نقد مستند عملکرد رییس سازمان جنگل ها،مراتع وآبخیزداری از سوی کارشناس این سازمان


نقد مستند عملکرد رییس  سازمان جنگل ها،مراتع وآبخیزداری  از سوی کارشناس این سازمان

سلامت نیوز: یک کارشناس سازمان جنگل ها مراتع وآبخیزداری کشور با ارسال نامه ای خطاب به مسعود منصور رییس این سازمان، عملکرد چند ساله او را در دولت پیشین و دولت جدید به نقد کشید. الهام فریدونی کارشناس منابع طبیعی با ذکر مستندات دقیق، تخلف های صورت گرفته در طرح های ایجاد شده توسط منصور، نمونه های متعدد زیرپا نهادن قوانین صریح، دور زدن...

سلامت نیوز: یک کارشناس "سازمان جنگل ها مراتع وآبخیزداری کشور" با ارسال نامه ای خطاب به مسعود منصور رییس این سازمان، عملکرد چند ساله او را در دولت پیشین و دولت جدید به نقد کشید.

الهام فریدونی کارشناس منابع طبیعی با ذکر مستندات دقیق، تخلف های صورت گرفته در طرح های ایجاد شده توسط منصور، نمونه های متعدد زیرپا نهادن قوانین صریح، دور زدن های مکرر قانون، آمارسازی ها و تناقض های آشکار و گاه پنهان عملکرد او را گوشزد کرده است.

در این نامه با تاکید بر اینکه چشم داشتیم تا با رفتن دولت ضد محیط‌زیستی، دولت جدید برای خروج از بحران‌های موجود، در مدیریت عرصه‌های ملی و طبیعی تصمیمی عاجل اتخاذ گفته است:« اما گویا مقرر است چرخ منابع طبیعی کشور همچنان به دست مدیریتی منفعل و شکست خورده و بر همان مدار کژ پیشین بچرخد؛ از همین رو قلم به نگارش این نامه برداشته شد که متکفل بیان حقایق است، از پایان می آغازم و از نهایت‌ِکار شما، قدری نگاه خود را از چاه سیاست برگیرید و به آمار و عملکردهای خود نیز نگاهی بیندازید تا ببینید که آنچه شما در آن چاه انداختید امانت پروردگار بود؛ منابع طبیعی یک کشور بود؛ زیست بوم ایران بود و حقوق ملتی بود!

متن کامل این نامه در ادامه می آید.

به نام جان جهان

جناب آقای مسعود منصور، ریاست سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور

باسلام

گویا برای نمایش عملکردی که در "سازمان جنگل ها، مراتع وآبحیزداری" به راه انداخته‌اید پایانی متصور نیست. چشم داشتیم تا با رفتن دولت ضد محیط ‌زیستی، دولت جدید برای خروج از بحران‌های موجود، در مدیریت عرصه‌های ملی و طبیعی تصمیمی عاجل اتخاذ نماید، لیک گویا مقرر است چرخ منابع طبیعی کشور همچنان به دست مدیریتی منفعل و شکست خورده و بر همان مدار کژ پیشین بچرخد، از همین رو قلم به نگارش این نامه برداشته شد که متکفل بیان حقایق است، از پایان می آغازم و از نهایت‌ِکار شما، قدری نگاه خود را از چاه سیاست برگیرید و به آمار و عملکردهای خود نیز نگاهی بیندازید تا ببینید که آنچه شما در آن چاه انداختید، امانت پروردگار بود، منابع طبیعی یک کشور بود، زیست بوم ایران بود، حقوق ملتی بود!

آنقدر آمار کذب دادید که گویا حقیقت را فراموش کردید؛ غافل از آنکه «کِی توان اندود خورشیدی به گِل»؛ آیا منابع طبیعی به دیده‌ی شما چنان بی‌قدر است که بشود بر سر آن سیاست ورزید؟!

