بر باد رفته نوشتهی مارگارت میچل؛ بررسی فیلم و رمان Gone with the Wind
وقتی میگوییم بر باد رفته Gone with the Wind احتمالا بلافاصله به یاد یکی از پر بحث ترین و محبوب ترین فیلمهای سینمای آمریکا میافتیم. میدانیم که این درام محبوب برگرفته از رمانی با همین نام نوشتهی مارگارت میچل Margaret Mitchell است. در این متن به صورت مفصل به بررسی و تحلیل رمان و فیلم […] نوشته بر باد رفته نوشتهی مارگارت میچل؛ بررسی فیلم و...
وقتی میگوییم بر باد رفته Gone with the Wind احتمالا بلافاصله به یاد یکی از پر بحث ترین و محبوب ترین فیلمهای سینمای آمریکا میافتیم. میدانیم که این درام محبوب برگرفته از رمانی با همین نام نوشتهی مارگارت میچل Margaret Mitchell است. در این متن به صورت مفصل به بررسی و تحلیل رمان و فیلم بر باد رفته ۱۹۳۹ خواهیم پرداخت، با نت نوشت در ادامه همراه باشید.
بر باد رفته Gone with the Wind
قسمت ابتدایی این متن به قلم صدف پیکامی است، بررسی و تحلیل دقیق و مفصل فیلم بر باد رفته را با صدف آغاز می کنیم:Margaret Mitchell در سال ۱۹۳۷ برای نوشتن این رمان برندهی جایزهی ادبی پولیتزر شد. پولیتزر یکی از چند جایزهی مهم ادبی در عرصهی بین الملل است. جالب اینجا است که میچل، بیشتر فعالیتش معطوف به روزنامه نگاری بود و تنها اثر داستانی او که منتشر شد رمان بر باد رفته است که موفقیت چشمگیری روبرو شد.
البته گفتنی است که نوشتن رمان بر باد رفته ۱۰ سال به طول انجامید. این رمان بعد از انتشار به شانزده زبان در دنیا ترجمه شد. بر باد رفته را میتوان اثری عاشقانه دانست که در آن موضوعات بسیار مهمی مطرح میشود. شاید این رمان بتواند مرجعی باشد تا مخاطب اساس تفکر آمریکایی را بهتر و عمیق تر درک کند.
ماجرای رمان بر باد رفته در خلال جنگ داخلی آمریکا شکل میگیرد. عاشق شدن در جنگ همواره یکی از دراماتیک ترین موضوعاتی بوده که نویسندگان، نقاش ها، فیلم سازان و دیگر هنرمندان به آن پرداخته اند. شاید این به دلیل این باشد که جنگ در ذات خود سبب بسیاری از اتفاقات میشود که هم میتواند به غایت انسانی و هم بی نهایت با قساوت همراه باشد.
رمان بر باد رفته از روز نخست انتشار آن تا امروز همواره یکی از رمانهای پرفروش تاریخ ادبیات بوده است. هنگامی که رمان بر باد رفته منتشر شد، مارگرت میچل این عبارات را بیان کرد: ” «اگر قرار باشد برای این رمان مضمونی انتخاب کنیم، من بقا را ترجیح میدهم. چه چیزی باعث میشود یک فرد بتواند در مقابل این فجایع دوام بیاورد و همچنان شجاع، قوی و توانا باقی بماند؟
در هر تغییر و تحول بزرگی میتوانیم چنین چیزی را مشاهده کنیم. عدهای دوام میآورند و عدهای دیگر از بین میروند. آنهایی که در این نبردها سربلند بیرون میآیند در مقایسه با بقیه چه ویژگیهایی دارند؟ از نظر من بازماندهها مهم تر از همه یک ویژگی دارند: قوه ابتکار. من درباره مردمی مینویسم که ابتکار دارند …»
بیشتر بخوانید: سرگذشت ندیمه The Handmaid’s Tale بر اساس نوشتهی مارگریت آتوود
به نظر میرسد که میچل در همین چند جمله، جان کلام را گفته است. اتفاق هایی بزرگ که وقتی حادث میشوند، انسانهای داخل آن، دیگر به هیچ وجه نمیتوانند به حال اول خود بازگردند. عدهای از بین میروند و قربانی تام میشوند، عدهای نیمه قربانی میمانند و عدهای هم تصمیم میگیرند که باقی سرنوشت خود را در دستان خودشان بگیرند.
