سرویس فرهنگ و هنر مشرق - طی روزهای اخیر نامهای با امضاء شماری از سینماگران در فضای مجازی منتشر شد که در این نامه امضاء کنندگان از ریاست محترم قوه قضائیه درخواست آزادی موقت محمد امامی تهیه کننده سریال شهرزاد و یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه را داشتند.
پس از انتشار این نامه موجی از تکذیبیه امضاء کنندگان در فضای مجازی منتشر شد. در میان امضاءکنندگان نام خسرو نقیبی منتقد سینما به چشم میخورد. منتقد و روزنامهنگاری که نامه اولیه منتشر شده در فضای مجازی را کذب دانست و نامه اصلی را در فضای مجازی نشر داد.
پس از انتشار این نامه موج تکذیبها در فضای مجازی منتشر شد. محسن تنابنده، مهران احمدی، روح الله حجازی، مهدی کرمپور، عباس زریجی و محمد حسین مهدویان اقدام به تکذیب امضاء برای درخواست آزادی محمد امامی متهم بانک سرمایه کردند.
بیشتر بخوانید:
سلبریتیها و سرمایههای مشکوک با هم هستند؟
تهیه کننده «شهرزاد» ویلای اختصاصی برای متهمان را فراهم میکرد/ «محمد امامی» چگونه میخواست با پول کثیف سرباز تهاجم فرهنگی باشد؟
اما با توجه به مستنداتی که در دادگاه سایر متهمان بانک سرمایه از جمله هادی رضوی توسط دادستان ارائه شد و در گزارش مفصلی درمشرق منتشر شد(اینجا) و آگاهی مسلم سینماگران پس از دادگاه و صدور حکم برای هادی رضوی، این ماجراجویی با چه اهداف و اغراضی صورت پذیرفت؟
بیشتربخوانید:
نماینده دادستان: محمد امامی کابینه معرفی میکرد!
جواد نوروزبیگی با چه پشتوانهای وارد کارزار حمایت از محمد امامی شد؟
در فضای مجازی یک نام به صورت مستمر به عنوان گردآورنده نامه درخواست آزادی موقت امامی معرفی میشد. جواد نوروزبیگی تهیه کنندهای که در سال ۹۸ در چهار پروژه از آثاری که سرمایهگذاری آن بر عهده «محمد صادق رنجکشان» بود در مقام تهیهکننده در تیتراژ این آثار نامش به چشم میخورد. اما در لابه لای خطوط گفت وگوهای اخیر جواد نوروبیگی درباره نگارش و جمع آوری امضا موضوعاتی مطرح شده که بسیار قابل بررسی و تامل است.
در یک سال نخست فعالیت «محمدصادق رنجکشان» در مقام سرمایهگذار در سینما، بحثهای مشابهی درباره فعالیت ناگهانی و پرشمار وی در رسانهها مندرج شد. موجی از حواشی رسانهای حول این سرمایهگذار حوزه گردشگری به صورت متوالی شکل گرفت که دقیقا موقعیت رسانهای او را شبیه وضعیت محمد امامی قبل از برخوردهای قضایی جلوه میداد.
برخی رسانهها و سینماگران اخبار مشابه و موضعگیریهایی نسبت به نحوه حضور و موقعیت رنجکشان اتخاذ میکردند که این رویکرد رسانهای مشابه موضعگیریهایی بود که درباره محمد امامی تا قبل از دستگیری منتشر میشد.
با آغاز همکاری محمدصادق رنجکشان با جواد نوروزبیگی در سه فیلم در سال ۱۳۹۸ که دو اثر از سه فیلم مذکور، کشتارگاه و خون شد به تهیهکنندگی نوروزبیگی به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد، فضای رسانهای حول آثار رنجکشان آنقدر تلطیف شد که فیلم سرخپوست که پیش از این با حمایت مالی این سرمایهگذار ساخته شده بود، نوروز امسال از یکی از شبکههای سیما پخش شد و تمامی حواشی رسانهای حول محمد صادق رنجکشان به تدریج فروکش کرد.