اینهمه شما و مدیرانتان آمارهای نادرست و کذب به مردم می دهید اجازه دهید یکبار هم این حقیر به عنوان کارشناس این سازمان، آماری از عملکرد شما و خطاب به شما ارائه دهم :

-بستر رودخانه‌های کشور، تکه‌ای از زیست‌بوم ایران را از منابع ملی خارج کردید و طی تفاهم نامه‌ای غیرقانونی به وزارت نیرو بخشیدید و بعد هم به ماده «۲» قانون توزیع‌ عادلانه آب و تبصره«۱» آن اشاره می‌کنید که می‌گوید وزارت نیرو برود حد بستر و حریم رودخانه ها را تعیین کند و شما آن زمان که این تفاهم نامه را به عنوان نماینده سازمان جنگل هاومراتع امضا کردید، هیچ نگفتید که این ماده قانونی، صرفاً بر وظیفه‌مندی وزارت نیرو در تعیین حد بستر تأکید دارد و به هیچ رو حکم به غیر ملی بودن رودخانه‌ها نمی‌دهد و باز هم نگفتید که بستر رودخانه‌ها همچون حریم آنها مشمول استثنائات ماده «۲» قانون ملی شدن جنگل های کشور یعنی تبصره «۳» ماده«۲» این قانون نمی شود؟ چرا؟ مگر شما نماینده‌ مردم در حفاظت و صیانت از منابع ملی نبوده و نیستید؟!

- هر چند مشتی خودفروخته طی دو دهه در "سازمان جنگل هاومراتع" به دنبال واگذاری اراضی تصرفی به متصرفین و متخلفین بودند تا بتوانند دری تازه برای زمین‌خواری در این سرزمین بگشایند و به انحاء مختلف کوشیدند که رأی ۳۷۳ "دیوان عدالت اداری" که با صراحت، هر گونه واگذاری اراضی خلع ید شده به متصرفین عدوانی را به هر بهانه‌ای اعم از مسائل حقوقی، اجتماعی و مصلحت امور، خلاف قوانین و مقررات می داند، با یک نظریه حقوقی بی‌اثر کنند، شما چه مصلحتی را دیدید که دستور به واگذاری این اراضی به متصرفین دادید، آنهم علیرغم وجود چنین رأیی؟! (مستند به صورت جلسه حقوقی مورخ ۱۳۹۹/۶/۲۲)

- قربانی دیگر عملکرد شما، پروژه‌ی عظیم کاداستر اراضی ملی و دولتی بود که صرفاً به شوق جنابعالی برای اعلام اتمام این پروژه و ارائه عملکردی غیرواقعی به مسئولین بالادستی، به یک نقاشی کودکانه روی گوگل ارث تقلیل یافت.

انحراف مذکور، صدها آفت و آسیب برای منابع طبیعی کشور در پی داشته و دارد که تنها یک مورد آن ابطال اسناد دفترچه ‌ای و صدور سند تک برگی است که نه سطح منابع ملی‌اش دقیقا مشخص است و نه معلوم است که مستثنیات مردم در این میانه کجا جای گرفته‌اند و البته وجاهت قانونی بخشیدن به اسناد معارض و غیرقانونی، خود ماحصلی دیگر در این انحراف بزرگ است که شرح آن، لایق این مختصر نیست. تشت رسوایی انحراف در اجرای این پروژه، گویی از سر بام افتاده و هم زمان با روی کار آمدن دولت جدید، دو سازمان "ثبت اسناد و املاک کشور" و "سازمان امور اراضی" نه تنها حاضر به تأیید این آمار کذایی نشدند که همچنین آمار واقعی را بسیار کمتر از آمار ارائه شده توسط "سازمان جنگل ها ومراتع" می دانند که این مهم در نشست مورخ ۱۴۰۰/۴/۲ مسئولین دستگاه های ذ یربط و از جمله شخص جنابعالی، مطرح و مقرر شد حقیقت آمارها و اختلافات مطروحه بررسی شود(مستند به صورتجلسه شماره ۱۴۷۳۲۳ مورخ ۱۴۰۰/۴/۲ "سازمان برنامه وبودجه کشور" و نامه شماره ۵۳/۰۲۰/۴۶۵۳۴۵-۱۴۰۰/۶/۱۰ "سازمان امور اراضی").