تاثیر رخدادهای مهم مانند جنگ را میتوان در آثار مشهوری چون جنگ و صلح، وداع با اسلحه، آناکارنینا، بر باد رفته و… دید. شخصیتهای این داستانها که اغلب محبوب ترین و معروف ترین شخصیتهای داستانی هستند، خود و زندگی شان در اثر رخدادهای اجتماعی و تاریخی، دستخوش تغییراتی بزرگ میشوند.
شخصیت اصلی رمان بر باد رفته اسکارلت نام دارد. داستان از ۱۸ سالگی اسکارلت روایت میشود و تا ۲۸ سالگی او ادامه پیدا میکند. اسکارلت دختری است از خانوادهی مرفه که زیبا و جذاب نیز هست. این عوامل دست به دست یکدیگر داده اند و خصائصی ویژه را برای اسکارلت بوجود آورده اند.
بیشتر بخوانید: سریال چرنوبیل Chernobyl: هدف ما خوشحالی تمام بشریت است!
اسکارلت در ابتدای داستان عاشق مردی است که بعد از مدتی به دختر دیگری ازدواج میکند. ماجرا ادامه پیدا میکند تا شخصیت جدید و ماندنی رت پاتلر از راه میرسد و ماجرای اسکارلت و این شخصیت آغاز میشود.
شخصیتهای زیادی در این رمان حضور دارند اما بسیاری از آنها در حد معرفی اولیه باقی میمانند و حتی تبدیل به تیپ هم نمیشود. البته گفتنی است که در رمانی پر شخصیت تا حدی این مورد اجتناب ناپذیر است.
اما برخی از منتقدین اعتقاد دارند که شخصیتهای اصلی رمان بر باد رفته نیز بیشتر به تعریف تیپ نزدیک تر هستند. بر باد رفته روایت و ساختاری کلاسیک دارد که از عناصر کلاسیک در آن بهره گرفته شده است. روایت آن به گونهای است که در یک فصل ماجرای چندین سال روایت میشود.
فیلم بر باد رفته
فیلم بر باد رفته شاید از رمان آن نیز مشهورتر باشد زیرا اغلب، تودهی مردم، دیدن فیلم را راحتتر از خواندن کتاب میدانند و به تصویر علاقهی بیشتری نشان میدهند. البته رمان بر باد رفته نیز همانطور که پیش تر گفتیم، به شدت مورد استقبال قرار گرفت. فیلم بر باد رفته سال ۱۹۳۹ یعنی خیلی زود پس از انتشار رمان آن، ساخته شد.
این درام عاشقانه را طولانی که چیزی حدود ۲۴۰ دقیقه است ویکتور فلمینگ Victor Fleming کارگردان شهیر آمریکایی ساخته است. دو ستارهی بزرگ سینمای هالیوود، ویوین لی Vivien Leigh و کلارک گیبل Clark Gable نقشهای اصلی بر باد رفته را بازی کرده اند.
ویکتور فلمینگ Victor Fleming
ویکتور فلمینگ گارگردانی است که توانست با ساخت دو اثر محبوب و ستودنی، خود به یکی از ماندگارترین کارگردانان جهان تبدیل کند. این کارگردان با ساختن فیلم بر باد رفته و جادوگر شهر اوز توانست این دو اثر خود را وارد لیست صد سال صد فیلم بنیاد فیلم آمریکا کند.
وی به خاطر ساخت فیلم بر باد رفته Gone with the Wind برندهی جایزهی بهترین کارگردانی اسکار شد. دیگر آثار فلمینگ نیز در سینما اغلب با استقبال خوبی روبرو شده اند و او را تبدیل به فیلمسازی محبوب کرده اند. آثار دیگر این کارگردان عبارتند از: ماجرا، لرد جیم، تله آدم گیر، هولا، ماجرای عشقی پر تب و تاب، مردی به نام جو، ژاندارک، ئالس بزرگ، پرواز آزمایشی، جزیره گنج و … .
