گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته ترین گزارش های روزنامه های مختلف با عناوینی چون «بچه متصل های لاکچری!، یارانهها کجا خرج شد؟، سقوط اخلاق در سطل زباله، افراطیها همدیگر را تقویت میکنند، در صف ریاست، ریزش سرمایههای اجتماعی با افزایش افسردگی، ۱۰ روز سبز در بورس تهران، فرصت ۹۰۰ میلیارد دلاری و کندوکاو در یک ظرفیت اکتشافنشده!» پرداخته است، در ادامه به بازتاب گزیده ای از این مطالب می پردازیم:
سقوط اخلاق در سطل زباله
روزنامه «ابتکار» در مطلبی با درج عنوان «سقوط اخلاق در سطل زباله» آورد: این تصویر، صدای شکستن ستون فقرات جامعه ما است. انداختن کودک کار در سطل زباله تنها ازار یک کودک بی پناه نیست بلکه نیشخند گرسنگان و فروریختن اخلاق و فرهنگ جامعه ایرانی است. جامعهای که هر روز شکاف میان فقیران و ثروتمندانش بیشتر میشود و بر شمار کودکان کارش افزونتر. کودکانی که خود قربانیان خشونت اقتصادیاند. با این حال اما از خشونتها و ازارهای جنسی و روانی نیز بینصیب نمیمانند. خشونتی که عموما از سوی سرپرست کودکان کار به مراجع قانونی گزارش نمیشود چراکه در خلوت کودکان باقی میماند. چرا که فرد مورد اعتمادی وجود ندارد که کودک به او مراجعه کند. در بسیاری موارد، کودکان خیابانی از سوی سرپرستان یا افرادی که او با انها زندگی میکنند مورد ازار و اذیت و بهره کشی قرار میگیرند و اینجا است که پای قانون به میان میاید. گرچه قوانین کنونی ایران در رابطه با کار کودکان با ابهامات بسیاری روبهرو است، اما وجود خلاهای قانونی برای حمایت از کودکان خیابانی و حتی اجرایی نشدن مواد قانونی که در حمایت از حقوق کودکان در قانون فعلی وجود دارد، قوانین موجود را بیش از پیش ناکارامد کرده است.
یارانهها کجا خرج شد؟
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «یارانهها کجا خرج شد؟» می نویسد: دخل و خرج قانون هدفمندی یارانهها از سال ۱۳۸۹ تا پایان ۱۳۹۷ اعلام شد. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی مفصل با اتکا به اطلاعات سازمانهای هدفمندی یارانهها و برنامه و بودجه منابع و مصارف این قانون و همچنین میزان تحقق اهداف پیشبینی شده در قانون را منتشرکرد. براساس این گزارش، قانون هدفمندی یارانهها به اهداف خود شامل عادلانه کردن نظام توزیع یارانهها، افزایش کارآیی اقتصادی، افزایش رفاه، کاهش زمینه قاچاق سوخت، کاهش هزینههای دولت و حفظ محیط زیست دست نیافته است. پساز کند و کاو بسیار در مورد خالص وجوه حاصل از اجرای این قانون و نحوه اجرای آن، این گونه مقرر شد کل منابع حاصل از افزایش قیمتهای موضوع قانون هدفمند کردن یارانهها به سازمان هدفمندسازی یارانهها اختصاص پیدا نکند بلکه بخشی از این منابع (بر اساس قانون مالیات بر ارزش افزوده) بابت مالیات بر ارزش افزوده حاملهای انرژی به دولت و شهرداریها پرداخت شود. بخش دیگری از منابع میان شرکتهای تولیدکننده این حاملها (نظیر شرکتهای پالایش و پخش، گاز، توانیر و آبفا) بابت هزینه فرآورش، انتقال، توزیع و فروش بر اساس بودجه مصوب شرکتها توزیع شود؛ بخشی نیز بابت تکالیف قانونی مصرف شود و باقی مانده وجوه به حساب سازمان هدفمندسازی یارانهها جهت اجرای اهداف و تکالیف مقرر در مواد ۷ و ۸ قانون هدفمند کردن یارانهها واریز شود.
