شعر تولدم مبارک شاد و غمگین
مجموعه شعر تولدم مبارک و اشعار کوتاه و بلند زیبا و خاص برای تبریک تولد به خودم به صورت غمگین و شاد را در این بخش روزانه آماده کرده ایم.
آری باز هم باران میبارد
میخورد تک و توک بر پنجره خیالت
و تو هایهای میگریی
و چونان مرغابیان وحشی
صدایت خموش میشودآری باز هم باریدن ادامه دارد
و تو میروی در کوچه زیر باران و سرود عشق میخوانی
بیخبر از هیاهوی دنیا
در تکاپوی دلت چونان غرق میشوی
باران ببار بر روی سیاهم از شرم
باران ببار که گوهری را به زمین خواهی فرستاد
و هی ببار و ببارباران، بر دلهای خسته از همه جا
بر کوچهسار شب
بر عشق بی امان مادر
بر گریه شوق پدر
بر روی سیاهم از شرم
باران ببار که دانم تو کیستیکنار پنجره ایستادهام و زل زدهام به باران
راز تو چیست؟
آیا خدای من میگرید؟
خدایم گریه نکن، قول میدهم
به خدایی خودت قول میدهم زود بازگردم
رأس ساعت عشق
فقط میماند یک چیز، تنهایم نگذار!آری باران ته کشید
و من در زیر باران و به دور از هیاهوی زمان
در گوشهای متولد شدم، درون فصل عشق
در دامان مادر و در آغوش پدر
و هنوز که هنوزست
خدایم با من است
دوستت دارم یار همیشگیام
تولدم مبارکزهرا دری سده
***
عجیب نیستم
روزی ابری، روزی سرد
روزی آفتابی
عجب شباهتی داریم
پاییز جان!گاهی زردیم، گاهی قرمز
من امروز زرد زردم!امروز هم بارانیست
باز هم تولدم تنهاییام را به رخم میکشد
سالیانیست
که من به خودم تبریک میگویم
تولدم مبارکبهنوش سلگی
***
شعر زیبای تبریک تولد خودم
هوا سرد است
دلها بارانی
وقت خانه تکانیست
برخیز صدای چلچله میآید
فضای خانه شیداییستبوی تازگی
ترنم لحظههای با تو بودن در این سه سال
آه…
خستگی ام را از تن برون خواهم کرد
زیر چتر سبز تو
تولدی دوباره
بشتاب به سوی من
آغوشم هلهله تو را سر داده استچشمانم به در دوخته شدهاند
شمعهای کیک تولدم نفسهای تو را برای خاموش شدن میخواهند
بهترین هدیه تولدم
عاشقانه دوستت دارممحمود احمدی
***
زاد روز تولدم را
به حرمت یادآور بودن شیرینی اش
برای مادر
و
تک تک ثانیههایی
که
اسماء زیبای الهی
بر زبان پدر
جاری بود
مبارک خواهم دانستصدیقه اکبری
***
اشعار تبریک تولدم
من صادقانه روز تولدم بغض میکنم
وقتی تو این چنین کودکانه شاد و سرخوشی
***
تولدم مبارک نیست تولدم مبارک نیست
دلم گرفته غمگینم شکسته قلب داغونمهوای خونه دلگیره تو نیستی و من از دوریت
تو را اینجا نمیبینم خودم رو مرده میدونم
***
شب و روزم برفیه امسال خیابونا رو میگردم
نمیدونم چرا بی تو شب و روز و گم کردمبا خودم کنار اومدم اما
نمیدونی نمیدونم با خاطراتت چه کردمتولد مرگمو به تو تبریک میگم
شمع مزارم رو امسال، بی تو با باد فوت کردمتولدم مبارک، عشقم به تو تبریک میگم
تو رفتی نمیدونی، با خودم چه بد تا کردمتولدم مبارک، عشقم به تو تبریک میگم
دارم با اشک، به احساس سوختم تسکین میدممحمدهادی نجفی
***
تولدم رسیدو دوباره تنها موندم
دوباره از نگاهت دوباره از تو خوندمتولدم رسیده دوباره بی تو تنهام
