قبل از اینکه ناصرالدین شاه به سفر فرنگ برود و دستور و ترکیبات بستنی را به ایران بیاورد ما خوراکی خنک دیگری داشتیم که نام آن برفو شیره بوده و گاهی هم گفته میشده برف کشو.
برف های تمیزی که مردم از کوههای اطراف پایتخت برمیداشتند و با شیره، مربا، عسل و گلاب نوش جان میکردند.
بعد از سفر سوم ناصرالدین شاه از فرنگ این خوراکی خنک تابستانی تغییر کرد. بستنی ابتدا به صورت سنتی و دستی با عنوان “بستنی زعفرانی” تهیه میشد.
این بستنی درون ظرفی (بشکهای) دو جداره درست میشد به این صورت که درون جدار داخلی شیر، خامه، شکر، ثعلب و زعفران و در جدار بیرونی یخ و نمک ریخته میشد.
در مراحل ساخت بستنی سنتی بشکه را مرتباً تکان می دادند تا بستنی درست شود.
اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، در جنوب تهران شخصی به نام ممد ریشی دکان چهاردهنه ای داشت که روزانه هزاردانه از آن به فروش میرسید.
مواد این بستنی شامل، خامهی پر از گلاب، هل و مایه بسیار کشدار بود، بستنی ممد ریشی کاملا سفید مانند برف و لای دو نان مخصوص معروف به حصیری سرو میشد.
در کتابهای تاریخی نوشتهاند که میرزارضا کرمانی قاتل ناصرالدین شاه، در روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۲۷۵ در تهران بود و از دکان ممد ریش بستنی خرید و خورد و روز بعد هنگام ظهر ناصرالدین شاه را داخل حرم مطهر حضرت عبدالعظیم(ع) ترور کرد.
می گویند مامورین نظمیه که سرگرم تحقیق و تفحص درباره ریشه های ترور بودند وقتی دانستند یک روز قبل میرزا رضا از ممد ریش بستنی خریده و خورده است به سراغ او رفتند و او را به نظمیه برده زیر اشکلک انداخته و شکنجه اش کردند و مرتبا میپرسیدند: در بستنی چه ریخته بودی که میرزا رضای شال فروش فقیر کرمانی را آن قدر جرات بخشیده بود که شاه مملکت را بکشد.
رفته رفته بستنیهای مختلف دیگری هم به بازار آمد، بستنی چرخی آماد با چهار چرخ رنگیش و نقاشی هایی که به در و دیوارش بود همه را مجذوب خودش میکرد.
بعدها بستنی اکبر مشتی آمد، او در آشپزخانه سلطنتی مظفرالدین شاه بستنی ساختن یاد گرفته بود، او بستنی زعفرانی میزد و این بستنی پر از خامه و زرد که امروز در کل ایران باب شده است.
این همان بستنی بود که تمام مردم از فقیر و غنی وحتی سفرنامه نویسان آن دوره را عاشق طعم خوشمزه ایرانیش کرده بود.