چرا محمدرضا شجریان به توس میرود؟
بنا به تصمیم خانواده زندهیاد محمدرضا شجریان قرار است پیکر او در شهر توس واقع در استان خراسان رضوی به خاک سپرده شود. به جز نابسامانی به وجود آمده به دلیل شیوع بیماری کرونا، چه دلایل دیگری خانواده و اقوام شجریان را بر آن داشته تا او در توس به خاک سپرده شود؟
بنا به تصمیم خانواده زندهیاد محمدرضا شجریان قرار است پیکر او در شهر توس واقع در استان خراسان رضوی به خاک سپرده شود. به جز نابسامانی به وجود آمده به دلیل شیوع بیماری کرونا، چه دلایل دیگری خانواده و اقوام شجریان را بر آن داشته تا او در توس به خاک سپرده شود؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، به خواست خانواده محمدرضا شجریان قرار است پیکر این هنرمند فقید در شهر توس به خاک سپرده شود. اما چرا اعضای خانواده استاد آواز ایران، شهر توس را برای خاکسپاری او در نظر گرفتند؟
موضوع اول اینکه، زندهیاد محمدرضا شجریان زاده مشهد است. او که پیش از مهاجرتش به تهران، معلم بود، سالها در مشهد و توابع آن به تدریس در مدارس آن روزگار پرداخته است. همین موضوع یکی از دلایلیست که خانواده و نزدیکان شجریان را بر آن داشته تا او را در منطقه خراسان به خاک بسپارند. از سویی این خواننده از بازماندگان خود خواسته است او را به توس برده و در کنار مقبره فردوسی به خاک بسپارند. اما دفن او در توس درکنار حسن همجواری و همسایگی با مرقد مطهر امام هشتم(ع) و برخوداری از مزیت زیر سایه اهل بیت (ع) بودن، قطعا به دلیل قدمت تاریخی و اهمیت اجتماعی، فرهنگی، هنری و ادبی این شهر کهن است.
توس یکی از شهرهای منطقه وسیع و گسترده خراسان است و در ۲۵ کیلومتری شهر مشهد واقع شده. این شهر به لحاظ تاریخی و مذهبی قدمت بسیار زیادی دارد. یکی از ویژگیهای بسیار مهم توس نزدیکیاش با شهر مشهد است. وجود بارگاه مقدس امام رضا(ع) در این شهر که هر ساله زائران و مشتاقان بسیاری را به خود فرامیخواند، زبانزد خاص و عام است. بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی که برای اولین بار به شهر مشهد سفر میکنند، اولین مکانی که از آن بازدید میکنند، مرقد مطهر هشتمین امام شیعیان است که داستانهای فراوانی از میهماننوازی و برآوردن حاجات ازسوی این بارگاه مقدس در میان اقوام و مذاهب مختلف شهرت عام دارد و مختص شیعیان نیست.
دیگر ویژگی توس این است که این شهر در قرون گذشته مأمن و خاستگاه بسیاری از علما، دانشمندان و هنرمندان بوده و به لحاظ سیاسی و اجتماعی منطقهای مهم استراتژیک به حساب میآمده است. بنا به همین دلایل است که شهر توس در حال حاضر یکی از اهداف مهم گردشگری است. از همین روست که شهر توس بهطور متوسط سالانه میزبان توریستهایی است که از دیگر کشورها به ایران میآیند و از بناهای قدیمی و مکانهای تاریخی آن دیدن میکنند.
ولایت توس در گذشته به منطقهای میان دو رشته کوه بینالود در جنوب و هزار مسجد در شمال اطلاق میشد و مشتمل بر چهار شهر «تابران»، «نوغان»، «رادکان» و «تروغبذ» بوده که حال به توس مشهور است. مورخان نوشتهاند توس را در گذشته با نام طابران میشناختند که بخشی از ولایت توس به حساب میآمده. در دوران فعلی نیز توس را تا اواسط بهمن سال ۱۳۹۱ روستایی از توابع مشهد به حساب میآوردند که با تایید شورای عالی معماری و شهرسازی این روستا به عنوان بخش منفصل شهری به شهرداری مشهد واگذار شد. در حال حاضر هم این منطقه زیر نظر شهرداری منطقه ۱۲ مشهد اداره میشود. از اسناد و مدارک گذشتگان اینگونه برمیآید که توس پیش از حکومت هخامنشیان وجود داشته است.
