به گزارش مشرق، میزان درآمد سالانه برخی خوانندگان کشور معادل درآمد ماهانه مجموع بیش از هزار و چهارصد کارمند و دستمزد برخی بازیگران و هنرپیشههای مطرح، معادل درآمد ۳۶۴ کارمند است، بهعبارتدیگر درآمد سالیانه یک خواننده تقریباً معادل درآمد ۱۰۳ سال یک کارمند و درآمد سالیانه برخی هنرپیشگان معادل ۳۳ سال کار یک کارمند مشمول مالیات با حداقل درآمد ماهانه دو میلیون و هفتصد و پنجاههزار تومان است.
اهمیت این موضوع زمانی مشخص میشود که طبق قانون خوانندگان، بازیگران و اقشار فرهنگی معاف از مالیات و کارگران و کارمندان با درآمد بیش از ۲میلیون و ۷۵۰هزار تومان در ماه موظف به پرداخت مالیات هستند و بهموجب این مالیات ۱۰ درصد از حقوقشان کسر میشود.
بیشتر بخوانید:
طبق بند (ل) ماده ۱۳۹ اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم، تهیهکنندگی، کارگردانی، بازیگری، نوازندگی، خوانندگی، ناشران کتاب و برخی دیگر از اقشار فرهنگی و هنری از پرداخت مالیات معاف هستند. این قانون جهت حمایت و ترویج فعالیتهای فرهنگی و هنری در سال ۱۳۸۰ تصویب شد، اما مسئلهای که نادیده گرفتهشده این است که آیا این قانون حمایت از ترویج فرهنگ و هنر تلقی میشود یا موجب فرار مالیاتیِ قانونی برخی هنرمندان با درآمدهای نجومی است!
دستمزدهای نجومی سلبریتیهای سینما
میزان دستمزد بازیگران مشهور سینمای ایران همیشه در هالهای از ابهام بوده است و مبالغ دستمزدها هیچگاه از سوی خودشان و یا هیچ ارگان و رسانهای افشا نشد؛ درحالیکه در دیگر کشورها شفافیت مالی در صنعت سینما بهویژه در مورد دستمزدهای بازیگران و سوپراستارها وجود دارد؛ برای مثال در هالیوود میزان دستمزد بازیگران در هر یک از فیلمهایی که بازی میکنند بهصورت رسمی و از طریق کمپانیهای سرمایهگذار و رسانههای معتبر اعلام میشود.
علیرغم عدم شفافیت این موضوع گمانهزنیهایی راجع به حقوق دریافتی هنرمندان انجامشده است. روزنامهی فرهیختگان در گزارشی، میزان متوسط دستمزد برخی از بازیگران ایرانی برای هر فیلم را از دویست میلیون تا یک میلیارد تومان اعلام کرد.
ازجمله این بازیگران میتوان پیمان معادی، نوید محمدزاده و مهران مدیری با دستمزد یک میلیارد تومان، حمید فرخ نژاد و محمدرضا گلزار ۸۰۰ میلیون، جواد عزتی ۶۰۰ میلیون، مهناز افشار و لیلا حاتمی بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون تومان و ترانه علیدوستی با متوسط دستمزد ۲۵۰ میلیون تومان را نام برد.
نکته جالبتوجه این است که این ارقام هیچگاه از سوی هنرمندان تکذیب نشد و بعضا خود به آن اشارهکردهاند. بهعنوان مثال چند ماه گذشته بهزاد فراهانی در نشست خبری سریال دلدار گفت: این روزها دستمزدهای بازیگران به طرز عجیبی بالا رفته است. دلیلی ندارد نوید محمد زاده یک میلیارد تومان بگیرد و من باسابقه هنریام، ۲۰ میلیون تومان!
بهعنوان مثال برخی از هنرپیشهها برای حضور در مراسم افتتاحیه رونمایی از جواهرآلات برندی خاص، مبلغی بالغ بر 50 میلیون تومان دریافت میکنند یا عجیبتر از آن برای حضور در برنامهها و مصاحبههای تلویزیونی که باعث شهرت بیشتر آنها میشود حداقل یک سکه بهار آزادی یا هزینه معادل آن را باید دریافت کنند!
علاوه بر سینما در حوزهی موسیقی نیز درآمدهای نجومی مطرح است. درآمدهایی که بخش عمده آن به جیب تهیهکننده و خواننده میرود.
متوسط درآمد یک کارمند ایرانی ماهانه سه میلیون و سیصد هزار تومان است که ده درصد آن بهعنوان مالیات کسر میشود. با چشمپوشی از کسری ده درصد مالیات، میزان درآمد سالانه یک کارمند معادل سیونه میلیون و ششصد هزار تومان است، یعنی درآمد سالانه یک خواننده تقریباً معادل درآمد ۱۰۳ سال یک کارمند است!
همچنین اگر یک بازیگر معروف در سال یک میلیارد تومان درآمد داشته باشد، درآمد یک سال او تقریباً بهاندازه ۳۳ سال کار یک کارمند مشمول مالیات با حداقل درآمد ماهانه دو میلیون و هفتصد و پنجاههزار تومان است!
مجازات فرار مالیاتی ستارههای سینمای دنیا
جالب است بدانید ستارههای سینمای جهان نه تنها معافیت مالیاتی به این شکل ندارند؛ بلکه با تخلفات مالیاتی آنها بهعنوان قشر پردرآمد بهسختی برخورد میشود.
