متن دعای صباح حضرت علی(ع) با فونت خوانا همراه با ترجمه فارسی
در این نوشته از دلبرانه قصد داریم متن دعای صباح حضرت علی(ع) با فونت خوب و خوانا همراه ترجمه فارسی خدمت شما ارائه نماییم. دعای صباح دعایی است که توسط امام اولِ شیعیان، علی بن ابیطالب سفارش شده است که صبحگاهان خوانده شود. کتابتِ این دعا در روز 11 ذیالحجه سال 25 هجری قمری از […] نوشته متن دعای صباح حضرت علی(ع) با فونت خوانا همراه با ترجمه فارسی...
در این نوشته از دلبرانه قصد داریم متن دعای صباح حضرت علی(ع) با فونت خوب و خوانا همراه ترجمه فارسی خدمت شما ارائه نماییم.
دعای صباح دعایی است که توسط امام اولِ شیعیان، علی بن ابیطالب سفارش شده است که صبحگاهان خوانده شود.
کتابتِ این دعا در روز ۱۱ ذیالحجه سال ۲۵ هجری قمری از سوی علی بن ابیطالب به تعلیم محمّد بن عبداللّه پیامبر اسلام میباشد.
دعای صباح را محمدباقر مجلسی در کتابهای بحارالانوار و صلاه آورده است.
در تألیفی در مورد این دعا، «یحیی بن قاسم علوی» مدعی شده که نسخهای از آن به خط کوفی به وسیله خود علی بن ابیطالب مکتوب گردیده است.
در مورد این دعا، قدیمیترین سندیت مربوط است به کتاب «اختیار المصباح» (تألیف شده در سال ۶۵۳ قمری) که توسط «سید علی بن الحسین بن حسّان بن الباقی القرشی» نوشته شده است.
این دعا به نام دعای صباح امیرالمؤمنین نیز شناخته میشود،و بیشتر مطالبی که در دعای صباح وجود دارد، با آموزههای «قرآنی و روایی (اسلامی)»انطباق دارد و در ادعیههای دیگر نیز به آن اشاره گردیده است.
«محمدباقر مجلسی» به خواندن این دعا پس از نماز صبح توصیه نموده؛ «سید بن باقی» نیز قرائت آنرا بعد از نافله صبح سفارش میکند.
متن دعای صباح حضرت علی(ع) با ترجمه فارسی
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اللّٰهُمَّ یَا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ ، وَسَرَّحَ قِطَعَ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ بِغَیَاهِبِ تَلَجْلُجِهِ ، وَأَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوَّارِ فِى مَقَادِیرِ تَبَرُّجِهِ ، وَشَعْشَعَ ضِیَاءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَأَجُّجِهِ ، یَا مَنْ دَلَّ عَلَىٰ ذَاتِهِ بِذَاتِهِ ، وَتَنَزَّهَ عَنْ مُجَانَسَهِ مَخْلُوقَاتِهِ ، وَجَلَّ عَنْ مُلائَمَهِ کَیْفِیَّاتِهِ ، یَا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ ، وَبَعُدَ عَنْ لَحَظَاتِ الْعُیُونِ ، وَعَلِمَ بِمَا کَانَ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ ، یَا مَنْ أَرْقَدَنِى فِى مِهَادِ أَمْنِهِ وَأَمَانِهِ ، وَأَیْقَظَنِى إِلىٰ مَا مَنَحَنِى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ إِحْسَانِهِ ، وَکَفَّ أَکُفَّ السُّوءِ عَنِّى بِیَدِهِ وَسُلْطَانِهِ؛
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگی است؛ خدایا، ای آنکه زبان صبح را به گویایی تابش و روشناییاش برآورد و قطعههای شب تار را با تیرگیهای شدید بههم پیچیدهاش به اطراف جهان فرستاد و ساختمان سپهر گردون را در اندازههای زیبایش محکم نمود و پرتو خورشید را به روشنایی شعلهورش در همهجا برافروخت، ای آنکه بر ذاتش دلیل است و از شباهت و همگونگی با آفریدگانش منزّه است و شأنش از سازگاری با کیفیات مخلوقاتش برتر است، ای آنکه به باورهای گذرا بر دل نزدیک و از چشمانداز دیدگان سر دور است و آنچه را هستی یافت پیش از آنکه پدید آید میداند، ای آنکه در گاهواره امن و امانش خوابانید مرا و بهجانب آنچه از نعمتها و احسانش که بیدریغ به من بخشید، بیدارم کرد و دستهای حوادث و آفات را با دست لطف و قدرتش از من بازداشت؛
