مجموعه احادیث درباره زندگی و شهادت حضرت رقیه (س)
حضرت زینب (س) فرمودند:ای اهل شام، از ما در این خرابه امانتی مانده است. هر گاه کنار قبرش بروید (او در این دیار غریب است) آبی بر سر مزارش بپاشید و چراغی در کنار قبرش روشن کنید.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شهادت حضرت رقیه (س) در مقاتل معتبر مثل «لهوف» و اسناد تاریخی دیگر ذکر شده است.
در صفحه 114 از کتاب «لهوف» سید بن طاووس میخوانیم که امام حسین (ع) خویشان را به صبر دعوت کرده و فرمودند: «یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً: خواهرم، ام کلثوم و توای زینب! توای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید]هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید.» در هر دو متن نام حضرت رقیّه (س) بهعنوان یکی از مخدرات اهل بیت (ع) آمده است. احتمال قوی این است که ایشان همان رقیّه بنت الحسین (ع) است.
مورخان در اغلب این منابع نام حضرت رقیه (س) با عنوان «فاطمه صغری» ذکر کرده اند. در آن زمان رسم بوده که اهل بیت (ع) برای فرزندانشان دو یا سه اسم میگذاشتند. با این حال مطابق آنچه در «لهوف» آمده، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ایشان را به نام «رقیه» صدا کردهاند.
در صفحه 447 جلد 2 کتاب «منتخب طریحی» میخوانیم که در قصیده شیوا و سوزناک سیف بن عمیره (صحابی بزرگ امام صادق و امام کاظم) نیز در دو جا از این نازدانه سخن به میان آمده:
و رقیة رق الحسود لضعفها و غدا لیعذرها الذی لم یعذر
لـم أنسـها و سکینة و رقیة یبکــینه بتحسـر و تــزفـر
امانتی از اهل بیت (ع) که در شام به جا ماند
پس از واقعه کربلا و در زمانی که کاروان اسرای کربلا در شام بودند، حضرت رقیه (س) به خاطر سختیهایی که در این جریان دید و غم فراق پدربزرگوارشان رحلت فرمودند. یزید دستور داد چراغ و تخته غسل را ببرند، و او را با همان پیراهن کهنه اش کفن کردند.
زنان شام ازدحام کردند و در حالی که سیاه پوش شده بودند، برای بدرقه اهل بیت (ع) از خانهها بیرون آمدند. صدای ناله و گریه آنها از هر سو شنیده میشد و با کمال شرمندگی با اهل بیت (ع) وداع نمودند، و تا کاروان اهل بیت (ع) پیدا بود، مردم شام گریه میکردند.
حضرت زینب (س) هنگام وداع، ناگاه سر از هودج بیرون آورد و خطاب به مردم شام فرمود:
«ای اهل شام، از ما در این خرابه امانتی مانده است؛ جان شما و جان این امانت. هر گاه کنار قبرش بروید (او در این دیار غریب است) آبی بر سر مزارش بپاشید و چراغی در کنار قبرش روشن کنید».
وقتی حضرت زینب (س) با همراهان به مدینه بازگشتند زنهای مدینه برای عرض تسلیت، به حضور زینب (س) آمدند آن حضرت حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آنها بیان میکرد و آنها گریه میکردند، تا اینکه به یاد حضرت رقیه (س) افتاد و فرمود: «اما مصیبت وفات رقیه در خرابه شام، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود.» زنها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقیه (س) بسیار گریستند.
در کتاب «وقایع الشهور و الأیام» مرحوم آیت الله بیرجندی آمده است که دختر کوچک امام حسین (ع) روز پنجم ماه صفر سال ۶۱ وفات کرد. چنانکه همین مطلب در کتاب «ریاض القدس» نیز نقل شده است.
در صفحه 244 «مهیج الاحزان» از حمید بن مسلم نقل شده که، چون حضرت علیاصغر شهید شد... دخترانی از خیمه بیرون دویدند، و خود را بر روی نعش آن طفل شهید انداختند... و آن دختران فاطمه و سکینه و رقیه بودند.