نکته مهم دیگر آن است که تعیین سهم هر یک از بخشها (به غیر از مالیات بر ارزش افزوده) بر اساس یک رویه مشخص و مدونی که در قانون مشخص شده باشد صورت نمیپذیرد و میتوان گفت چانه زنی بخشهای مختلف و اضطرارهای پیش روی دولت، تعیین کنندههای اصلی سهم هر یک از بخش هاست. البته از سال ۱۳۹۳ دولت برای اجرای تبصرههای مرتبط با قانون هدفمند کردن یارانهها در بودجههای سنواتی آیین نامههای اجرایی تهیه و ابلاغ کرده است که نسبت به گذشته تا حدودی به شفافیت نحوه توزیع منابع میان بخشهای سه گانه فوق کمک میکند.
بچه متصل های لاکچری!
روزنامه «همدلی» در مطلبی با عنوان «بچه متصل های لاکچری!» نوشت: داستان بچهپولدارها به خوراک و پوشاک و مدرسه خاص و آمبولانسهای آژانسی و خلاصه نمیشود، این افراد لاکچری علاقه زیادی به اعداد و ارقام رند نیز دارند. خط تلفنهای رند با قیمت چندین و چند برابرقیمت بازار و... حالا هم سخن از پلاکهای رند به میان آمده است که میگویند پیمانکاران آنها را در اختیار خودروهای خاص یا بهتر است بگوییم در اختیار جوانان خاص یا همان بچهمتصلهای خودمان واگذار میکنند تا آنان ضمن حفظ فاصله خود با سایر شهروندان، مثل همیشه چند قدم از سایرین نیز جلوتر باشند. ما این را نمیگوییم اما وقتی سیمای ملی در یکی از برنامههای خبری خود به نقل از رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا، آن هم با لحن خاصی میگوید که پلاکهای رند و حتما خیلی هم گران به خودروهای خاص واگذار میشود، آدم ذهنش به سمت بچهمتصلها یا همان آقازادههای شیک متمایل میشود. اینگونه نیست؟ موضوع طمع بچهپولدارها به پلاکهای رند تابستان امسال داغ شد، درست زمانی که عکسهایی از خودروهای سوپرلوکس با پلاکهای رند در صفحات اجتماعی منتشر شد، بعد از آن شایعات زیادی درباره خرید و فروش پلاکهای رند مطرح شد و در این شایعات، حرف از قیمتهای نجومی چند صد میلیونی نیز به میان آمد و گفته میشد پلاکهای رند با قیمتهای نجومی مانند بسیاری از امکانات دیگر در اختیار بچهپولدارها با ماشینهای میلیاردیشان قرار گرفته و حتی برخی از آنان دغدغه ست کردن پلاک ماشین خود با شماره گوشیهای همراهشان را دارند.
افراطیها همدیگر را تقویت میکنند
روزنامه «شرق» در مطلبی با عنوان «افراطیها همدیگر را تقویت میکنند» در گفت و گو با احسان شریعتی استاد دانشگاه نوشت: باید دید رسانههای نیروهایی در خارج که میکوشند برای داخل بدیل و آلترناتیو بسازند، بین خود در همان حدی که قدرت دارند چه نوع نظامهای دموکراتیکی بهوجود آوردند؟ اگر سازمان، حزب یا گروهی هنوز نتوانسته «دموکراسی» موعود خود را درمیان خود عملی کند، دیگر چگونه حرفش حقانیت یا جاذبه خواهد داشت؟ ولو اینکه قدرت تبلیغاتی و تخریبی بالایی و میزان تأثیرگذاری زیادی هم داشته باشد. رسانهها و گروههای کوچکی هم همواره میتوانند هیاهو و جنجال زیاد راه بیندازند و خبرساز شوند، اما تأثیر خبری بهمعنای قدرت و سرمایه اجتماعی نیست. بههمیندلیل هم هست که نیروهای افراطی در هر سوی جهان همدیگر را تقویت میکنند؛ بهنحویکه یکی از آنسوی دنیا میگوید «های» و دیگری از این گوشه میگوید «هوی». بنابراین نوعی «وحدت منفی» میان هم برقرار میکنند. در برابر این خطرات محتمل، روشنفکران و نیروهای آگاه و مصلح باید هوشیاری و قدرت پیشبینی و پیشگیری داشته باشند و روشهای درست و اصولی را انتخاب کنند. زیرا وقتی خشونت یا صحنه جنگ داخلی پدیدار شود، گرد و غباری ایجاد خواهد شد که تفکیک صفوف از یکدیگر ناممکن میشود. در چنین فضایی هرنوع سوءاستفادهای از هر سو میتواند صورت گیرد. وقتی شفافیت و گفتوگو باشد، هم به نفع معترضان است هم مسئولان. اما در شرایط جنگ داخلی و خشم کور، خواستههای برحق از میان میرود و نمونههای بسیاری برای اثبات این مدعا وجود دارد.
