اگر از بچههای دهه شصتی بخواهید یک لالایی بخوانند خیلیهایشان اولین چیزی که به ذهنشان میرسد «گنجشک لالا..مهتاب لالا...» است؛ لالایی نوستالژیکی که اواخر دهه ۶۰ با برنامه «شب بخیر کوچولو» هر شب بچهها را برای خواب آماده میکرد. در روزهای پس از سالهای پر تب و تاب جنگ که بچهها باید به زندگی بازمی گشتند و بچگی میکردند «شب بخیر کوچولو» یکی از راههای این بازگشت بود.
«شب بخیر کوچولو» تیرماه سال ۶۹ برای اولین بار پخش و ماندگار شد. به بهانه شبهایی که بچه مدرسهایها با قصههایش میخوابیدند تا صبح زود به مدرسه برسند، یادی کردیم از برنامه نوستالژیکی که با صدای قصه گویش «مریم نشیبا» شناخته میشود. اما کمتر کسی از کسانی که طراح برنامه بودند و نقش مهمی در شکلگیری آن داشتنند باخبر است؛ کسانی مثل ساعد باقری که طراح این برنامه بود.
ساعد باقری را با شعر و برنامههای ادبی رادیو و تلویزیون میشناسیم اما او سال ۶۸ و پس از مدتی فعالیت در برنامههای پژوهشی مدیر گروه کودک و نوجوان رادیو شد. رسانهای که آن زمان هنوز جایگاه مهمی در خانوادهها داشت و بدون داشتن تصویر، بچههای آن دوره و زمانه پای برنامههای کودک و نوجوانش مینشستند: «آن زمان رادیو سه برنامه کودک و نوجوان داشت. برنامه ساعت ۷ و نیم صبح که مخصوص مدرسه رفتن بچهها بود، برنامه ساعت ۱۰ صبح که برنامه خردسالان بود و یک برنامه نوجوان که عصر و بعد از پایان مدارس پخش میشد. گروه کودک ساعتی را پیشنهاد کرد که شب در اختیار این گروه قرار بگیرد. یعنی ساعت یک ربع به ۹ تا ۹ شب.» آنچه ابتدا برای این برنامه پیشنهاد شده بود بخشهای مختلف داشت.
از بازی تا چیستان؛ اما باقری پیشنهاد دیگری داشت و درخواست کرد بهدلیل ساعت خواب کودکان این برنامه فقط قصه باشد و لالایی: «من گفتم برنامهای میخواهم که ساختش ساده باشد. یک قصه که بچسبد به لالایی. چیستان و بازی آن ساعت ذهن بچهها را درگیر میکند و نمیگذارد بخوابند در صورتی که آن ساعت، ساعت خواب بچههاست. مدیر آن زمان رادیو استقبال کرد و گفت این درخواست پدر و مادرهاست و بالاخره پیشنهاد تصویب شد.» بلافاصله پس از تصویب پیشنهاد سفارش شعر لالایی و قصهها آغاز شد. شعر به مصطفی رحماندوست سپرده شد که نامش در ادبیات و شعر کودک آشنا بود. اما برای انتخاب گوینده راه طولانیتری در پیش بود.
بهتر است ماجرای انتخاب مریم نشیبا بهعنوان قصهگوی «شب بخیر کوچولو» را از زبان ساعد باقری بخوانیم: «برای قصه گویی از چند نفر مانند کسانی که قبلاً در کانون پرورش فکری بودند و قصه میگفتند تست گرفتیم. در تست اولیه حدود ۱۰ نفر مد نظرمان بودند. آن زمان کمیته تخصصی کودک و نوجوان نداشتیم که تشخیص دهد چه کسی صدا و لحنش برای قصه گویی مناسب است. گفتیم کسانی که میخواهند تست بدهند قصه بخوانند و حدود ۱۰ کودک هم از مهدکودک به استودیو آوردیم که قصهها را گوش کنند. نفر سومی که تست داد مریم نشیبا بود. تا شروع کرد به قصه گفتن همان اوایل دیدم یکی از بچهها روی صندلی چرت میزند و به میان قصه که رسیدیم چشمان همه آنها سنگین شده بود. همان زمان میشد فهمید که صدایش چقدر روی این برنامه مینشیند. توان بالای قصهگویی و صدای بسیار زیبا و ارتباطی که با کودکان برقرار میکرد باعث شد با فاصله بسیار از بقیه نفر اول باشد و ما او را انتخاب کردیم.»
مریم نشیبا خودش به یاد میآورد که زمان تست دادن برای این برنامه تازه لوزههایش را عمل کرده بوده اما با این شرایط هم صدایش برگ برنده «شب بخیر کوچولو» شد.
