برای برادرجانی که چشمهای زلال است
سجاد افشاریان - بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
آرمان- میشود صدایت کرد چشمه، همانقدر از سرچشمه زلال، همانقدر مثل زلال آفتاب، همانقدر تمامنشدنى و جوشان، من قَدرى زندگى زندگى کردهام، زیستهام، انسانهاى زیادى را دیدهام، با آدمها از عشق گفتهام و همخونى چون تو ندیدهام برادرجان، در این میان وقتهایى هم نوشتهام و با مصائب شیرین نوشتن آشنایى دارم و در تمامى این سالها مردى آشنا به روح یکایک کلام و کلمات چون تو کم دیدهام؛ این چنین مسلط به زندگى، به مردم و در نوشتن فیلمنامه و دیالوگ مسلط به زبان آرکائیک و آرگو، باز هم از کلام و کلمهات خواهم نوشت که تو چون سرچشمهترین چشمهاى. باشى، بُمانى و از قرار و بیقرارىهاى عالم مستمان کنى برادر جانم سعید نعمتاله که در سریال برادرجان درخشیدی.لفظ آرگو ریشه فرانسوی دارد و اولینبار آن را در قرن پانزدهم به کار بردهاند. زبان مخفی معاصر را آرگو گویند؛ زبان مخفی در اصل یک زبان مستقل نیست و یکی از شکلها و گونههای هر زبان معیار است. زبان مخفی عمدتا در حوزه واژگان و تا حدی اصطلاحات و عبارتهای فعلی ابداع هر زبان میشود. بخشی از این واژهها بهسبب کثرت استعمال به زبان مردم کوچه و بازار راه پیدا می کند و جزئی از زبان معیار می شود.باستانگرایی یا آرکاییزم یکی از آرایههای ادبی است. شاید پس از وزن و قافیه، معروفترین و پرتاثیرترین راههای تشخصدادن به زبان کاربرد آرکائیک زبان باشد، یعنی استعمال الفاظی که در زبان روزمره و عادی بهکار نمیروند. اینکه زبان شعر همیشه زبانی ممتاز از زبان کوچه و بازار بوده است، یکی از علل آن همین اصل باستانگرایی است. احیای واژههایی که در دسترس عامه نیست سبب تشخص زبان میشود. همچنین اگر ساخت نحوی کهنه زبان، جانشین ساخت نحوی معمولی و روزمره شود خود از عوامل تشخص زبان است.خدا تو را براى جانان و ما و لبخندهاى جانانت را براى تو و ما حفظ کند.