به گزارش باشگاه خبرنگاران، پژمان بازغی در دوران کودکی به واسطه شغل پدرش در شهرهای مختلف زندگی کرده و تجربیات زیادی به دست آورده است و تا ۴ سالگی در تهران و در منازل سازمانی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران زندگی می کردند. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شهر رشت میرود، پس از قبولی در دانشگاه آزاد در لاهیجان برای تحصیل رشته مهندسی معدن به آنجا بر میگردد و از همانجا با سینما آشنا میشود.
در سال ۱۳۷۳ با ورود به سینمای جوانان مرکز گیلان در اولین فیلمش با نام «اعتراف» بازی میکند. پس از آن با «آژانس دوستی» همکاری می کند و به مدت ۲ سال همراه بازیگران این مجموعه به ایفای نقش میپردازد. بلوغ، گروه ویژه، گمگشته، دریاییها و دختری در قفس از دیگر نقش آفرینیهای این بازیگر است. «دوئل» به کارگردانی احمدرضا درویش، «تارا و تب توت فرنگی» سعید سهیلی و «سربازهای جمعه» مسعود کیمیایی از فیلمهای شاخص این فرد به حساب میآید.
در این سالها پژمان بازغی را در فیلم و سریالهای مختلفی دیدیم که موفقیتهای خوبی کسب کرده است. به بهانه تولد این بازیگر در ۱۹ مرداد با او گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
آقای بازغی درباره حال و هوای روز تولدتون برای ما تعریف کنید.
من روزهای تولدم خوشحال نیستم و این روز را دوست ندارم، اما طرفداران لطف دارند و همیشه به یاد من هستند و برای من با ارزش است که روز تولدم را به یاد دارند. از آنجایی که سالیان سال در این حرفه کار میکنم، میدانم که هیچ چیزی پایدار نیست. شاید به این دلیل که اگر روزی من را فراموش کنند و تولد من یادشان نباشد آن موقع است که عذاب بکشم شاید یکی از دلایل خوشحال نبودنم، این است.
یعنی از حالا، آینده را پیشبینی میکنید که ممکن است کسی به یادتان نباشد؟
از گذشته باید درس بگیریم و فراموش نکنیم، ما خیلی از پیشکسوتان را فراموش کردیم. زندگی جاری است و همیشه آدمهای جدید میآیند و باید نسبت به این موضوع واقع بین باشیم.
برای روز تولدتون چه آرزویی دارید؟
بزرگترین آرزوی من این است که آبرویم جلوی مردم حفظ شود و کارهایم مورد قبول باشد؛ از این رو تلاش میکنم این اتفاق بیفتد.
وضعیت این روزهای سینما چگونه است؟
امروز کار کردن در سینما سختتر از قدیم شده است. سینما به سمت صنعتی شدن، تبلیغاتی شدن پیش میرود و خیلیها این کار را بلد هستند. شاید ما یک مقدار ذهنمان کهنهتر باشد که این کار را بلد نیستیم.
۵۰ فیلم، ۳۲ مجموعه تلویزیونی، ۱۷ تله فیلم در طول این ۲۶ سال کار کردم و ۳ سال مجری بودم. فکر میکنم فقط بلد بودم کارم را انجام بدهم و به چیز دیگری فکر نمیکنم، اما اکنون مناسبات سینما شکل دیگری شده است و طبیعی است آدم اگر خودش را منطبق با اتفاقات روز نکند ممکن است عقب بماند و فکر میکنم بزرگترین آرزویم این است که بتوانم رو سفید باشم.
مافیا در سینما وجود دارد؟
صد در صد در اکران و تولید مافیا وجود دارد؛ به هرحال پول اگر در صنعت و ورزش وارد شود، مافیای خودش را خواهد داشت. من از خیلی پولهایی که وارد سینما میشود، اطلاعی ندارم اما خیلی از اتفاقات به شکل تبلیغاتی برای بعضیها رقم میخورد.
دستمزدهای میلیاردی که برخی بازیگران دریافت میکنند را من تا به حال نگرفته ام و نمیتوانم در مورد آن اظهار نظر کنم. شاید هم باشد، اما من پیشنهاد میلیاردی نداشتم، بعید میدانم ظرفیت سینما آنقدر باشد که یک بازیگر دستمزد میلیاردی بگیرد مگر اینکه اسپانسر داشته باشد و پول خود را از این طریق تأمین کند.