لالاییای که در زلزله خوانده شد
لالایی و قصهها دیگر بخش مهم «شب بخیر کوچولو» بودند. به گفته باقری نویسندگان زیادی آن زمان با این برنامه همکاری میکردند. کسانی مانند چیستا یثربی، صفیه افکاری و رؤیا ولی زاده. نویسندگانی که بیشترشان زن بودند و قصههایی مینوشتند که با اهداف برنامه هماهنگ باشد. به گفته باقری آنها میخواستند در کنار توجه به نکاتی مانند خلاقیت و بیشتر از آنها به آرامش و خواب بچهها توجه کنند. اینکه بچهها بتوانند سر ساعت مناسب و خاصی براحتی بخوابند و بهگفته باقری تمام نویسندگان سعی میکردند این سمتوسو را در قصه هایشان رعایت کنند. با قصههایی کاملاً ایرانی: «ادبیات کودک آن زمان مراحل رشدش را طی کرده بود و شکل دیگری به خودش گرفته بود.
هم در شعر و هم در داستان. به همین دلیل نیازی به استفاده از قصههای خارجی نداشتیم.» مریم نشیبا هم که حالا اصرار دارد دیگر عوامل این برنامه خاطرهانگیز شناخته شوند نامهای افشین علا، مرجان کشاورزی آزاد و مهشید تهرانی را هم بهعنوان نویسندگان «شب بخیر کوچولو» یادآوری میکند. همینطور زهرا خراسانی که هم نویسنده بود و هم سردبیر «شب بخیر کوچولو».
«شب بخیر کوچولو» را بدون لالاییاش نمیتوان به یاد آورد. بخش مهمی از شناسنامه این برنامه که حالا خاطره مشترک و دوست داشتنی بچههای دهه شصتی است. ملودیاش مانند تمام لالاییها غمگین است اما هرکدام از بچههایی که الان بالای ۳۰ سال دارند با شنیدنش لبخند میزنند.
لالایی با تأکید باقری و گروه برنامه ساز بر سادگی ساخته شد. محمود منتظم صدیقی موسیقی آن را روی شعری از مصطفی رحماندوست ساخت و خواهرزاده آهنگساز بهنام پروشات پیروزکار که آن زمان ۸ سال داشت و هم سن و سال بسیاری از مخاطبان برنامه بود لالایی را خواند. نتیجه لالایی ماندگاری شد که خیلیها آن را جزو مشهورترین قطعات موسیقی ساخته شده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میدانند و نه فقط مخاطبان و بچههای آن زمان که سازندگان «شب بخیر کوچولو» هم با این لالایی خاطره دارند. باقری میگوید: «آن لالایی داستانهای شاد و غمگین زیادی داشت. تأثیرگذارترینش این بود که در زلزله کودکی عروسکش را در آغوشش گرفته بود و برایش گنجشک لالا میخواند. یعنی این لالایی کارکرد واقعیاش را داشت. تسکین در موقعیت سخت.»
بزرگترها هم شب بخیر کوچولو میشنیدند
بازتاب «شب بخیر کوچولو» فقط به لالایی و خواندنش محدود نمیشد. خیلیها آن زمان با صداوسیما تماس میگرفتند و از عوامل برنامه تشکر میکردند و آن شادی را که با این تماسها به جان گروه ریخته میشد هنوز در صدای ساعد باقری میشود شنید. جالب اینجاست که میگوید بیشترین بازخورد را از بزرگترها داشتند نه بچهها: «هر وقت جلسه داشتیم درباره تماسهایی که درباره برنامه میگرفتند و نامههایی که میفرستادند صحبت میشد.
آنقدر خوشحال میشدم که وسط جلسه میآمدم بیرون و با بچهها تماس میگرفتم و برایشان تعریف میکردم که مردم چه چیزهایی گفتهاند. یادم هست نامهای از اصفهان رسیده بود و پدر و مادری نوشته بودند هر شب همراه فرزندشان برنامه و قصه را گوش میکنند و میخوابند.»
خاطره این بازخوردها و این استقبال آنقدر در ذهن سازندگان «شب بخیر کوچولو» مانده که باقری خودش هم میگوید برنامهسازی زیاد کرده ولی «شب بخیر کوچولو» داستان دیگری داشته است:«همه چیز برنامه خوب بود. یک کار جمعی و گروهی خوب. شعر و آهنگ عالی و قصه گویی بسیار خوب و مناسب. میتوانم بگویم اول از همه صدا و قصه گویی مریم نشیبا بعد لالایی برنامه و قصههای خوبش آن را خاص و ماندگار کرد.»
شب بخیر کوچولو با همین ویژگیها در خاطرهها ماند و شد یکی از آن برنامههای نوستالژیکی که بچههای دهه شصتی وقتی میخواهند آن روزها را به یاد بیاورند محال است «شب بخیر کوچولو» را از قلم بیندازند. برنامهای که بعد از ساعتها بازی و نوشتن مشق بچهها را وادار میکرد جلو رادیوهای آن زمان دراز بکشند، قصهها را با صدای جادویی مریم نشیبا بشنوند و با لالایی چشمها را روی هم بگذارند.
یگانه خدامی