صَلِّ اللّٰهُمَّ عَلَى الدَّلِیلِ إِلَیْکَ فِى اللَّیْلِ الْأَلْیَلِ ، وَالْمَاسِکِ مِنْ أَسْبَابِکَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الْأَطْوَلِ ، وَالنَّاصِعِ الْحَسَبِ فِى ذِرْوَهِ الْکَاهِلِ الْأَعْبَلِ ، وَالثَّابِتِ الْقَدَمِ عَلَىٰ زَحالِیفِها فِى الزَّمَنِ الْأَوَّلِ ، وَعَلَىٰ آلِهِ الْأَخْیَارِ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَبْرارِ ، وَافْتَحِ اللّٰهُمَّ لَنَا مَصَارِیعَ الصَّباحِ بِمَفَاتِیحِ الرَّحْمَهِ وَالْفَلَاحِ ، وَأَلْبِسْنِى اللّٰهُمَّ مِنْ أَفْضَلِ خِلَعِ الْهِدَایَهِ وَالصَّلَاحِ ، وَأَغْرِسِ اللّٰهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فِى شِرْبِ جَنانِى یَنَابِیعَ الْخُشُوعِ ، وَأَجْرِ اللّٰهُمَّ لِهَیْبَتِکَ مِنْ آمَاقِى زَفَرَاتِ الدُّمُوعِ ، وَأَدِّبِ اللّٰهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنِّى بِأَزِمَّهِ الْقُنُوعِ؛
خدایا، درود فرست به آن راهنمای به سویت در شب تیره و تار جاهلیت و آن چنگ زننده از میان ریسمانهایت به بلندترین رشتهی شرف و آن دارندهی حسب پاک و ناب که برگرده استوارترین روش شرافت قرار دارد و آن ثابت قدم در لغزشگاههای دوران پیش از بعثت و نیز بر خاندان او که بهترین انتخابشدگان و برگزیدگان و نیکانند. خدایا! درهای روز را با کلیدهای رحمت و رستگاری به روی ما بگشا و بر من از بهترین لباسهای هدایت و صلاح بپوشان، به عظمتت در آبشخور قلبم چشمههای فروتنی را بجوشان و در برابر هیبتت از گوشههای دیدگانم رودهای اشک سوزان جاری ساز و مرا از بیپروایی و نادانی به مهارهای قناعت و خواری ادب فرما؛
إِلٰهِى إِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى الرَّحْمَهُ مِنْکَ بِحُسْنِ التَّوْفِیقِ ، فَمَنِ السَّالِکُ بِى إِلَیْکَ فِى واضِحِ الطَّرِیقِ ؟ وَ إِنْ أَسْلَمَتْنِى أَنَاتُکَ لِقائِدِ الْأَمَلِ وَالْمُنَىٰ فَمَنِ الْمُقِیلُ عَثَرَاتِى مِنْ کَبَوَاتِ الْهَوىٰ ؟ وَ إِنْ خَذَلَنِى نَصْرُکَ عِنْدَ مُحارَبَهِ النَّفْسِ وَالشَّیْطانِ ، فَقَدْ وَکَلَنِى خِذْلانُکَ إِلىٰ حَیْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ؛
خدایا اگر رحمت تو با توفیق نیکو از ابتدا شامل حال من نبود چه کسی رهنمای من به سویت در این راه روشن میبود؟ و اگر مهلتت مرا تسلیم آمال و آرزوهای باطل کند، آنگاه چه کسی لغزشهایم را از فروافتادن در هوای نفس جبران میکند؟ و اگر به هنگام جنگ با نفس و شیطان یاریت مرا واگذارد، این یاری نکردنت مرا در آغوش رنج و محرومیت اندازد؛
إِلٰهِى أَتَرَانِى مَا أَتَیْتُکَ إِلّا مِنْ حَیْثُ الْآمالِ، أَمْ عَلِقْتُ بِأَطْرَافِ حِبَالِکَ إِلّا حِینَ باعَدَتْنِى ذُنُوبِى عَنْ دَارِ الْوِصَالِ ، فَبِئْسَ الْمَطِیَّهُ الَّتِى امْتَطَتْ نَفْسِى مِنْ هَوَاها ، فَوَاهاً لَهَا لِمَا سَوَّلَتْ لَهَا ظُنُونُها وَمُنَاها ، وَتَبّاً لَها لِجُرْأَتِها عَلَىٰ سَیِّدِها وَمَوْلاها . إِلٰهِى قَرَعْتُ بَابَ رَحْمَتِکَ بِیَدِ رَجَائِى ، وَهَرَبْتُ إِلَیْکَ لَاٰجِئاً مِنْ فَرْطِ أَهْوَائِى ، وَعَلَّقْتُ بِأَطْرَافِ حِبَالِکَ أَنامِلَ وَلَاٰئِى ، فَاصْفَحِ اللّٰهُمَّ عَمَّا کُنْتُ أَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلِى وَخَطَائِى ، وَأَقِلْنِى مِنْ صَرْعَهِ رِدَائِى ، فَإِنَّکَ سَیِّدِى وَمَوْلاىَ وَمُعْتَمَدِى وَرَجَائِى؛