امشب تورو ندارم امشب دوباره اینجامتولدم مبارک اینو به جا تو گفتم
بازم امشب دوباره به یاد تو میوفتمتولدم چه روزی روز جدایی از تو
مرگ شده تنها راهم واسه رهایی از توتولدم تو خوش باش با اون که جام نشسته
من موندمو بغضی که راه گلومو بستهتولدم نبودی این بارم مثل هر بار
باشه عزیزترینم برو خدانگهدارآتوسا رستمی
***
شعر کوتاه و بلند غمگین تبریک تولد من
بهار ای عروس فصلهای من
ای دایه بی باک منمن، در تو زاده شدم
از تو به یک باره شدمقاصدک رقصنده شدم
بوی خوش لحظه شدممثل تو سر زنده شدم
مثل بهار زنده شدممرضیه فرزانه
***
تقویم دیواری میگه که امروز
باز رسیده روز تولد منهمون روزی که من توی آینه
باید که آشتی کنه با خود من
دارم میرم تا برسم به فردا
روزای غصه خوردنم تمومهپشت سرم هر چی که بوده، باشه
نگاه من فقط به روبرومه
وقتی که میدونم خدا رو دارم
تو کوله بارم واسه غصه جا نیستخدا خودش راهو نشونم میده
آخر این جاده به ناکجا نیست
همین تولد واسه من میتونه
یه فرصت دوباره رو بسازهمثل رسیدن به یه فصل روشن
نفس کشیدن تو هوای تازه
میخوام پر از ترانه باشم امروز
که بشکنه سکوت نقطه چینممیخوام به روی آینهها بخندم
یه جور دیگه خودمو ببینم
همین حالا میرم و رو به خورشید
وا میکنم پنجرهها رو تک تکدنیا نگاهم میکنه با لبخند
بهم میگه تولدت مبارک!
نیلوفر حسینی خواه
***
کسی تولد مرا به خاطرم میآورد
برای خاک قلب من گل و شکوفه میخردکمی بزرگ میشوم تنم جوانه میزند
فقط یواشکی دلم، تو را بهانه میکنداگرچه با سرود و شعر دلم پر از چکاوک است
خودت بگو بدون تو تولدم مبارک است؟
***
اینجا بی تو
من آغاز میشوم در پایان سال
باز هم ورق خورد
برگی از دفتر زندگیام
بی تو… بی تو… بی تو…
و حالا
آرزوی من در آغاز شکفتنم
آوردن آغازگر حروف و بیرون کردن نهایت آنها
از همه «بی تو» بودنها
و شروع زندگیام با همه «با تو» بودن ها
با تو… با تو…. با تو….
بی تو
باز هم تولدم مبارک!
***
آری باز هم باران میبارد
میخورد تک و توک بر پنجره خیالت
و تو هایهای میگریی
و چونان مرغابیان وحشی
صدایت خموش میشودآری باز هم باریدن ادامه دارد
و تو میروی در کوچه زیر باران و سرود عشق میخوانی
بیخبر از هیاهوی دنیا
در تکاپوی دلت چونان غرق میشوی
باران ببار بر روی سیاهم از شرم
باران ببار که گوهری را به زمین خواهی فرستاد
و هی ببار و ببارباران، بر دلهای خسته از همه جا
بر کوچهسار شب
بر عشق بی امان مادر
بر گریه شوق پدر
بر روی سیاهم از شرم
باران ببار که دانم تو کیستیکنار پنجره ایستادهام و زل زدهام به باران
راز تو چیست؟
آیا خدای من میگرید؟
خدایم گریه نکن، قول میدهم
به خدایی خودت قول میدهم زود بازگردم
رأس ساعت عشق
فقط میماند یک چیز، تنهایم نگذار!آری باران ته کشید
و من در زیر باران و به دور از هیاهوی زمان
در گوشهای متولد شدم، درون فصل عشق
در دامان مادر و در آغوش پدر
و هنوز که هنوزست
خدایم با من است
دوستت دارم یار همیشگیام
تولدم مبارک