در صف ریاست
روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «در صف ریاست» می نویسد: چند ساعت مانده به آغاز نامنویسی کاندیداها برای یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی، «علی لاریجانی» با ثبت رکورد ۱۲ سال ریاست مجلس اعلام کرد که دیگر قصد ندارد وارد گود انتخابات شود. هر چند حرف و حدیثها همچنان ادامه دارد و چهرههای نزدیک به او مانند غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی و منصور حقیقتپور همچنان از احتمال کاندیداتوری او در دقیقه ۹۰ سخن میگویند اما با همین اعلام اولیه لاریجانی برای کنار رفتن از انتخابات، معادلات سیاسی که برای آینده ریاست مجلس مطرح میشد، به هم خورد و در این میان گروهی نگران شدند و البته گروهی هم یک نفس راحت کشیدند تا بتوانند نقشه انتخاباتیشان را با غایت تکیه بر کرسی ریاست مجلس ترسیم و پیاده کنند. و حالا این پرسش مطرح میشود که پس از لاریجانی چه کسی قرار است سکان ریاست قوه مقننه را به دست بگیرد؟
ریزش سرمایههای اجتماعی با افزایش افسردگی
روزنامه «آرمان ملی» در مطلبی با عنوان «ریزش سرمایههای اجتماعی با افزایش افسردگی» آورد: افزایش قیمت بنزین از هزار به سههزار تومان، اعتراضات و آتش زدن بانکها و غارت فروشگاهها، کشته شدن افراد نیروی انتظامی و مردم، رسیدن نرخ تورم به ۴۴ درصد، قطعی اینترنت سراسری و ضررمیلیارد دلاری به اقتصاد و استارتاپها و ... »تنها بخشی از اخبار یک ماه اخیر است که موجب شده میزان شادی و نشاط در جامعه به شکل محسوسی کاهش پیدا کند. امروز در مواجهه با مردم کوچه و بازار در امور روزانه و تردد در مترو و اتوبوس با مردمی روبهرو هستیم که کوچکترین لبخندی بر لبشان نیست و قیافههای ناراحت و خواب آلودهشان نگرانکنندهتر از همیشه مینماید. با اقدامات دولت در یک ماه اخیر هر شهروندی به یاد صحبتهای رئیسجمهور میافتد که میگفت: «شادی هم حق مسلم ماست. دولت وظایف بسیار سنگینتری برای شادی مردم به دوش دارد آنوقت که شاخص تورم پایین میآید این موضوع برای مردم شادیآفرین و نشاط آور است و همچنین وقتی که مردم میبینند دولت تلاش دارد که بر رکود فائق بیاید و قدمهای اولیه را برداشته، شاد میشوند.» بعد از گذشت پنج سال از آن صحبتها شرایط این روزهای مردم در روابط اجتماعی مصداق شعر مهدی اخوان ثالث است، «سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت، سرها در گریبان است».