- در خصوص معادن، به کنشگران و فعالان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست گفتید که «قانون معادن دست شما را در ممانعت از واگذاری ها بسته و به ماده ۲۴ مکرر قانون اصلاحی معادن استناد می‌کنید (بی آنکه اشاره‌ای به تخلفات مدیران خود و معادن ماده ۲۴ و نحوه برخورد با این مدیران متخلف کنید) و باز هم سخنی نمی‌گوئید از "مصوبه هیات وزیران" در خصوص "ممنوعیت اجرای طرح ها و پروژه‌هایی که سبب کاهش سطح جنگل های شمال کشور" می‌شوند.

البته عملکرد شما در راستای این مصوبه!! و رو به وزارت صنایع و معادن که می‌شود از تفاهم برای صدور مجوز اکتشاف برای بیش از ۸۰ درصد از منابع ملی سخن می‌رانید، لطفاً سری به سایت کاداستر معادن کشور بزنید (cadastre.mimt.gov.ir) تصویری که خواهید دید نتیجه تفاهم‌های شما با دیگر دستگاه ها و انفعال شما در سازمان جنگل ها و مراتع‌ است!!

پرونده "معدن چلاو" را که آشنا هستید؟ چند معدن دیگر می‌‎خواهید که یادآور شوم؟ منابع طبیعی را از چه رو در چاه سیاست انداخته اید؟ اصلاً با این طبیعت که مستقیم و بی واسطه آدمی را به سر وقت خدا می‌برد، چه کردید؟ اگر خود سودای سربالایتان نبود چرا با امانت پروردگار چنین کردید؟!

- اما ترک فعل بزرگ شما در عدم اجرای بند «ب» ماده«۱۲» "قانون افزایش بهره وری" است. شما تنها ماده قانونی که برای کارکردهای غیرمبادله ای منابع طبیعی ارزش و اعتبار قائل شده را به کناری نهادید و حتی طی نامه شماره ۹۳/۵/۳۵۷۷۶ مورخ ۹۳/۱۰/۲۱ به مدیران کل استان ها دستور حذف ارزش های غیرمبادله‌ای در تعیین خسارات منابع طبیعی را دادید!

چگونه نرخ تعیین خسارات ارزش های منابع طبیعی را که شما مسئول مستقیم اجرای آن طی این سال ها ( چه در جایگاه "معاونت حفاظت و اموراراضی" و چه در جایگاه بالاتر کنونی) بودید را به روز رسانی نکردید؟ آنهم از سال ۱۳۹۲ تاکنون، اینجا که شما قانونی محکم برای اجرا داشتید و یا می خواهید بگویید برای همراهی با دولت ضد محیط زیستی پیشین نخواستید؟ قانونی که با اجرای درست آن می‌شد جلوی اجرای خیلی از پروژه های مخرب منابع طبیعی را گرفت و شما به درستی آنرا اجرا نکردید. سکوت کردید تا خسارات هنگفتی از سوی پروژه های کلان انتقال آب بین حوضه ای، معادن، سدسازی ها و .... دامن‌گیر منابع طبیعی و محیط زیست کشور شود.

اکنون با روی کار آمدن دولت جدید به یاد اجرای قانون و به روز رسانی نرخ خسارات افتادید؛ شما نامه‌ معاونت وقت حقوقی ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۴ را برای سال ها بهانه و دستاویزی جهت عدم اجرای قانون قرار دادید. چگونه یک مکاتبه یا یک نظر مشورتی می‌تواند شما را از اجرای چنین قانون شفافی باز دارد؟ این چه مکاتبه‌ای است که فقط شما را در یک دولت محدود می‌کرد؟ آن مکاتبه اگر دستاویز خوبی‌ بود چرا در این دولت بدان متوصل نمی‌شوید؟! بماند که اگر کمترین تعصبی نسبت به منابع طبیعی داشتید و بر تکالیف قانونی خود آگاه بودید، پاسخی درخور بدان نامه می‌دادید؛ نه اینکه آنرا توجیه ترک فعل خود کنید؛ این حقوق از دست رفته را چگونه باز خواهید گرداند؟

