حقیقت نهجالبلاغه؛ چراغ روشن رد شبهات
گروه معارف ــ علامه محمد کرمی میگوید: ما که اهل علم هستیم باید نهجالبلاغه را نیک بدانیم و حقیقت آن را بازیابیم و از بیان شبهات و شکها دور باشیم زیرا شبهات همانند سرابی است برای یک تشنه که تصور کند آب است.
به گزارش ایکنا از خوزستان، علامه شیخ محمد کرمی در تألیفات خود بسیار دقیق عمل میکرد و شیوه خاصی را در تألیف و نقد و بررسی مطالب داشت که با ظرافت بسیاری در نگارش همراه بود. وی در تألیف کتب، همواره بر نوگرایی و تسلط به مطالب و موضوع از جانب نویسنده تأکید داشت و شیوهای را در این زمینه مطرح میکرد که یک مؤلف باید در تألیفات خود، نقد و نظری واضح و کامل داشته باشد.
یکی از آثار برجسته و زبانزد علامه شیخ محمد کرمی شرحی است که بر کتاب نهجالبلاغه سیدرضی داشته است.
علامه شیخ کرمی در حقیقت در حب و دوستی حضرت علی(ع) ذوب شده و همه وجود فکری و اندیشهاش در شرح این کتاب سپری شد. در کتاب پربهای «تفسیر کتابالله المنیر» میگوید: «و بعد از تلاشها که انجام دادهام تعلق به امام همام حضرت علی(ع) و ورثه بعد از او در روح و جسم و قلب من نبوغ و عظمت او را شناختم. البته باید اضافه کنم من در سن نوجوانی و قبل از نبوغ، کتاب نهجالبلاغه را با همه علاقه و دقتنظر و تعمق در مفاهیم آن فرا گرفتم و چه شبهای طولانی که در مطالعه نهجالبلاغه سپری نمودم و بعد از آن بارها و بارها کتاب نهجالبلاغه را با تمام اندیشه و وجودم آموختم و ارزش حضرت علی(ع) را یافتم و ابعاد عظمتش را فرا گرفتم و فضیلتها و مناقب آن امام همام را دریافتم».
مطالعه و مداقه کتاب نهجالبلاغه
علامه شیخ کرمی دو شرح بر نهجالبلاغه منعقد کرد. شرح ترتیبی؛ کتاب را بر حسب ترتیب و توالی موضوعات را مورد شرح قرار میدهد. شرح موضوعی؛ گردآوری همه خطبهها با موارد مربوط به حکمت و نگارش موارد مختلف کلمات و جملات در جایگاه خودش و بدون شک تفسیر و بازنگری در موضوعات مختلف خطبهها، شایسته بررسی و اولویت در نگارش و تدوین موضوعات کتاب نهجالبلاغه است. بدون شک برخی از علمای اعلام ما از قبیل علامه شیخ محمد تقیشوشتری به شرح و تفسیر کتاب نهجالبلاغه به نام «نهجالصباغه» چهارده جلد را با نگارش بسیار زیبا و اثربخش مورد پژوهش قرار داده است و همینطور دیگر افراد به این مهم پرداختند. با این وجود علامه شیخ کرمی شرحی بر نهجالبلاغه به نام «بحوث و آراء» در شش جلد مورد نگارش قرار داده است.
علامه شیخ کرمی و بیان نهجالبلاغه
در کتابهایی که علامه شیخ کرمی درباره نهجالبلاغه مورد بررسی و بحث قرار میدهد مینگارد: «در جلد اول کتابم و شرحی که بر نهجالبلاغه نمودهام در حضرت علی(ع) صفات و ویژگیهای خیر مطلق و سجایای انسان کامل یافتهام. البته هرگز نتوانستهام ویژگیهای حضرت علی(ع) را به صورتی کامل بیان کنم و فضیلتهایش را مورد نگارش قرار دهم و جلال و عظمت حضرت علی(ع) کتاب نهجالبلاغهاش را کاملاً مورد پژوهش قرار دهم زیرا فضیلتها و عقلانیت امیرالمؤمنین(ع) آنقدر بیشمار است که من فقط بخشی از فضائل عقلایی و آن بلاغت و فصاحتی که در کتاب به کار رفته را بیان کنم، لیکن موارد که مورد بحث و تحقیق و پژوهش قرار دادهام عبارتند از: نهجالبلاغه و توحید و تحصیل عقاید، نهجالبلاغه و تعریف آن برای اسلام، نهجالبلاغه در موضوعات مواعظ و وعظ آنها، نهجالبلاغه درباره علوم و فنون، نهجالبلاغه در نقد و رد آن، نهجالبلاغه در سیاست و اداره امور مردم، نهجالبلاغه در حکم و امثال، نهجالبلاغه در جهاد».
علامه شیخ محمد کرمی در ادامه بحث نهجالبلاغه مینویسد: «تعریف آن دو قسمت است: اول بکارگیری زبان زمان بهعنوان گوینده رویدادها و حوادثی که در فرآیند اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. یا گروهی تاریخ را به نام زبان برای اهداف شخصی به کار بردهاند. در بخش اول کتاب رویدادها، تعریف نگردید و آن رویدادها را ضبط و ثبت کرد و معانی در نسلها بهگونهای که رخ داده و در آن حق و حقانیت اسلامی را تمیز نموده است شرح و مورد پژوهش قرار دادهام. در بخش دوم تاریخ مردمان و دخل و تصرف و زورگویی و انحراف و آزمونهای الهی در مورد آزمونهای الهی در مورد کسانی که اهداف شخص در پی داشتند گفتوگو نمودهام. دوم بیان علوم ادبی مشتق از زبان عربی: در زبان عربی بهعنوان مفردات و ترکیب آنها به علم لغات برمیگردد که در آن باید کارایی و کارشناسی و معانی و تدبیر و ضرورت امر و بهرهگیری از اساتید و انسانهای آگاه و متبحر و در عین حال استاد با تمام معانی آنها بهره گرفت.
در مورد ترکیب لغات عربی، گاهی موارد درست و گاهی غلط بهکار میرود و گاهی در آن انحراف باشد، لیکن در بخش دوم باید علم کلام و معانی و بیان همراه با سبک علمی که ارزش و بها و وزن خاصی به این علم بخشد بهره برد. سوم؛ شک در مورد نهجالبلاغه و رد این شکها: برای ما که اهل علم هستیم باید نهجالبلاغه را نیک بدانیم و حقیقت آن را بازیابیم و از بیان شبهات و شکها دور باشیم زیرا شبهات همانند سرابی است برای یک تشنه که تصور کند آب است. هر چند که ما دوست نداریم تا بعضی کتابها که در این زمینه نوشته شده بازگوییم و ما آنها را از جهات گوناگون رد کردهایم».