ویوین لی Vivien Leigh
اگر مخاطب سینمای هالیوود باشید، قطعا ویویلن لی را میشناسید. ویوین لی (۱۹۱۳-۱۹۶۷) بازیگر انگلیسی بود که در زمان خود یکی از مهم ترین ستارههای هالیوود و در واقع جهان محسوب به حساب میآید.
ویوین لی کار بازیگر را با تئاتر در انگلستان شروع کرد. او با ایفای نقش در فیلم بر باد رفته به ستاره تبدیل شد و در ایفای همان نقش توانست تواناییهای خود را به خوبی اثبات کند. او توانست دو بار جایزهی بازیگری اسکار را برای فیلمهای بر باد رفته و اتوبوسی به نام هوس دریافت کند.
وی در دوران فعالیت خود جوایز فراوانی دریافت کرد که در میان آن میتوان به جایزهی بفتا و جام ولپی اشاره کرد. ویوین لی سرانجام در سن ۵۳ سالگی بر اثر بیماری سل درگذشت. از دیگر فیلم هایی که لی در آن به ایفای نقش پرداخته میتوان به پل واترلو، آناکارنینا، آدمهای خیلی مهم و کشتی احمقها اشاره کرد.
کلارک گیبل Clark Gable
کلارک گیبل (۱۹۶۰-۱۹۰۱) یکی از مشهورترین بازیگرهای هالیوود و جهان بوده است. وی را به نام سلطان هالیوود نیز میشناسند. گیبل در آمریکا از پدر و مادری اروپایی زاده شد. وی در دههی ۲۰ میلادی به سینما وارد شد و علی رغم پیش بینی دست اندرکاران که او را بازیگر موفقی نمیدانستند با استقبال زیاد مخاطبان سینما مواجه شد و توانست تواناییهای خود را حتی در قالب فیلمهای صامت به نمایش بگذارد.
گیبل بزرگترین درخشش اولیهی خود را در فیلم محبوب و مشهور آن شب اتفاق افتاد در سال ۱۹۳۴ تجربه کرد. پس از آن بود که کلارک گیبل تبدیل به هنرپیشهای شد که مردم را از خانه به سینما میکشاند. او برای نقش آفرینی در این فیلم جایزهی بازیگری نقش اول مرد اسکار را نیز از آن خود کرد.
فیلم بر باد رفته نیز یکی از تجربههای بسیار موفق کلارک گیبل بود که در آن نقش شخصیت تاثیر گذار رت باتلر را بازی کرده است. وی سرانجام در سال ۱۹۶۰ بر اثر استعمال بیش از حد دخانیات و شاید افسردگی از دنیا رفت. فیلمهای مشهوری که گیبل در آنها بازی کرده است عبارتند از: بن هور، بر باد رفته، پرواز شبانه، ماجرا، موگامبو، سان فرانسیسکو، رفیق ایکس.
تحلیل فیلم بر باد رفته
از محبوبیت و استقبال مخاطبان در مواجهه با فیلم بر باد رفته شاید کافی باشد بگوییم که این فیلم هنوز که هنوز است با احتساب نرخ تورم، پرفروش ترین فیلم در تاریخ سینما است.
بر باد رفته قطعا از زمره بر افتخارترین فیلمهای هالیوود است که برخی از افتخارات آن عبارتند از برنده جایزه اسکار بهترین فیلم، برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن، برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن، برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی، برنده جایزه اسکار بهترین طراحی صحنه، برنده جایزه منتقدان نیویورک برای بهترین بازیگر زن نقش اول ویوین لی و مقام هشتم برترین فیلم جهان را از انترتینمنت ویکلی.
داستان فیلم بر باد رفته همان است که در داستان رمان آن پیش تر گفته شد. این اقتباس از نوع اقتباسهای وفادار است که در آن تلاش شده که قصه و روایت آن منطبق بر اتفاقات رمان باشد.
فیلم بر باد رفته را میتوان علی رغم تمام نقاط قوت و ضعفی که هر اثری از آن مبری نیست، اثری بزرگ و عظیم دانست. این فیلم روایتگر یک جنگ است، جنگی که همیشه و در هر کجا که اتفاق میافتد بی رحم است. اما روایت جنگ در بر باد رفته موجب نمیشود که تماشاگر خسته شود و یا اینکه جذب فیلم نشود.
