سلامت نیوز:خشونتهای خیابانی نظیر قتل، ضربوجرح، استفاده از الفاظ رکیک، سرقتهای بهعنف، نزاع و درگیری با سلاح سرد و... نقش بسزایی در کاهش امنیت و احساس امنیت جامعه دارند و به نظم اجتماعی آسیب جدی وارد میکنند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق ،شناسایی سرچشمههای خشونت و عوامل خشونتزا در فضای اجتماعی میتواند به شناخت نارساییهای موجد خشونت در نظام اجتماعی کمک کند. خشونت به معنی تعرض فرد به جان، مال و ناموس شخص یا اشخاص دیگر است و در واقع افراد خشن و افرادی که مرتکب خشونت میشوند، مسلط بر افکار و اعمال خود نیستند.
تصمیمگیری سریع و عجولانه را جایگزین عقل و منطق میکنند و بهراحتی کنترل رفتار و اعمال خود را از دست میدهند. قتل، آدمربایی، تجاوز بهعنف، سرقتهای مسلحانه، سرقتهای بهعنف، چاقوکشی و نزاع از مصادیق جرائم خشن به شمار میآیند. خشونت را میتوان در دستهبندیهای زیر تعریف کرد.
خشونت کلامی: الفاظ رکیک و زشت، فریادهای آکنده از خشم، نفرین و بیان آرزوهای نامیمون برای دیگران از مصادیق خشونت کلامی است.
خشونت عاطفی: قهر و کممحلیکردن نسبت به دیگران، در دل آرزوی شکست یا مرگ دیگری را داشتن، حسد و بغض و کینه از مصادیق خشونتهای عاطفی است.
خشونتهای فیزیکی: قتل، ضربوجرح، درگیری، یقهگیری، تصادفات ناشی از خشم و کوبیدن خودرو به دیگران، سرقتهای بهعنف توأم با آزار و اذیت، تظاهر به قدرت با چاقو، قمه و قدارهکشی، جنگ و خونریزی از دیگر مصادیق خشونت است. ریشههای خشونت بهویژه خشونتهای خیابانی را میتوان در ابعاد مختلف جامعهشناختی، سیاستگذاری، روانشناختی و فرهنگی مورد بررسی قرار داد.
1- بعد جامعهشناختی: در این بعد عوامل مختلفی نظیر نبود کنترل و نظارت کامل خانواده بر رفتار فرزند، پرسهزنی افراد در شبکههای اجتماعی، مراوده با دوستان ناباب، پایبندنبودن افراد نسبت به ارزشهای جامعه، رشد و گسترش طلاق در جامعه، قرارگرفتن در محیط جرمزا، ضعیفشدن قیود فرد نسبت به جامعه و... زمینه را برای گسترش و بروز خشونت و نزاع و درگیری فراهم میکند.
2- بعد سیاستگذاری: در این بعد نیز فعالیت آزادانه گروههای ناهنجار در شبکههای اجتماعی براثر فقدان نظارت، فقدان برنامهریزی برای پرکردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان ازسوی مسئولان، دسترسی افراد به سلاح سرد، نبود برنامهریزی مسئولان در ارائه محدودیت سنی برای مشارکت افراد در فضای مجازی، وجود خلأ در قانون بهویژه در حوزه فضای مجازی، نبود توجه و رسیدگی مناسب و بهموقع مسئولان به مشکلات رایج در جامعه، وجود مشکلات سیاسی و ناتوانی در تأمین نیازها و خواستههای اقتصادی مردم و سایر عوامل دیگر جای گرفته است.
3- بعد روانشناختی: در این بعد عواملی نظیر محرومیت از محبت مادری بهدلیل جدایی و طلاق، ازدستدادن محبت پدر بر اثر سانحه تصادف، نبود حمایت فرد از سوی خانواده، رشد و گسترش خلأهای عاطفی و معنوی در فرد بر اثر محرومیت، تحت تأثیر قرارگرفتن و تقلید فرد از گروههای بزهکار زمینه گرایش به سمت خشونت را در فرد ایجاد میکند.
4-بعد فرهنگی: در این بعد عواملی مانند جذابیت شبکههای اجتماعی خارجی برای کاربران، بیتوجهی فرد به مسائل دینی و مذهبی، فقر سواد رسانهای در بین کاربران، ضعف در آموزش و پایبندی افراد به اعتقادات دینی و مذهبی زمینهساز بروز خشونت است.بیتردید وقوع خشونتهای خیابانی میتواند نقش بسزایی در کاهش امنیت و احساس امنیت مردم داشته باشد و اگر برنامهریزی مدونی در این زمینه صورت نگیرد، در آیندهای نزدیک شاهد برهمخوردن نظم اجتماعی در حوزههای مختلف و از سوی برخی افراد خواهیم بود.
نتایج بهدستآمده از پژوهش صورتگرفته ازسوی کارشناسان اداره برآورد اجتماعی و افکارسنجی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان نشان میدهد که عوامل جامعهشناختی با 91/41 درصد، سیاستگذاری با 25 درصد، عوامل روانشناختی و فردی 85/19 درصد و فرهنگی نیز با 23/13 درصد به ترتیب بیشترین سهم را در ایجاد این آسیب اجتماعی داشته است.
همچنین نتایج مطالعات انجامشده نشان میدهند پایبندنبودن افراد نسبت به ارزشها و اعتقادات دینی، عدم کارکرد صحیح قانون در جامعه، رشد و گسترش حس بیاعتمادی در جامعه بر اثر نابرابریهای موجود، رشد و گسترش نارضایتی در جامعه بر اثر مقایسه افراد متعلق به طبقات پایین با افراد مرفه جامعه، قرارگرفتن افراد در محیطهای جرمزا و قرارگرفتن فرد در گروههای خاص بهویژه گروه همسالان بزهکار زمینه بروز خشونت در افراد را افزایش میدهند.