در واقع نمیتوان انکار کرد که حساسیت رسانهای نسبت به سرمایهگذارهای بخش خصوصی، مخصوصا محمدصادق رنجکشان ناگهان خاموش شد. در این بررسی نقش جوادنوروزبیگی در فروکش کردن حواشی حول محمدصادق رنجکشان را نمیتوان انکار کرد. در واقع این موقعیت برای این تهیهکننده سینما و ایجاد حاشیه امن برای آثار ملتهبی مثل عنکبوت و سایه امنی که برای محمد صادق رنجکشان ایجاد شده، میتواند حاصل موقعیت و تلاش جوادنوروزبیگی باشد و با ایجاد چنین موقعیتی مطمئنی نوروزبیگی با اعتماد به نفس فوقالعادهای از جایگاه و اعتبار خودش وارد حیطه خطرناک آزادسازی «محمد امامی» میشود که قطعا برای سایران فعالان سینمایی بسیار پر خطر است.
بیشتر بخوانید:
غارت میلیاردی تهیهکننده «شهرزاد» از بانک سرمایه/ سرمایه صندوق ذخیره فرهنگیان چگونه به یغما میرود؟ +سند
اما جواد نوروزبیگی در گفت و گوی اخیر خود درباره جمعآوری امضا نکات قابل تاملی را مطرح میکند که در تعارضات بنیادینی با سایر اظهار نظر ها در مورد نگارش و جمعآوری امضاها دارد. نوروزبیگی در گفت و گو با ایرنا درباره واکنشهای منفی برخی از منتقدین این نامه، بیان کرد: به نظرم دیگر بحث سر محمد امامی نیست. نه برای محمد امامی، برای هر سینماگر دیگری من و بقیه دوستان این کار را قبلا کردهایم و باز هم میکنیم. حالا شاید قبلیها را رسانهای نکردهایم و شاید این را هم نباید رسانهای میکردیم. چون متأسفانه عدهای از سینماگران ما منتظر نشستهاند که همکار خود را متهم و نابود کنند. این اوج بیاخلاقی است. متأسفانه در این روزها کسانی دم از مبارزه با فساد میزنند که واقعا با توجه به سابقهشان در سینما جای تعجب دارد.
در این گفت و گو نوروزبیگی این عبارات بسیار قابل تامل است" حالا شاید قبلیها را رسانهای نکردهایم و شاید این را هم نباید رسانهای میکردیم" . آیا هدف نوروزبیگی از ابتدا رسانهای کردن این نامه بوده است؟ با توجه به موضوعات مطرح شده از سوی دادستان در دادگاه بانک سرمایه آیا تهیه کننده هوشمندی همچون نوروزبیگی که در همکاری های مشترک با رنجکشان حریم امنی برای او فراهم کرده به این موضوع آگاه نبوده که با انتشار این نامه موجی از انتقادات و موضعگیریها منتشر خواهد شد؟
ضمن اینکه با ارجاع دوباره به توییت خسرو نقیبی درخواهیم یافت نویسندگان و امضاء کنندگان قصد رسانهای کردن این نامه را نداشتهاند. روزنامه فرهیختگان مینویسد: خسرو نقیبی، فیلمنامهنویس و معاون سردبیر در روزنامه دولتی ایران، از لیدرهای جمع کردن امضا برای این نامه بود. جواد نوروزبیگی، تهیهکننده، یکیدیگر از افرادی بود که مشخص شد در جمعآوری امضاها نقش موثری داشته است و نام افراد دیگری مثل سعید قطبیزاده، منتقد سینما، که گفته میشد مشاور محمد امامی بوده است هم بین کسانی که برای جمع کردن امضاها فعالیت کردهاند، مطرح شد.