خدای من، میبینی که به پیشگاهت نیامدم مگر از جهتی که نسبت به رحمتت آرزوها داشتم، یا چنگ نزدم به اطراف رشتهی استوارت مگر آنگاه که گناهانم مرا از خانه وصال تو دور ساخت، پس چه بد مرکبی است مرکب خواستههای باطل که نفسم بر آن سوار شده، وای بر این نفس که گمانهای بیمورد و آرزوهای نابجایش با همه زشتی در برابرش زیبا جلوه کرده! و مرگ بر او که به سرور و مولایش جرأت نموده! خدایا با دست امید در رحمتت را کوبیدم و از کثرت هوسرانیام به پناهندگی به سویت گریختم و به کنارههای رشته استوارت انگشتان محبّتم را آویختم. بار خدایا ازآنچه در گذشته مرتکب شدم، از لغزش و خطایم چشمپوشی کن و از درافتادن به جامه تنگ گناه رهایم ساز که به یقین تویی سرور و مولا و پشتیبان و امید من؛
وَأَنْتَ غایَهُ مَطْلُوبِى وَمُنَاىَ فِى مُنْقَلَبِى وَمَثْوَاىَ . إِلٰهِى کَیْفَ تَطْرُدُ مِسْکِیناً الْتَجَأَ إِلَیْکَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِبَاً ؟ أَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ إِلَىٰ جَنَابِکَ سَاعِیاً ؟ أَمْ کَیْفَ تَرُدُّ ظَمْآناً وَرَدَ إِلىٰ حِیَاضِکَ شَارِباً ؟ کَلَّا وَحِیَاضُکَ مُتْرَعَهٌ فِى ضَنْکِ الْمُحُولِ، وَبَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَالْوُغُولِ ، وَأَنْتَ غایَهُ الْمَسْؤُولِ وَنِهَایَهُ الْمَأْمُولِ . إِلٰهِى هَذِهِ أَزِمَّهُ نَفْسِى عَقَلْتُها بِعِقَالِ مَشِیَّتِکَ ، وَهٰذِهِ أَعْبَاءُ ذُنُوبِى دَرَأْتُها بِعَفْوِکَ وَرَحْمَتِکَ ، وَهَذِهِ أَهْوَائِىَ الْمُضِلَّهُ وَکَلْتُها إِلَىٰ جَنَابِ لُطْفِکَ وَرَأْفَتِکَ؛
و تویی منتهای خواسته و آرزوی من، در دنیا و آخرت، خدای من چسان درماندهای را که در حال گریز از گناهان خویش به تو پناه جسته از خود میرانی؟ یا چگونه رهجویی را که شتابان قصد آستانت نموده ناامید میکنی؟ یا چگونه تشنهای را باز میگردانی که وارد حوضهایت شده؟ البته که چنین نخواهی کرد زیرا حوضهای رحمتت در سختترین خشکسالیها لبریز و درگاه لطفت همواره برای درخواست وارد شدن باز است، تویی منتهای خواسته و نهایت آرزو. خدای من، این مهار نفس من است که به پایبند مشیتت بستم و این بارهای سنگین گناهان من است که به پیشگاه عفو و رحمتت انداختم و این هوسهای گمراهکنندهی من است که به درگاه لطف و مهرت واگذاشتم؛
فَاجْعَلِ اللّٰهُمَّ صَبَاحِى هٰذا نَازِلاً عَلَىَّ بِضِیَاءِ الْهُدىٰ ، وَبِالسَّلامَهِ فِى الدِّینِ وَالدُّنْیا ، وَمَسَائِى جُنَّهً مِنْ کَیْدِ الْعِدَىٰ وَوِقایَهً مِنْ مُرْدِیاتِ الْهَوَىٰ ، إِنَّکَ قادِرٌ عَلَىٰ ما تَشاءُ ، ﴿تُؤْتِى الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ ، وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ ، وَتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ ، وَتُذِلُّ مَنْ تَشاءُ ، بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ ، تُولِجُ اللَّیْلَ فِى النَّهارِ ، وَتُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّیْلِ ، وَتُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ ، وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ ، وَتَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴾، لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَکَ اللّٰهُمَّ وَبِحَمْدِکَ ، مَنْ ذَا یَعْرِفُ قَدْرَکَ فَلَا یَخافُکَ، وَمَنْ ذَا یَعْلَمُ مَا أَنْتَ فَلَا یَهابُکَ؛