- درست در روزهای پایانی دولت پیشین و برای تسریع در صدور مجوزهای دقیقه نودی آن دولت، در تاریخ ۱۴۰۰/۵/۵ و طی نامه شماره ۱۴۰۰/۵/۱۴۹۱۵ با تفسیری نادرست و البته غیرقانونیِ از "قانون اراضی مستحدثه و ساحلی" به خشکاندن دریا و دریاچه‌ها با خاکریزی آنها و اجرای طرح‌های توسعه ای در آنها حکم دادید و هیچ اندیشه نکردید که منابع طبیعی، امانتی است در دستان شما و نه منبعی لایتناهی برای بذل و بخشش کردن تحت فشارهای سیاسی! واقعاً ارزش این اکوسیستم‌ها را چگونه محاسبه کردید که این گونه آنرا در چاه سیاست انداختید؟

بهر کیکی تو گلیمی را مسوز وز صداع هر مگس مگذار روز

- در تلاش و کوشش‌ها جهت بی اثر نمودن بند «ف» ماده ۳۸ قانون برنامه ششم توسعه که جای هیچ سخنی نیست، به جای آنکه در پی تأمین اعتبارات جهت اجرای "طرح جایگزین" مطابق قانون باشید به دنبال گشودن دری برای برداشت مجدد چوب از جنگل بودید!

از همین رو به بهانه اقدامات پرورشی طرحی به نام "میانبر" را در دستور کار قرار دادید که گرچه هدف و محتوایش با طرح جایگزین مندرج در قانون مغایر است؛ اما عنوان این طرح که خود جز دور زدن قانون نیست، به درستی انتخاب شده است که عین خواست حامیان بهره‌برداری مجدد از جنگل بر این عنوان نقش بسته است!

اینها همه از آنروست که درخت همچنان در چشم بالاترین مقام دستگاه متولی حفاظت و صیانت از جنگلها، چوب است و نه درخت! منبعی برای کسب درآمد است و نه علت حیات!

این چنین تلاش‌هایی شد تا طرح موسوم به "تنفس" اجرا نشود! بعد از آن هم بهره‌برداران و حامیانشان در سازمان جنگل ها، هم‌صدا بانگ برآورند که قاچاق چوب را ببینید و بدانید که طرح تنفس شکست خورد!

مگر این سازمان، طرح تنفس را مطابق قانون اجرا کرد که در خصوص شکست یا موفقیت آن بتوان به داوری نشست؟ روا نباشد انفعال و سوء مدیریت مدیران و مسئولین در عدم اجرای قانون مذکور، به پای طرح تنفس نگاشته شود؛ آنهم مسئولینی که به جای اندیشیدن به مسئولیت سنگین خود در« حفاظت از جنگل» به حساب و کتاب قیمت درختان شکسته-افتاده در کف جنگل، تعداد درختان قابل قطع در لوای پرورشی و یا خطرآفرین مشغولند.

حال نمایش "کاشت یک میلیون نهال" را بر روی پرده می برید! مگر شما از آن طرح "زراعت چوب"، چه برای منابع طبیعی به ارمغان آورده اید جز ارائه آماری دروغین از سطح زراعت چوبی که واقعیت خارجی ندارد. هرگاه آمدید و عین مساحت زراعت چوب ارائه شده را در عرصه به مردم نشان دادید که قرار بود در تأمین چوب، جهشْ تولید کند برای سال ِ جهشِ تولید و یا هر وقت توانستید جلوی قاچاق بی‌رویه چوب یا آتش سوزی ها را بگیرید می‌توانید مدعی چنین پویشی شوید.

شما از انجام تکلیف قانونی خود در حفاظت و صیانت از جنگل ها و مراتع کشور مانده‌اید؛ حال قصد پویش دارید! گیریم که با این شعارها ساده‌دلان را فریفتید با اندیش‌مندان این سرزمین چه می‌کنید؟

- در ادامه نمایش‌هایتان لباس جنگلبانی به تن کردید لیک خود از پشت آن میز جلسات بیرون نیامدید تا حداقل ببینید در سایه سیاست های نادرست شما چه بر سر منابع طبیعی کشور آمده است؟

این توصیه حکیمانه "قبای خواجگی از تن بدر کردن و کفش و دستار خدمت پوشیدن" را هم گویی به صورت برده‌اید، لباس جنگل بانانی را به تن کردید که خود از تأمین حقوق آنها عاجز هستید. بی شک که از دردهای آنها هم غافل، وگرنه چگونه ممکن است مسئولین سازمانی پاداش های کلان بگیرند و جنگلبانانش در شرایط سخت معیشتی ماه ها بدون حقوق بمانند و سختی کارشان هم حذف شود.