ما شاهد حضور بازیگران تکراری در فیلمهای سینمایی هستیم، حتی پوسترهای فیلمها هم شبیه هم میشود.
طبیعی است من هم این پوسترها را میبینیم، اما بخش آسیبشناسی آن واقعا به عهده من نیست، چرا که من نباید درباره آن فکر کنم بلکه مسئولان و کسانی که سیاستگذار هستند، باید جواب بدهند؛ چون سینما صنعتی شده و نمیتوان راجع به آن حرف زد.
شما از جوانی کار خود را آغاز کردید و سختیهای خاص خود را سپری کردید، به نظر شما در حال حاضر شرایط برای حضور بازیگران جدید چگونه است؟
به نظرم ورود به سینما در زمان ما سختتر بود، دوره ما تعداد تولیدات کمتر بود، اما اکنون تولیدات بیشتر است. در حال حاضر کسانی که آدمها را وارد سینما کنند، بیشتر شده است. مردم پول دار شده اند و به وعدههای مختلف وارد سینما میشوند.
این بازیگران ماندگار میشوند؟
به هر حال فردی که پول میدهد و یک فیلم بازی میکند شاید حق آنها نباشد، شاید هم باشد و شاید موفق باشد، اما به هر حال بازی میکند و در چرخه تولید قرار میگیرد.
کسی که پول ندارد برای حضور در سینما چه کاری انجام بدهد؟
مسیر آکادمیک مسیر خوبی برای ورود جوانان به عرصه هنر است، از گروههای کوچک شروع کنند. بازیگران موفقی را داریم که از مسیر آکادمیک به این عرصه وارد شده اند.
هومن سیدی از سینمای جوان کارگردانی را شروع کرد و شاهد جوایز داخلی و خارجی آن هستیم، نوید محمدزاده از تئاتر شروع کرده است. این نشان میدهد که سینما مبتنی بر پول، شانس، پارتی نیست و بخشی از آن به توانایی و سواد بستگی دارد.
دلیل ماندگاری کار خود را در چه میبینید؟
بسیاری از اتفاقات در آن دخیل است انتخابهایی که انجام دادم، پیشنهادهایی که رد کردم و مسیری که برای زندگی پیش گرفتم و راهی که انتخاب کردم که همه این عوامل بستگی به شخصیت خود بازیگر دارد.
دختران هم سن و سال دختر شما را در نقشهای مختلف میبینیم، آیا به نفس پیشنهاد بازی شده و میخواهد در این مسیر حضور داشته باشد؟
بسیار به او پیشنهاد شده است. طبیعی است پیشنهادهای زیادی برای بچهای که پدرش هنرپیشه و مادرش تدوینگر و تهیه کننده است، وجود دارد. اما من اجازه ندادم، به نظرم باید از طریق آکادمیک این مسیر را طی کند، این روزها بیشتر در دیگر بخشهای هنر مثل موسیقی، آواز، ساز و نقاشی فعالیت دارد.
دخترتون چه نظری درباره بازیگری دارد؟
نفس دوست دارد، اما من خیلی تشویق نمیکنم و بیشتر او را برای کارهای دیگر هنری و ورزش تشویق میکنم.
از تولدتون خاطرهای دارید؟
سال گذشته بچههای «کودکشو» برای من تولد گرفتند، در این سالها جشن تولدهای مختلفی را تجربه کردم، اما خودم با تولد بازی بیگانه هستم امسال قرار است تولدی متفاوت داشته باشم، من سفیر دو مرکز خیریه هستم و امسال قرار است کنار آنها باشم.
نگاهی که اکنون مردم نسبت به هنرمندان دارند برای گرفتن دستمزدهای میلیاردی خیلی دور از انصاف است. در سینمای ما پیشکسوتانی هستند که چند سالی است کار نکرده اند؛ از این رو وظیفه ما است که نگاهها را تغییر بدهیم و برپایی مراسمهای پر زرق و برق که پشت آنها اسپانسرها هستند را کنار بگذاریم. من ترجیح دادم جشن تولد را کنار این بچهها باشم تا نگاهها را تغییر بدهیم. خیلی از نگاهها برای سینما مالی شده است و فکر میکنند دریچه خوشبختی آینده بسیاری از افراد در اینجا است در صورتی که اینگونه نیست.