بلکه فیلم با چنان شانی شروع میشود که میتواند هر تماشاگری را در همان دقایق نخستین فیلم جذب کند. بر باد رفته در همان سکانسهای اولیه با چند نمای کوتاه دنیای پس و پیش از جنگ را در کنار یکدیگر قرار میدهد و بدون آن که پرگویی کند، این دو دنیا را با یکدیگر مقایسه میکند. همانطور که از نام داستان نیز پیداست، پیرنگ اصلی داستان، جداییها و آنچه است که بوده و دیگر نیست.
داستان در یک بعد از ظهر شروع میشود، بعد از ظهری با شکوه که بعد از وقایع جنگ به نوعی این بزرگی در هم شکسته میشود. اما آنچه که بعد از وقایع مهم تاریخی و جنگ مطرح میشود و بیشترین جذابیت را دارد، وجود شخصیت اسکارلت اوهارا، رت باتلر و دیگر شخصیتهای این درام است.
اسکارلت (با بازی Vivien Leigh) شخصیتی است که به هیچ عنوان قصد ندارد شکست را بپذیرد. او تمام تلاش خود را میکند تا امیدی را که در دل دارد زنده نگه دارد. او علی رغم خصوصیات دوست داشتنی و قابل ستایش، نه شناخت خوبی از خود دارد و نه حتی شخصیتهای اطرافش و حتی دنیای واقعی که در آن زندگی میکند.
در مقابل او مردی به نام رت باتلر (با بازی Clark Gable) قرار میگیرد که کاملا میداند از زندگی چه میخواهد. این تضاد و تقابل است که اسکارلت و باتلر را در نهایت کنار یکدیگر قرار میدهد و کنش هایی را منجر میشود که سرانجام به درامی به یاد ماندنی تبدیل میشود.
اگر بخواهیم فیلم بر باد رفته را به لحاظ موضوعاتی چون رویکردهای فمینیستی، ضد نژادپرستانه و… تحلیل کنیم میتوانیم ایرادات و بی عدالتیهای زیادی را در آن بیابیم. اما آن چه که در این مطلب مد نظر ما است بررسی ویژگیهایی است که یک اثر را به این صورت با عظمت و فراموش نکردنی کرده است.
داستان فیلم در طول ۱۲ سال اتفاق میافتد. ۱۲ سال را در یک درام گنجاندن به هیچ وجه کار سادهای نیست. شخصیتهای این فیلم در طول این دوازده سال تنها تنها تغییر نمیکنند بلکه به گونهای دچار پوست اندازی و در نهایت تعامل با یکدیگر میشوند.
اسکارلت باتجربه کردن جنگ، به دنیا آوردن فرزند، فقر و… دیگر آن اسکارلت سطحی نیست که تنها به اغواگری و عاشق پیشگی فکر کند. نکتهی دیگر که بر جذابیتهای داستان بر باد رفته میافزاید، تاریخ اتفاق افتادن وقایع است.
وقایع به لحاظ مکانی در جایی اتفاق میافتد که بسیاری از فیلمهای وسترن در آن شکل گرفته اند و تاریخ آن به خودی خود دارای جاذبههای دراماتیک است. در کل میتوان گفت که فیلم بر باد رفته توانسته با ساختاری کلاسیک و داستانی با روایت ساده تبدیل به اثری شود که ماندگار است. ماندگاری یکی از خصوصیاتی است که حتی بسیاری از فیلمهای شاخص و شامخ از آن برخوردار نبوده و نیستند.