ماهی و مرغ دوش ز افغان من نخفت

وان شوخ دیده بین که سر از خواب بر نکرد

کاش قدری از همت والایتان در واگذاری عرصه‌های ملی را مصروف حفاظت از منابع طبیعی کشور و تأمین حقوق ماهیانه‌ جنگل بانان می‌کردید که خود هم بی نصیب نمی ماندید. شاید طعم واقعی و نه خیالی «توفیق خدمت» را می‌چشیدید.

- متخصصین، دوست‌داران و دغدغه‌مندان منابع طبیعی که حاضر نیستند بر سر آن معامله کنند را به گوشه ای رانده، مجیزگویان را گرد خود جمع آورده‌اید. انتقاد چنان بر شما سخت می‌آید که کارشناسان منتقد خود را سرکوب می‌کنید. کذب را در این سازمان چه ارزان نمودید و صدق را به محاق بردید و حال می‌خواهید با یک نامه (به شماره ۱۴۰۰/۱/۲۵۷۶۷ مورخ ۱۴۰۰/۸/۱۹ ) که خود اعترافی‌ ست مکتوب بر آمارهای غیرواقعی این سازمان، مسئولیت را از گردن خود ساقط کنید!

پاسخگوی این آمار کذایی، شخص شما هستید و نمی‌توانید آنرا بر دوش دیگری اندازید، هر چند مدیران شما هم بایستی در مقام خود نسبت به ارائه عملکردهای غیرواقعی پاسخگو باشند؛ اما آن سند توفیق خدمت! (مستند به سند برنامه 9*99) که چون صحیفه‌ای زرین، با پول بیت‌المال تدوین و منتشرش کردید دیگر کار مدیران استانی نبود؛ یعنی شما واقعاً نمی‌دانستید که قانون کاداستر اراضی ملی و دولتی مصوب ۱۳۹۳ است که حتی برای سال های قبل از تصویب آن هم آمار و عملکرد ارائه دادید؟!

- اینها مواردی مختصر و موجز بود از عملکرد شما که سخن گفتن از عملکرد واقعی شما فضایی بیش از یک نامه را می‌طلبد. می دانم بر مرکب امال و آرزو سخت می تازید و در این سپهری که هستید سخن حقیر بر شما که همیشه به جای منابع طبیعی به جایگاه خود چشم دارید، تلخ می‌آید و هیچ مؤثر نیفتد که به قول کهن‌کاران سرمست از باده‌ قدرت « چه امیدستش به رحمت، جز مگر»! و تجربه نیز چنین امیدی را نمی‌دهد.

به سال های نه چندان دور خدمت خود در این سازمان که می اندیشیم جز آه سردی بر سینه، ما را هیچ نصیبی نمی‌آید. شاید همه چیز از جنس گلستانه نبود؛ اما سازمانی بود که در آن با لذت کار می‌کردیم؛ هنوز چنین بی‌قدر و بی‌منزلت هم نشده بود که صرفاً مرکز تولید آمار شود. گویا شما این سازمان را با «سازمان آمار ایران» و یا «سازمان تبلیغات» اشتباه گرفته‌اید؛ آنهم آمارهایی که خود فاصله‌شان را تا حقیقت می‌دانید.

جناب آقای منصور

از ما سخن گفتن است که جز آن چاره نداریم و از شما نشنیدن و انکار و همچنان در آن راهِ کژ تاختن،؛ اما یقین بدانید تا زمانی که پروردگار همچنان بر ما منت نهد و نفسی بیاید برای حفاظت و صیانت از طبیعتش و قدر یافتن "سازمان جنگل ها ومراتع وآبخیزداری" و نشستن آن بر جایگاه واقعی‌‌اش تلاش خواهیم کرد و اجازه نخواهیم داد منابع طبیعی این سرزمین، قربانی جاه طلبی مدیرانش شود.

تخته بند است آنچه تختش خوانده‌ای صدر پنداری و بر در مانده‌ای

الهام فریدونی

کارشناس منابع طبیعی


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

موارد مصرف و عوارض قرص سیپروکینول