در این مدت مشغول چه کار سینمایی و تلویزیونی هستید؟
سریال «بیگانهای با من است» احمد امینی و سریال «مرضیه» فلورا سام، «مینی ماینر» سیامک خواجه وند و فیلمهای منتظر اکران «هایلایت»، «ترانه عاشقانه برای من بخوان»، «توچال»، «بازیوو»، و «تیغ و ترمه» کار آقای کیومرث پوراحمد است.
حضورتان در «کودکشو» چگونه شکل گرفت و فکر میکردید ادامه پیدا کند؟
من در شبکه نسیم برنامه «چند درجه» را اجرا داشتم که درباره بازیهای هیجانی بود. زمانی که «کودک شو» به من پیشنهاد شد خیلی سبک و سنگین کردم و با دوستان مشورت کردم. بسیاری معتقد بودند حضور در تلویزیون ممکن است نقش بازیگری را که من ۲۶ سال زحمت کشیدم را از بین ببرد. من حس کردم حضور چنین برنامهای در تلویزیون برای خانوادهها کم است؛ اهدافی که تهیه کنندگان، نویسندگان و کارگردانان در این برنامه داشتند به دل من نشست.
تجربه این کار تا کنون چگونه بوده است؟
یکی از بزرگترین معضلهای اجرای چند سال گذشته در تلویزیون این است که همه میخواهند یا حرف سیاسی بزنند یا حرف حاشیهای بزنند تا مطرح شوند، هیچ کس نمیخواهد حرف مردم را بزند و با مردم هم سطح شود. من بارها گفتم ستارههای برنامه ما مردم هستند. لزومی ندارد در برنامه «کودکشو» که برای خانوادههای جوان ساخته میشود حرف از ناامیدی و گرانی بزنیم البته در زمان خاص خود گوشزد میکنیم، اما محوریت برنامه «کودکشو» را براساس حاشیه نمیگذاریم و وظیفه این برنامه چیز دیگری است؛ میزگردهای سیاسی جای حرفهای سیاسی است و مردهای سیاسی باید حرفهای سیاسی بزنند. لزومی نمیبینم کنایه به کسی یا جریان یا موضوع خاص بزنم، چون اهداف اجرای من این نیست.
به اهداف روزهای اول رسیده اید؟
شاید هم به فراتر از اهدافم رسیده ام. این مسئولیت ما را بیشتر میکند، وقتی شما نگاه نقادانه مردم را میبینید احساس میکنید پس برنامه مورد توجه قرار گرفته است. موظف هستیم به عنوان برنامهساز برنامهای بسازیم که باب طبع ۸۵ درصد بینندهای باشد که تماشا میکنند.
اجرای کودک شو را ادامه میدهید؟
وجود «کودکشو» در اختیار من نیست، اما همیشه یار کودکشو هستم تا زمانی که احساس کنم برنامه جلو میرود ممکن است ده فصل هم ادامه پیدا کند، اما اگر در فصل پنجم احساس کنم از اهداف من دور شده است، ممکن است انصراف بدهم. اگر تهیه کننده عوض شود و این تیم عوض شود، شاید من با «کودک شو» ادامه ندهم و اگر ببینم پیشرفت نمیکنم هم شاید در فصلهای بعدی در کنار «کودک شو» نباشم، اما تا زمانی که «کودکشو» در حال پیشرفت است من ادامه میدهم.
خاطرهای از «کودک شو» دارید؟
خاطرات بسیاری از «کودکشو» دارم. لطف مردم بسیار زیاد است، شاید یک مقدار بیرحمانه به نظر برسد. در طول برنامه مردم احساسی میشوند و بخشی از زندگی شخصی خود را میگویند از این رو «کودک شو» پر از خاطرات خوش است، اما گله داریم که برنامهای که هدف آن خانواده است چرا به سمتی هدایت میشود که اسپانسر آن برخی از پروژههایی میشود که هیچ ارتباطی به موضوع اسپانسری آنها ندارد ما چرا نمیتوانیم به عنوان یک برنامه مستقل صاحب یک اسپانسر ثابت باشیم تا شرایط بهتری به وجود بیاوریم.
اگر در پایان صحبتی دارید بفرمایید.
ممنون از مصاحبه شما، امیدوارم مردم برنامه را ببینند، راضی باشند. سعی کردم عدالت برقرار باشد، برنامهای که به حیات خودش ادامه دهد.