نام توس بهطور واضح تا دوران ساسانی در متون و منابع بهجا مانده نیامده و آنچه که در کتیبههای دوره هخامنشی آمده، اشاره به شهرهای شمال شرقی کشور است که از آن با نام ایالت پرثوه یاد شده است. حتی در دوران اشکانی نیز نامی از توس سپرده نشده است. با اینکه از توس بهطور واضح در تاریخ کهن یاد نشده اما بر اساس اسناد و مدارک بهجا مانده، در دوران هخامنشیان شهر توس به نام سوسیا شناخته میشده و یکی از پایتختهای ایالت پارت در آن مقطع بوده. دلیل چنین فرضیهای هم این است که ایالت پارت در شمال شرقی ایران قرار داشته که اگر آن را در نقشه امروز قرار دهیم، منطبق بر خراسان خواهد بود. به همین دلیل برخی مورخان بر این عقیدهاند که سوسیا همان توس امروزیست.
ویژگی دیگری که بر اهمیت منطقه توس میافزاید این است که این منطقه کهن یکی از ۱۶ سرزمین مهم و مقدس بوده که در کتاب اوستا از آن با نام اورو یاد شده است. در بخشی از کتاب اوستا نام توس، پسر نوذر به عنوان یلی جنگجو آمدهاست که در برابر پسرانِ دلیرِ ویسه میجنگد و از ایزدبانو «اردویسور اناهید» تقاضای یاری میکند.
زادگاه باستانی حکیم ابولقاسم فردوسی
زاده شدن فردوسی در توس مصادف است با جهانی شدن شهر
فردوسی، شاعر توانمند و پرآوازه ایرانی نقش بسیار مهمی در شناساندن توس به جهانیان داشته، زیرا او بوده که در شاهنامه بارها از این منطقه نام برده است. این شاعر که در قرن چهارم میزیسته، زاده توس است و از همین رو برخی قهرمانهای شاهنامه هم در این منطقه میزیستهاند. سام ایرانی نیای رستم (قهرمان معروف شاهنامه) در کنار کشفرود واقع در منطقه توس با اژدهای جنگیده و او را کشته است. کیکاووس طی ماجرایی گنجی به نام عروس را در توس پنهان کرده است که این گنج خود ماجراهایی را رقم میزند و آنطور که فردوسی گفته رامگر یا اثیم (یزدگرد یکم شاهنشاه ساسانی) که پدر بهرام گور بوده نیز در کنار چشمهٔ سو در توس توسط اسب آبی کشته میشود.
پس از آن که فردوسی شاهنامه را نوشت، توس و مردمان آن به حیات خود ادامه دادند و هرچه گذشت بر اهمیت آن افزوده شد. در قرن دهم توس را مجموعهای از روستاها و مناطق دیگر میدانستند. سناباد یکی از روستاهای بهجا مانده از آن دوران است که امروزه جزئی از شهر مشهد محسوب میشود. سناباد همان منطقهای است که امام هشتم شیعیان، حضرت رضا(ع) در آن به خاک سپرده شده است و قبرهارونالرشید عباسی هم در این منطقه قرار دارد.
البته توس از هجوم بیگانگان هم در امان نبوده که مهمترین آنها حمله مغولان است. پس از حمله، تولوی پسر چنگیزخان مغول به نیشابور حمله کرد و توس هم در این هجوم ویران شد. کمی بعد جانشین چنگیز، اوکتایخان مغول عمارتی در توس ساخت و پس از آن بود که توس چند مرتبه به مقر فرمانروایان مغول تبدیل شد. بعداز سقوط مغولهای ایران، توس جزو قلمرو دولت کوچکی که امیر ارغونشاه رئیس طایفهٔ جون غربانی تشکیل داده بود، درآمد و پس از ارغونشاه، پسرانش محمدبیگ و علیبیگ جانشین پدر شدند اما همه مجبور به اطاعت از تیمور بودند. تیموریان هم مانند مغولها به تخریب توس پرداختند و در همین دوران بود که مردم پس از شورش علیه حاکمیت وقت قتل عام شدند تا آنجا که برخی از مورخان تعداد کشتهشدگان را ده هزار نفر تخمین زدند که موجب شد مردم به خارج از توس مهاجرت کنند. بعدها توس به دست شاهرخ پسر تیمور آباد شد. توجه ویژه تیموریان به حرم امام رضا(ع) ازجمله ساخت مسجد گوهرشاد در کنار حرم و به رسمیت شناختن مذهب تشیع در دوره صفویان، مشهد را به یکی از کانونهای تشیع تبدیل کرد و در مقاطع تاریخی بعد؛ توس بخشی از مشهد به شمار آمد و شخصیتهای مذهبی، ادبی و تاریخی در آن زیست کردند.