بار خدایا! این صبح مرا آنگونه آغاز کن که با پرتو هدایت و با سلامت دین و دنیا همراه باشد و شبم را سپری ساز از نیرنگ دشمنان و نگاهبانی گردان از هلاکتهای هوای نفس که به یقین تو به هر چه بخواهی توانایی، فرمانروایی را به هر که بخواهی عنایت میکنی و از هر که بخواهی بازمیستانی و به هرکه بخواهی عزت میبخشی و هرکه را اراده کنی به ذلت مینشانی، خوبی به دست توست، همانا تو بر همهچیز توانایی، شب را در روز درمیآوری و روز را در شب، زنده را از مرده بیرون میآوری و مرده را از زنده و هر که را بخواهی بیحساب روزی میدهی. معبودی جز تو نیست. بار خدایا! تنها تو را منزّه میدارم و سپاس و ستایش میگویم، کیست که قدر تو را بشناسد و از مقام تو نترسد؟ و کیست که بداند تو کیستی آنگاه از تو نهراسد؟
أَلَّفْتَ بِقُدْرَتِکَ الْفِرَقَ ، وَفَلَقْتَ بِلُطْفِکَ الْفَلَقَ ، وَأَنَرْتَ بِکَرَمِکَ دَیاجِىَ الْغَسَقِ ، وَأَنْهَرْتَ الْمِیَاهَ مِنَ الصُّمِّ الصَّیاخِیدِ عَذْباً وَأُجَاجاً ، وَأَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً ، وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لِلْبَرِیَّهِ سِراجاً وَهَّاجاً ، مِنْ غَیْرِ أَنْ تُمَارِسَ فِیَما ابْتَدَأْتَ بِهِ لُغُوباً وَلَا عِلاجاً ، فَیا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَالْبَقَاءِ ، وَقَهَرَ عِبَادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَناءِ ، صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الْأَتْقِیَاءِ ، وَاسْمَعْ نِدَائِى؛
با قدرت خود پراکنده را الفت بخشیدی و با مهربانیات سپیدهدم را شکافتی و با کرمت تاریکیهای شب را روشن نمودی و آبهای شیرین و شور را از دل سنگهای سخت و خارا جاری کردی و از ابرهای گران بارانی فراوان فروریختی و خورشید و ماه را برای مردمان چراغی فروزان قرار دادی، بیآنکه در آنچه آغازگر پیدایشش بودی دچار خستگی و ناتوانی و چارهجویی شوی، ای آنکه در عزت و بقا یگانه است و بندگانش را به مرگ و فنا مقهور خود ساخته است، درود فرست بر محمّد و خاندان پرهیزگارش و ندای مرا بشنو؛
وَاسْتَجِبْ دُعَائِى ، وَحَقِّقْ بِفَضْلِکَ أَمَلِى وَرَجَائِى ، یَا خَیْرَ مَنْ دُعِىَ لِکَشْفِ الضُّرِّ ، وَالْمَأْمُولِ لِکُلِّ عُسْرٍ وَیُسْرٍ ، بِکَ أَنْزَلْتُ حاجَتِى فَلَا تَرُدَّنِى مِنْ سَنِیِّ مَوَاهِبِکَ خائِباً ، یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِینَ.
دعایم را اجابت گو به فضل خود و آرزو و امیدم را محقّق فرما، ای بهترین کسی که برای برطرف ساختن هر بدحالی خوانده و برای هر سختی و آسانی آرزو شدی، نیازم را به پیشگاه تو فرود آوردم، پس از موهبتهای بلندپایه خود ناامیدانه ردّم مکن ای بزرگوار، ای بزرگوار، ای بزرگوار، به رحمتت ای مهربانترین مهربانان و درود خدا بر بهترین آفریدهاش محمّد و اهلبیت او همه.
آنگاه به سجده رود و بگوید:
إِلٰهِى قَلْبِى مَحْجُوبٌ ، وَنَفْسِى مَعْیُوبٌ ، وَعَقْلِى مَغْلُوبٌ ، وَهَوَائِى غَالِبٌ ، وَطَاعَتِى قَلِیلٌ ، وَمَعْصِیَتِى کَثِیرٌ ، وَ لِسَانِى مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ ، فَکَیْفَ حِیلَتِى یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ ، وَیَا عَلَّامَ الْغُیُوبِ ، وَیَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ ؟ اغْفِرْ ذُنُوبِى کُلَّها بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خدای من، دلم در پردههای ظلمت پوشیده شده و جانم دچار کاستی گشته و عقلم مغلوب هوای نفسم شده و هوای نفسم بر من چیره آمده و طاعتم اندک و نافرمانیم بسیار و زبانم اقرارکننده به گناهان است، چاره من چیست ای پردهپوش عیبها؟ ای دانای نهانها، ای برطرفکننده غمها، همه گناهان مرا بیامرز، به احترام محمّد و خاندان محمّد، ای آمرزنده، ای آمرزنده، ای آمرزنده به مهربانیات، ای مهربانترین مهربانان.