدیده را در گفتوگوهایشان با رسانهها تایید کردهاند و از نبود یک اراده جدی برای برخورد با این شیوه درآمدزایی! گله کردهاند. در ادامه بخشهایی از این صحبتها آورده میشود:
احمد نجفی، بازیگر و کارگردان (گفتوگو با نسیم): «البته که این پدیده مخصوص امروز و دیروز نیست و سالهاست در سینمای ایران و البته بیشتر از آن در تلویزیون رواج دارد. فرقی هم نمیکند کارگردانی معروف باشد یا تازهکار؛ در تمامی سطوح این پدیده وجود دارد. چه بسیار کارگردانان و تهیهکنندگانی که خانوادههای مرفه را فریب دادهاند که در پروژههای آنها سرمایهگذاری کنند و از آن طرف نقشهایی کوتاه و بلند به دختران این خانوادهها(!) دادهاند، البته که خروجی حضور به این واسطه در عرصه بازیگری هم زیاد قابلقبول نیست.»
حبیب دهقاننسب، بازیگر (گفتوگو با جوان): «یکی از دلایل اصلی پیدایش معضل بیکاری بازیگران و هنرمندان سینما و تلویزیون در کشور، مساله نقشفروشی در سینماست. مدتی است برخی کارگردانان و تهیهکنندگان محترم سینمای کشور یاد گرفتهاند نقشهایی را که در دست دارند، به اقوام، دوستان و آشنایان خود بفروشند و آنها را به هر نوعی که شده سرکار بیاورند. وقتی سیلی از این قبیل افراد به سمت سینما و بازیگری جاری میشوند، دیگر هنرمندان و بازیگران بیکار میشوند. معتقدم پدیده نقشفروشی در سینما عاملی مهم برای بیکاری اهالی هنر و تلویزیون است.»
مریم امیرجلالی، بازیگر (گفتوگو با ایسکانیوز): «همه ما هنرمندان به نوعی سرکار هستیم و خودمان را فریب میدهیم. تمام اساتید هنر که عمرشان را در این حرفه صرف کردهاند بیکار کنج خانه نشستهاند و در و دیوار را تماشا میکنند. چرا؟ چون این هنرمندان پول ندارند به فلان تهیهکننده یا کارگردان بدهند تا نقش بگیرند. متاسفانه آب از سرچشمه گلآلود است و ما هرچه بگوییم هیچ فایدهای ندارد. چون ما پولهای کلان نداریم بدهیم باید از سینما و تلویزیون محو شویم و آقای فوتبالیست یا جوانهای دیگری که پول خرج میکنند جلوی دوربین میروند.»
فخرالدین صدیقشریف، بازیگر (گفتوگو با جامجم): «در عرصه هنر بعضا آدمهایی وارد این حوزه شدند که بینش، سواد، درک و دانش این کار را ندارند و در واقع آدم این کار نیستند و فقط برای شهرت وارد این عرصه شدهاند. آنها حتی پول میدهند و نقش میخرند تا بتوانند به شهرت برسند! هماکنون نقشفروشی مدتهاست که باب شده و همین دلیلی برای کمکاری پیشکسوتان شده است.»
عزیزالله حمیدنژاد، بازیگر (گفتوگو با ایسنا): «متاسفانه من درباره نقشفروشی زیاد شنیدهام. بعضی از آثار را که نگاه میکنم مشخص است که نقش به صاحب نقش سپرده نشده است، یعنی آن نقش به آدم شایستهای سپرده نشده است و اجرای بازی داد میزند که به نوعی گزینش شده است که انگار پشتپرده مسائل مالی تعیینکننده بوده است. به عقیده من بودجه لازم برای استانداردسازی تولید باید تامین شود اما صرفا کمبود بودجه در تلویزیون عاملی برای نقشفروشی نیست که باعث شود نقشفروشی رواج پیدا کند، کارگردان باید تلاش کند استعدادهای جدیدی کشف کند. کشف استعداد خود یک حرفه و هنر ویژهای است. نقشفروشی هم آسانترین و کوتاهترین راه است که این روزها انتخاب میکنند و این به کل کار آسیب میزند.»
کوروش زارعی، بازیگر: «این روزها کسانی که بازیگر نیستند و تخصص ندارند یا بر اثر خریدن نقش یا ارتباطات دوستی و آشنایی وارد این حوزه میشوند پس از مدتی خودشان متوجه میشوند که این کاره نیستند و به تدریج از این عرصه خارج میشوند.
متاسفانه مقوله اسپانسر مالی در بازیگری وجود دارد و کسانی نیز هستند که از وضعیت اقتصادی کشور سوءاستفاده میکنند و با معرفی اسپانسر نقش خود را در اثر هنری دریافت میکنند
در چنین شرایطی همکاران و همصنفیهای ما نباید به پذیرفتن این کارها تن بدهند. به دلیل اینکه من ۲۵ سال در بازیگری سابقه دارم کسی جرات پیشنهاد پرداخت پول برای خریدن نقش به من ندارد. از طرفی من هم در زمره چنین کسانی قرار ندارم که با پرداخت پول نقشی را برای خود خریداری کنم. با قریحهای که خداوند به من عطا کرده است و با تلاش و زحمت نقشهای خود را در بازیگری ایفا میکنم.»
فرحناز منافیظاهر، بازیگر: «بارها برای حضور در مجموعهای با من تماس گرفته شده و سپس خبری نشده و در واقع نقش را به شخصی دیگر که علاقه داشته و حاضر به هزینه بوده، فروختهاند. ریشه اصلی بسیاری از مشکلات اقتصاد است. باید به تهیهکنندهها پول داده شود تا با خیال راحت دست به ساخت آثار بزنند. در سریال «گذر از رنجها» ایفای نقش کردم و با وجود اینکه مدتی طولانی از ساخت آن میگذرد دستمزدم را ندادهاند و میگویند هنوز پول نگرفتهایم.برخی آثار را نگاه میکنیم و میبینیم که بعضی انتخابها توهین به دیگر بازیگران است. تهیهکنندهها که به دلیل کمبود بودجه حاضر به فروش نقشها هستند شاید چارهای نداشته باشند اما این مساله باعث شده بازیگران قدیمی ما بیکار و نابازیگران در عرصه بازیگری وارد شوند.»
فریبـا کوثــری، بازیگر: «به دلیل مشکلات مالی؛ تهیهکننده به فکر این نیست که کار فرهنگی انجام دهد. دغدغهاش برگشت سرمایه است. او ترجیح میدهد بازیگری را بیاورد که یا پول نگیرد یا کم بگیرد یا پولی هم بدهد.»
مهدی موسویتبار