نکاتی درباره بر باد رفته
۱۴۰۰زن و برای بازی در نقش اسکارلت تست شده اند و در نهایت ویویلن توانست این نقش ماندگار را از آن خود کند.رمان بر باد رفته پس از گذشت یک ماه از انتشارش مورد توجه تهیه کنندهی فیلم بر باد رفته قرار گرفت و تصمیم بر آن شد که فیلمی بر اساس آن ساخته شود.۴ فیلمساز تاکنون تلاش کرده اند که ادامهی بر باد رفته را بسازند اما اثر آنها با موفقیت روبرو نشده است.– دوبلهی فیلم بر باد رفته یکی از بهترین تجربههای دوبله در ایران است که سرپرستی این دوبله را احمد رسول زاده بر عهده داشته است. رفعت هاشم پور به جای اسکارلت و چنگیز جلیلوند به جای رت باتلر، جلال مقامی به جای لسلی هوارد و خود رسول زاده به جای جرالد اوهارا حرف زده اند.– یکی از بازیگرانی که نقش رت باتلر به او پیشنهاد شده بود، گری کوپر بود. او این نقش را نپذیرفت زیرا گمان میکرد که فیلم بر باد رفته پروژهای است که شکست خواهد خورد.– کلارک گیبل نقش رت باتلر را به سختی پذیرفت در مورد آن مردد بود.دیالوگهای تاثیرگذار فیلم بر باد رفته
رت باتلر: یک گربه بهتر از تو مادری میکنه!
اسکارلت: زندگی من تمام شد. دیگر هیچ اتفاقی برای من نخواهد افتاد…رد ، رد ، رد اگه تو بری من بایستی کجا برم؟ چی کار باید بکنم؟
رت باتلر: صادقانه بگم عزیزم ، اصلا برام مهم نیست!
اسکارلت: قربان، شما یک جنتلمن نیستید.
رت باتلر: و شما خانم ، شما هم یک بانوی محترم نیستید.رت باتلر: اسکارلت تو نمیتونی همه چیز را با هم داشته باشی. یا باید با روش مخصوص خودت پول بدست بیاوری و همه جا با بی اعتنایی روبرو بشی، یا اینکه فقیر و باوقار بمونی و دوستای زیادی داشته باشی. تو انتخاب خودت رو کردی.
اسکارلت: نمیخوام فقیر باشم، ولی انتخابم درسته. مگه نه؟
رت باتلر: اگر پول رو بیشتر دوست داری، بله.
اسکارلت: بله، من پول رو بیشتر از هر چیز دیگهای در دنیا دوست دارم.
رت باتلر: پس تو بهترین راه رو انتخاب کردی، ولی باید تاوان هم پس بدی. همونطور که در مورد هر چیز دیگهای که علاقه داشته باشی، باید تاوانش رو پس بدی. تاوان این راه تنهاییه.
رمان بر باد رفته نوشتهی مارگارت میچل؛ عشق، آتش و خون
رمان بر باد رفته Gone with the Wind اثر جاودانهای از نویسنده زن آمریکایی خانم مارگارت میچل Margaret Mitchell است که در سال ۱۹۳۶منتشر شد. این کتاب در همان سالهای انتشارش عنوان پرفروش ترین کتاب را از آن خود کرد، کتابی که شناسنامه جنگهای داخلی آمریکا را در سالهای ۱۸۶۱ تا ۱۸۷۳در سینه خود حفظ کرده است و جنگهای بین ایالات شمال و جنوب آمریکا و مشکلات برچیده شدن نظام برده داری را در بستری عاشقانه روایت میکند.
میچل که سالهای کودکیش را در میان جنگهای داخلی و برادرکشیها گذرانده بود به خوبی توانسته است تاثیرات روانی را که جنگ بر روح زمین، انسان و زندگی میگذارد قابل لمس کند و آنها را قدرتمندانه داستان ببخشد .
از فیلمی که بر اساس رمان بر باد رفته و به کارگردانی ویکتورفلمینگ Victor Fleming و با بازی تحسین بر انگیز کلارک گیبل Clark Gable و ویویان لی Vivien Leigh ساخته شده است نمیتوان چشم پوشی کرد، فیلمی که جایزه اسکار را برای زن سیاه پوست مک دانل که تا آن سالها هیچ گونه حقوق مادی -معنوی نداشتند به ارمغان بیاورد و تا نیم قرن پربیننده ترین فیلم تاریخ سینما باشد.
رمان بر باد رفته از عشق یک طرفهای سخن می گوید که دوازده سال از زندگی شخصیت اصلی داستان رمان بر باد رفته اسکارلت اوهارا را با تمام اتفاقات پر از ماجرایش در برمی گیرد. داستان در آوریل ۱۸۶۱ و در یک مزرعه پنبه واقع در ایالت ویرجینیا متعلق به مهاجر ایرلندی، جرالد اوهارا است، شروع میشود.