ذکر توس در کلام علیبن موسیالرضا(ع)
بیشک وجود مقدس مقبره و حرم امام رضا(ع) در مشهد نه تنها به استان خراسان اهمیت و اعتبار بخشیده بلکه بر بقا و شناساندن توس نیز موثر بوده است. دعبل شاعر (از شاعران همعصر امام هشتم) در جلسهای که با امام داشته، شعری میسراید و آن را برای حضرت میخواند و امام رضا(ع) آن شعر را اینگونه ادامه میدهد:
«و قَبْرٌ بِطُوسٍ یالَها مِنْ مُصیبَةٍ اَلَحَّتْ عَلَى اْلاَحْشآءِ بِالزَّفَراتِ
اِلَى الْحَشْرِ حَتّى یَبْعَثَ اللّهُ قائِما یُفَرِّجُ عَنَّا الْهَمَّ وَالْکُرُباتِ»
ترجمه فارسی:
«قبری در توس است که مصیبتش جانکاه و سوزنده است تا خداوند قائمی را برانگیزد و همّ و غم ما را بزداید.»
پس از خوانش این شعر توسط امام رضا(ع)، دعبل میگوید: «ای پسر محمد رسولالله(ص)! من چنین قبری نمیشناسم. در توس قبر کیست؟ که امام(ع) سوال او را این گونه پاسخ میدهد: «آنجا قبر من است. چند روزی بیشتر نمیگذرد که توس محل رفت و آمد شیعیان و زائران من میشود.»
بناهای تاریخی خراسان و توس
آرامگاه فردوسی
درباره زمان مرگ فردوسی دو روایت وجود دارد. برخی سال ۴۱۱ را زمان مرگ او میدانند و برخی مرگ او را ۴۱۶ قمری دانستهاند اما آنچه اهمیت دارد این است که فردوسی در توس به خاک سپرده شده. اوایل قرن چهاردم(ش) جمعی از اندیشمندان که انجمن آثار ملی را تاسیس کرده بودند، تصمیم گرفتند آرامگاهی را در شأن حکیم ابوالقاسم فردوسی بنا کند. آرامگاه فردوسی در دو مرحله ساخته شد. بنای فعلی آرامگاه با الهام از شیوههای معماری قبل از اسلام پس از یک سلسله تحولات با زیربنای ۹۴۵ مترمربع در سال ۱۳۳۷ ساخته شد.
بنای هارونیه
بنای هارونیه احتمالاً خانقاه یا مقبرهای است که در قرن هشتم هجری در نزدیکی آرامگاه فردوسی ساخته شده و در کنار آن سنگ یادبود هزاره امام محمد غزالی، عارف قرن پنجم و ششم(ه) دیده میشود. از این بنا در کتابها و سفرنامهها با عناوین مسجد، نقارهخانه، آرامگاه و خانقاه غز نام برده شده و بنا از اوایل دوران پهلوی به هارونیه معروف شد.
کهندژ تابران
بارو یا حصار توس دیوار عظیمی از خشت و گل است که در ۲۴ کیلومتری شمال شهر مشهد واقع شده. حصار شهر در زمان رونق ۹ دروازه و ۱۰۶ برج داشته و کهندژ نیز در گذشته شامل ابنیه حکومتی، عمارت شاهی مسجد و حمام بوده که در کاوشهای اخیر مشخص شده است.
مسجد تابران
در جریان کاوشهای باستانشناسی در جوار هارونیه، یکی از قدیمیترین مساجد خراسان کشف شد. این مسجد احتمالا متعلق به سده پنجم(ه) است که بخشی از آن در دوران ایلخانی تبدیل به مدرسه شد. امروز این مکان به صورت سایت موزه باستانشناسی درآمده است.
چه کسانی بر اعتبار توس افزودند؟
توس در مقاطعی مرکز علمی خراسان به حساب میآمد که علاوه بر فردوسی، دانشمندان و شاعران متعددی را به خود فراخوانده است. جابربن حیان، محمدبن اسلم طوسی(محدث)، شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی، خواجه نظامالملک ومحمد غزالی برخی از دانشمندان مطرحی هستند که در توس زیستهاند.
از میان معاصران نیز مهدی اخوان ثالث در جوار مقبره حکیم توس به خاک سپرده شده است. این شاعر و موسیقیپژوه در دوران حیاتش با سرودن اشعار متعدد تاثیر مهمی در ارتقای ادبیات و شعر نو داشته است.
و اینک آرام گرفتن استاد آواز ایران محمدرضا شجریان در توس و خاکسپاری او در این منطقه تاریخی و باستانی، بر اهمیت این بخش از کشورمان ایران خواهد افزود. بیشک نام شجریان در کنار نام بزرگانی چون اخوان ثالث و دانشمندان جهانی این سرزمین حک خواهد شد و از این پس دوستداران و علاقمندان به موسیقی ایرانی برای دیدار با شجریان باید رهسپار سرزمین شعر و دانش ایرانزمین شوند.
روحش شاد و یادش گرامی باد.