بررسی توییت نقیبی نشان میدهد، قصد امضاء کنندگان را از عدم انتشار آن تصدیق میکند. کاملا مشخص است که نامهای که با ۴۶ امضاء گردآوری شده از درب ورودی مراجع قضائی عبور نخواهد کرد اما این نامه با ۴۶ امضا ناگهان توسط یک خبرنگار موسیقی منتشر میشود.
نکته جالب اینجاست که عدهای از ادمینهای کانالهای تلگرامی قبل از انتشار نامه به سراغ برخی امضاء کنندگان مجازی و واقعی میروند و طلب مبالغ هفتگی میکنند که در صورت عدم پرداخت با انتشار نامه هزینه فراوانی برای آنان بوجود خواهد آمد و نکته جالبتر این است که تا زمان انتشار در فضای مجازی طبق اطلاعات موثق بدست آمده این نامه هیچگاه وارد گردش کار قوه قضائیه نشده است.
امروز جواد نوروز بیگی در گفت و گویی با روزنامه فرهیختگان درباره ابعاد نگارش و جمع آوری امضاء برای محمد امامی یکی از متهمان بانک سرمایه به نکات جالبی اشاره میکند.
تهیه کننده فیلم کشتارگاه در ارتباط با جمع آوری امضاء برای آزادی این متهم میگوید:
ظاهرا قرار بوده بعد از عید دادگاه برگزار شود که کرونا آمد. این نکته را بیان کنم که در کیفرخواستها نام امامی بارها مطرح شد. یعنی نماینده دادستان به برخی جرائم ایشان اشاره کرد. درست است که دادگاه مستقل خود ایشان هنوز برگزار نشده ولی جرائم ایشان مطرح شده است. این جرائم باید در دادگاه برود. کیفرخواست ایشان صادر شده؟ قاضی حکم داده؟ دادگاه او شروع شده است؟
در واقع در نوروزبیگی به میزان حساسیت رسانهها و قوه قضائیه در مقطع فعلی آگاه بوده و میدانست که دادگاه محمد امامی بزودی برگزار شود و جمع آوری چند هزار امضاء نیز کارساز نخواهد بود و امضاء و انتشار ناگهانی این نامه با ۴۶ امضاء به جای آنکه برای امامی راهگشا خواهد بود، امضاء کنندگان را در مظان اتهام قرار خواهد و فضای رسانهای را متشنج خواهد کرد.
اما سئوال اینجاست جواد نوروزبیگی چه برگ برندهای در گرهگشایی از آزادی محمد امامی داشته که نسبت به تسریع روند این آزادی اقدام کرده است؟ چرا مسئولان قوه قضائیه از تهیه این نامه تا زمان انتشار آن در فضای مجازی مطلعنبودهاند؟ چرا یک خبرنگار موسیقی ناگهان دست به انتشار آن میزند. چرا عدهای خبرنگار درگاههای رسمی و کانالهای تلگرامی رسمی اقدام به تهدید و اخاذی از امضاء کنندگان میکنند؟
در هر صورت پرونده محمد امامی در روند برگزاری دادگاه بزودی با اطلاعات شفافتر و روشنتری از سوی دادستانی منتشر خواهد شد و قوه قضائیه همچنان با حساسیت به این موضوع رسیدگی میکند اما نمیتوان انکار کرد این هیاهو برای انتشار این نامه با ۴۶ امضاء که برای مراجع قضایی نمیتواند مبنای تصمیمگیری باشد، آیا افکار عمومی را از سایر سرمایههای همچنان مشکوک و در گردش در حوزه سینما و مدیوم سریالسازی دور خواهد کرد؟! آیا زندهنگهداشتن نام محمد امامی برای سرپوش گذاشتن بر دیگر سرمایهگذاران مشکوک در سینماست تا زیر سایه نام امامی و سرگرم کردن رسانهها با این مهره سوخته، به فعالیتهای خود در عرصه فرهنگ و هنر کشور ادامه دهند؟ مشرق همانند گذشته، درباره این جریانات روشنگری خواهد کرد.