جرالد از طریق کشت پنبه به یک زمین دار متمول تبدیل شده است و به همراه همسرش الن و دخترش اسکارلت در این مزرعه زندگی میکنند.
در زمان شروع داستان رمان بر باد رفته، ایالت جورجیا و شش ایالت دیگر از ایالات جنوبی با جدا شدن از ایالات متحده آمریکا، کنفدراسیون ایالات متحده را تشکیل داده و در پی استقلال از شمال هستند. دو روز قبل پادگان سومتر واقع در بندر چارلتون در کارولینای جنوبی مورد حمله جنوبیها قرار گرفته است و قرار است فردا همه مردان به جنگ احضار شوند.
اسکارلت اوهارا، دختر شانزده ساله که دختری نازپرورده و سبک سر است و تنها تفریحش جلب توجه مردان اطرافش است، با فهمیدن اعلام نامزدی و ازدواج اشلی ویلکز، پسر مالک مزرعه مجاور با دختر خالهاش ملانی همیلتون به فکر ابراز علاقه به اشلی میافتد؛ چون فکر میکند اشلی به خاطر نا امید شدن از او میخواهد ازدواج کند.
بیشتر بخوانید: گوژپشت نتردام نوشته ویکتور هوگو
#gallery-3#gallery-3 .gallery-item#gallery-3 img#gallery-3 .gallery-captionدر یک مهمانی در خانه ویلکز، اسکارلت دل به دریا میزند و به اشلی اظهار علاقه میکند، ولی اشلی میگوید که قصد دارد با دختر خاله اش، ملانی ازدواج کند. رت باتلر، مردی خوش قیافه اما فاسد و بدنام که شاهد این ماجرا بوده از اسکارلت میخواهد به جای اشلی اورا دوست بدارد؛ اما اسکارلت پیشنهاد او را رد میکند.
پس از این ماجرا، اسکارلت برای تحریک حسادت اشلی با برادر ملانی ازدواج میکند. جنگ شمال و جنوب آمریکا در میگیرد و اشلی و برادر ملانی و بقیهی مردان به جنگ میروند. شوهر اسکارلت در جنگ میمیرد و اسکارلت که در اوج جوانی بیوه شده از این وضع پیش مادرش شکوه میکند. مادرش هم برای بهتر شدن روحیهی اسکارلت پیشنهاد میکند او به شهر آتلانتا نزد ملانی خواهر شوهرش برود.
اسکارلت برای نزدیکتر شدن به اشلی این پیشنهاد را میپسندد. در یک مهمانی اسکارلت دوباره رت را که حالا دلال ارتش و صاحب سرمایه کلانی است، ملاقات میکند و به این ترتیب پای رت به خانهی ملانی هم باز میشود. وقتی جنگ به اوج خود میرسد، رت به اسکارلت کمک میکند به همراه ملانی بیمار از شهر آتلانتا که در معرض اشغال شمالی هاست، بگریزد و به املاک پدرش برگردد و خود به جنوبیها میپیوندد.
رویای اسکارلت که تصور میکند در خانه همه چیز به سامان است با دیدن وضع خانه فرو میپاشد؛ او میبیند که در جریان جنگ مادرش مرده؛ پدرش عقلش را از دست داده و خواهرانش هم بیمارند.
پس از مدتی پدرش هم میمیرد و… !
“در هنگام سقوط و اضمحلال یک تمدن، درست به همان اندازهی روزگار رونق و آبادی آن میتوان پول بدست آورد، با این تفاوت که در هنگام سقوط با سرعت بیشتری میتوان این کار را کرد.”
در نتیجه انتشار کتاب بر باد رفته و ساخته شدن فیلم، منحل به یک چهرهی محبوب تبدیل شد و در مرکز توجه همگان قرار گرفت اما این شهرت و محبوبیت چندان برای او خوشایند نبود و کمکم خسته و بیمار شد. رمان بر باد رفته تنها رمان مارگارت میچل است و بعد از آن به نوشتن کتابهای غیر داستانی ادامه داد و سرانجام نیز در سانحه تصادف جان سپرد.
#gallery-4#gallery-4 .gallery-item#gallery-4 img#gallery-4 .gallery-captionپاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty