شناساندن کیش وظیفه ای فراملی
دکتر زهرا نظری مهر حقوقدان
از هنگامی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، دشمنی با ایران ابعاد گستردهای داشت به نوعی که تمامی کشورهای جهان به رهبری آمریکا بر این رویکرد تاکید داشتند که میبایست ایران هراسی در دستور کار جهان قرار گیرد. در نتیجه این سیاست کینه توزانه، با ابزارهای مختلفی همچون حمله نظامی و تحریم، بخشهای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و حتی ورزشی را دچار چالش و مشکل کردند.
خرمشهر و آبادان که زمانی مهمترین شهرها و بنادر خلیج فارس بودند، در نتیجه جنگ تحمیلی به ویرانه تبدیل شد. اروند رود که مهمترین رود قابل کشتیرانی ایران بود، در نتیجه غرق شدن لنج ها، غیر قابل کشتیرانی شد. جزایر معتبری همچون قشم و کیش که سالها حرف اول را در خلیج فارس میزد، مورد بی مهریها و کم لطفیها قرار گرفت و برای آن که جای خالی بنادر و جزایر ایرانی احساس نشود، در یک اتحاد نانوشته، بنادر و جزایر عربی جایگزین شدند.
در این شرایط که شاهد هجمه جهانی به ظرفیتهای اقتصادی و گردشگری کشورمان بوده و هستیم، میبایست به هر طریق ممکن با این سیاستهای تهاجمی مقابله کنیم و از آنجا که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس حاضر نیستند به سادگی سهم جزایر ایرانی را پس بدهند، میبایست با درایت و دوراندیشی از فرصتهای پیش آمده به نحو احسن استفاده کنیم.
بیشتر بخوانید: خوش آمد به قرن جدید
مهمترین ظرفیتی که اکنون مقابل جزایر ایرانی قرار گرفته، جام جهانی فوتبال است که بزودی در قطر برگزار میشود. این مسابقات به اندازهای مهم و پرمخاطب است که مشتاقان فوتبال از سراسر جهان برای تماشای این دوره از مسابقات جام جهانی به قطر و منطقه خلیج فارس سرازیر میشوند.
از آنجا که قطر بدان اندازه امکانات، ظرفیت پذیرش میهمانان و در اختیار قرار دادن مکانهای ورزشی برای تیمها را ندارد، ناچار میبایست از ظرفیت دیگر همسایگان استفاده شود. به دلیل فاصله نزدیکی که قشم و کیش با قطر دارد، این دو جزیره میتوانند پذیرای تیمها و میهمانان جام جهانی باشند.
اما برای آنکه آمادگی ایران و ظرفیت جزایر معرفی شود، رسانهها نقش مهمی را ایفا میکنند، به همین دلیل لازم است تا از طریق رسانه ها، اطلاع رسانی لازم صورت پذیرد. رسانهها به دو بخش محلی و ملی تقسیم میشوند که هر کدام ظرفیت و جایگاه خاص خود را دارند. رسانههای ملی و سراسری میتوانند به صورت کلان ظرفیتها را مطرح کنند، زیرا بدلیل دوری از محل، بیش از این امکان حضور و اطلاع رسانی ندارند، اما رسانههای محلی به دلیل آنکه در این جزایر مستقر هستند و خبرنگاران بومی اشراف کاملی به تمامی ظرفیتها و امکانات جزیره دارند، میتوانند نقش تاثیرگذارتری را ایفا کنند.
مهمتر آنکه برای رسانههای بومی، انعکاس مسائل داخلی جزیره در اولویت قرار دارد و درنتیجه ظرفیت خوبی برای تاثیرگذاری هستند. در این شرایط باید از همه توان رسانههای بومی برای انعکاس اخبار استفاده شود.
بی شک در شرایط حساس، باید بین منافع شخصی و منافع ملی تفاوت قائل شویم و برای آنکه متهم به خودخواهی نباشیم، میبایست منافع ملی در اولویت قرار گیرد. بنابر این لازم است رسانه های بومی و ملی در یک حرکت منسجم و هماهنگ، به ارایه توانمندی های کیش و ظرفیت هایی بپردازند که تاکنون مغفول مانده یا از سر عمد و کینه ورزی، به جهانیان معرفی نشده است.
اینکه بخواهیم بین رسانه بومی و ملی تفاوت قایل شویم، در اصل نوعی خودزنی است، زیرا هنگامی که منافع ملی مطرح است، می بایست همگام و همسو گام برداریم.
نکته مهمی که باید بیشتر مد نظر قرار گیرد، هم افزایی رسانه های ملی با بومی است. رسانه های بومی کیش می توانند بدلیل اطلاعات و اشرافی که دارند، با تعامل هدفمند با رسانه های ملی، نقش موثرتری ایفا کنند.
اگر به ظرفیت های کیش با دید انصاف نگاه کنیم، متوجه می شویم که در حق این جزیره کم لطفی و نامهربانی های بسیاری صورت گرفته و رسالت سنگین رسانه ها از نوع بومی و ملی اقتضا می کند که با اطلاع رسانی دقیق و جذاب، مروارید خلیج فارس را به جهانیان معرفی کنیم و بشناسانیم.