ویزلی اسنایپس، بازیگر هالیوودی به دلیل عدم پرداخت مالیات بین سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۱، کارش به ۲۸ ماه زندان و حبس خانگی کشید! همچنین نیکلاس کیج یکی دیگر از سرشناسترین بازیگران هالیوود به علت پرداخت جریمه مالیاتی خود مجبور شد چند خانهاش را بفروشد.
یکی دیگر از جنجالیترین فرارهای مالیاتی هنرمندان دنیا، تخلفات مالیاتی فن بینگبینگ، ستاره بینالمللی سینمای چین است که باید رقمی حدود ۷۰ میلیون دلار بهعنوان جریمه به دولت چین بپردازد.
در بحث معافیت مالیاتی بازیگران، یکی از نقاط ضعف این قانون تفاوت قائل نشدن میان سوپراستار سینما با درآمدهای نجومی و هنرمند با درآمد کم است که همین امر بهعنوان یک خلأ بزرگ قانونی شناخته میشود.
در حقیقت این قانون باعث میشود سلبریتیهایی که درآمدهای میلیاردی دارند مانند اهالی ساده سینما که بعضاً در هزینههای بیمه درمانی خود ماندهاند، از پرداخت مالیات معاف شوند.
علاوه بر دو ایراد ذکرشده، فرار مالیاتی برخی از سرمایهداران یکی دیگر از مهمترین خلأهای موجود در این قانون است. با توجه به معافیت مالیاتی آثار هنری اعم از تصویری، صوتی، تجسمی بسیاری از سرمایهداران در حوزه فیلم، موسیقی و... سرمایهگذاری کرده تا علاوه بر سودهای هنگفت حاصل از خلق اثر هنری، از معافیت مالیاتی نیز برخوردار شوند. در حقیقت این قانون خود راهی برای دور زدن قانون مالیاتی کشور توسط سرمایهداران است!
با مبلغ مالیات بر درآمد هنرمندان چهکارهایی میتوان انجام داد؟
طبق گفتهی مسئولین هزینه ساخت هر کلاسِ درس حدود ۳۰۰ میلیون تومان است؛ همچنین احداث هر تخت بیمارستان ۷۰۰ میلیون تومان هزینه به دنبال دارد. حال اگر متوسط میزان مالیات بر درآمد هنرمندان را سالیانه ۹۱۳٬۶۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ تومان در نظر بگیریم با این میزان درآمد میتوان در هرسال بیش از ۳۰۰۰ کلاس درس و بیش از ۱۰۰۰ تخت بیمارستانی احداث کرد!
همچنین طبق نظر کارشناسانِ اقتصادی میانگین هزینه ایجاد هر شغل حدود ۶۰ میلیون تومان است، با فرض اینکه درآمد حاصله از این مالیات در این زمینه اختصاص یابد، در هرسال میتوان بیش از ۱۵۰۰۰ شغل ایجاد کرد!
اصلاح قانون تبعیضآمیز معافیت مالیاتی هنرمندان
به عقیدهی کارشناسان یکی از راهکارهای اصلی برونرفت وابستگی اقتصادی کشور به نفت روی آوردن به درآمدهای دیگر ازجمله درآمدهای مالیاتی است. احیای درآمدهای مالیاتی و اصلاح برخی از قوانین مالیاتی کشور زمانی اهمیت بیشتری مییابد که تحریمهای ظالمانه غرب علیه ایران بسیاری از گلوگاههای اقتصادی کشور را بسته است.یکی از معضلات اصلی احیای درآمدهای مالیاتی کشور، معافیتهای گسترده و بیضابطه مالیاتی مانند قانون معافیت مالیاتی هنرمندان است.
در ایران بیشتر فشار مالیات به قشر کمدرآمد جامعه ازجمله کارمندان و کارگران وارد میشود. این در حالی است که هنرمندان و بازیگران که جز قشر پردرآمد جامعه محسوب میشوند از پرداخت مالیات معافاند و رقمی که میبایست برای ایجاد زیرساختهای اقتصادی، تولید و اشتغال، آموزش و پژوهش، خدمات عمومی قرار بگیرد، با ایجاد یک قانون ناقص، صرف ثروتمندتر شدن برخی از سلبریتیها شود.در جهت اصلاح این قانون باید برای مالیات بر درآمد هنرمندان سقفی معقول تعیین کرد که بالاتر از آن مشمول مالیات شود، بهعنوانمثال در انگلیس معافیتهای مالیاتی حوزه هنر بر اساس ارزشیابی فرهنگی و تا سقف ۲۵ درصد است.
از طرفی برای اجرای چنین قانونی نیاز است شفافسازی در خصوص دستمزدهای هنرمندان صورت گیرد که زمینهی سوءاستفاده از قانون را از بین ببرد.ضمن آنکه برای جلوگیری از سوءاستفاده سرمایهداران و سرمایهگذاری بدون پرداخت مالیات آنها در حوزه هنر باید تمهیداتی اندیشیده شود.
درمجموع، ضعف و ایرادات قانون معافیت مالیاتی هنرمندان و از طرفی وضعیت اقتصادی فعلی کشور، لزوم اصلاح این قانون را بهعنوان یکی از راهکارهای افزایش منابع بودجه گوشزد میکند، همانطور که در دیگر کشورها نیز معافیت مالیاتی هنرمندان بهطور محدود و هدفمند صورت میگیرد. حال باید منتظر بود که آیا مجلس، سازمان امور مالیاتی و دولت عزمی راسخ در اصلاح این قانون به نفع عموم مردم دارند؟
آیا در صورت اصلاح این قانون سلبریتیها که خود را مردمی مینامند معترض خواهند بود یا از آن حمایت میکنند؟