۱۰ روز سبز در بورس تهران
روزنامه «دنیای اقتصاد» در مطلبی با عنوان «۱۰ روز سبز در بورس تهران» نوشت: شاخص کل بورس تهران طی معاملات روز گذشته چهار کانال دیگر را پشت سر گذاشت تا پس از ۱۰ روز رشد متوالی، در فاصلهای کمتر از ۸۳۶۵ واحد از سقف تاریخی قرار بگیرد. ارزش معاملات خرد بورس در این جلسه از ۱۶۰۰ میلیارد تومان فراتر رفت تا بار دیگر قدرت نقدینگی در این بازار خودنمایی کند. رشد نرخها در بازارهای موازی، رونق معاملات در بورس کالا و کاهش نگرانی از متغیرهای بودجهای موثر بر سهام، تقویت تقاضا و سبزپوشی ۷۵ درصد از نمادهای این بازار را در پی داشت. شاخص کل بورس تهران روز گذشته نیز به روند صعودی خود ادامه داد تا دهمین رشد متوالی در کارنامه این بازار ثبت شود. به این ترتیب دیروز نماگر اصلی سهام به رشد ۴۰۸۳ واحدی دست یافت و توانست پس از ۷ هفته (۳۰ روز معاملاتی) مجددا به کانال ۳۱۸ هزار واحدی بازگردد. در این میان علاوه بر قدرت نقدینگی ورودی به معاملات سهام، شکلگیری موج افزایشی قیمت در بازارهای موازی اعم از ارز، سکه و بورسکالا و در عین حال کاهش نگرانی از متغیرهای بودجهای موثر بر سهام به تقویت پیوسته تقاضا در بخش وسیعی از صنایع بورسی کمک کرده است.
فرصت ۹۰۰ میلیارد دلاری
روزنامه «جهان صنعت» در گزارشی با عنوان «فرصت ۹۰۰ میلیارد دلاری» می نویسد: حدود یک ماه از اجرایی شدن موافقتنامه تجاری ایران و اوراسیا میگذرد به طوری که در همین مدت بیش از ۵.۱ میلیون دلار از کالاهای وارداتی کشورهای عضو اوراسیا از تخفیفات ترجیحی کالایی برخوردار شدهاند اما در مقابل تجار ایرانی نسبت به عدم ارائه تخفیفات گمرکی از سوی برخی کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا گلایهمند هستند. براساس آنچه کارشناسان اعلام کردند، با امضای موافقتنامه تجاری ایران و اوراسیا، صادرکنندگان روس از تعرفه ارزانقیمت ایران استفاده میکنند و در مقابل تجار ایرانی به بهانه نبود گواهی مبدا به صورت سیستماتیک نمیتوانند از این فرصت بهرهمند شوند. اگرچه در این خصوص ابلاغیه جدیدی در دستور کار قرار گرفته که به دنبال آن وجه اضافی پرداختشده توسط تجار قابل استرداد است. با این حال برخی از صاحبنظران اقتصادی معتقدند دولت بدون مشورت با بخشخصوصی قرارداد تجاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا را امضا کرده است که همین موضوع میتواند تجربه ناموفقی را در حوزه تجارت برای کشور به ارمغان آورد همانطور که در رابطه با تجارت ترجیحی با ترکیه، منافع زیادی نصیب تجار ترک شد. اما با در نظر گرفتن همه این موارد به طور کلی کارشناسان بر این عقیده هستند که موافقتنامه تجاری ایران و اوراسیا فرصت مناسبی برای کشور به خصوص برای بخش کشاورزی به حساب میآید.
کندوکاو در یک ظرفیت اکتشافنشده!
روزنامه «توسعه ایرانی» در مطلبی با عنوان «کندوکاو در یک ظرفیت اکتشافنشده!» آورد: بخش مستغلات، پرسودترین بخش سرمایهگذاری در ایران است که هرچند مخاطبان گستردهای دارد اما همچنان از رانت برخوردار است و حتی در حد پرداخت مالیات بر مستغلات مسکونی خالی نیز دولت به سراغشان نمیرود. طبق آمار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در سال ۹۷ کل بخش مستغلات ۳.۱ هزار میلیارد تومان مالیات میپردازد. نه تنها فرار مالیاتی در این بخش وجود دارد بلکه خانههای خالی نیز که طبق قانون مصوب سال ۹۴ باید مالیات بپردازند، ریالی پرداخت نمیکنند. هرچه تهیه مسکن برای دهکهای پایین جامعه روز به روز سختتر میشود و کارگران و بیثباتکاران بیشتری از دهانه تنگِ قیفِ فقر به حاشیهنشینی، چادرنشینی، کانکسنشینی، ماشینخوابی و کارتنخوابی سوق داده میشوند؛ اجرایی شدن مالیات مستغلات مسکونی خالی طبق قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سال ۹۴ ضروریتر میشود.