نیروی هوایی روسیه اصلا نمیداند عملیات سرکوب پدافند هوایی چیست
در این نوشتار میخواهیم یک عملیات اساسی و ضروری در هر نبرد کلاسیک یعنی سرکوب پدافند هوایی را بررسی کنیم که روسها اصلا بویی از آن نبردهاند.در جنگ ویتنام که پدافند هوایی موشکی کشور شمالی برای هواپیماهای نیروی هوایی و دریایی آمریکا مزاحمت ایجاد،...
در این نوشتار میخواهیم یک عملیات اساسی و ضروری در هر نبرد کلاسیک یعنی سرکوب پدافند هوایی را بررسی کنیم که روسها اصلا بویی از آن نبردهاند.
در جنگ ویتنام که پدافند هوایی موشکی کشور شمالی برای هواپیماهای نیروی هوایی و دریایی آمریکا مزاحمت ایجاد، پنتاگون را بر آن داشت تا به دنبال توسعه موشکهایی مخصوص هدف قرار دادن سامانههای پدافندی رود. حاصل این اقدام موشکهای AGM-45 شرایک (Shrike) و AGM-78 Standard ARM بود که به ترتیب در سال 1965 و 1968 وارد خدمت شدند. این 2 موشک عملکرد درخشانی از خود به جای گذاشته و فصل جدیدی از عملیاتهای هوایی به نام «سرکوب پدافند هوایی دشمن» یا SEAD را رقم زدند. بدین منظور جنگندههای حامل این موشکها نیز تغییرات مخصوصی دریافت و در نیروی هوایی آمریکا از آنها با نام راسوی وحشی (Wild Weasel) یاد میشد.
یک فروند F-4G فانتوم 2 موسوم به Wild Weasel V؛ مسلح به همه موشکهای ضد تشعشع ساخت آمریکا شامل هارم، استاندارد آرم و شرایک
پس از آن جنگهای اسرائیل با اعراب صحنهای دیگر از اجرای عملیات SEAD با حضور موشکهای ضد تشعشع یا اصطلاحا ضد رادار نظیر شرایک بود. در جنگ کوزوو نیز مجددا شاهد به کار گیری موشکهای ضد رادار بودیم. در جنگ ایران با عراق نیز دو طرف به این موشکها مسلح بودند؛ به این صورت که نیروی هوایی کشورمان شرایک داشت و عراقیها نیز چندین نمونه موشک مشابه از شوروی دریافت کرده بودند. اما معروفترین جنگی که عملیات سرکوب پدافند هوایی به طور گسترده در آن اجرا شد، عملیات توفان صحرا (سال 1991) در جریان جنگ خلیج فارس بود که ائتلافی نظامی به رهبری آمریکا با عراق به ریاست جمهوری صدام حسین درگیر شدند.
در آن زمان پدافند بغداد بسیار سنگین بود و با پدافند مسکو مقایسه میشد. با این حال جنگندههای وایلد ویزل نیروی هوایی آمریکا در کنار همتایان خود در نیروی دریایی این کشور به طور گسترده اقدام به استفاده از دو نمونه موشک ضد تشعشع شامل شرایک و AGM-88 HARM کردند که حاصل آن سرکوب شدید پدافند عراق بود؛ طوری که عراقیها از ترس هدف قرار گرفتن جرات نداشتند رادار سامانههای پدافندی را روشن کنند. این جنگ و همچنین کوزوو نمونههایی از سرکوب موفقیت آمیز پدافند هوایی دشمن هستند. با گذشت زمان تجهیزات و تسلیحات مربوط به SEAD در غرب توسعه بیشتری یافت تا این ماموریتها با اثربخشی بالاتری انجام شوند.
برای مثال آمریکا سامانهای به نام ADM-160 MALD توسعه داد که خانوادهای از پهپادها مجهز به موتور جت هستند و با نفوذ به حریم هوایی دشمن، خود را به عنوان جنگنده جا زده تا پدافند دشمن را به خود درگیر کنند. فعال شدن پدافند به جنگندههای سرکوب پدافند کمک میکند موقعیت آنها را کشف و با استفاده از تسلیحات دور ایستا نظیر بمبهای کم قطر (SDB) و JSOW در کنار موشکهای JASSM و نسل جدید هارم آنها را هدف قرار دهند. بدین ترتیب با سرکوب پدافند راه برای هواپیماهای خودی نظیر بمب افکنها و جنگندهها باز میشود تا با امنیت کامل ضمن بمباران اهداف با ارزش، به برتری هوایی در آسمان دشمن دست یافته و کنترل آن را دست گیرند.
اما در جنگ اوکراین با وجود اینکه تقریبا 9 ماه از آغاز آن میگذرد، شاهد هستیم که روسها به هیچ وجه در انجام عملیات سرکوب پدافند هوایی موفق نبودهاند. این روزها فعالیت جنگندههای روسی شدیدا کاهش یافته و اگر اقدام به پرواز در حریم هوایی اوکراین کنند، همچنان در ارتفاع پست میمانند. این روش پرواز که از همان نخستین روزهای جنگ تا به امروز توسط جنگندههای روسی انجام میشود، به منظور در امان ماندن از پدافند برد بلند اوکراینیها یعنی سامانه S-300 انجام میشود. هرچند پرواز در ارتفاع پست نیز آنها را در معرض رهگیری با سامانههای کوتاه برد و حتی انواع دوش پرتاب نظیر ایگلا و استینگر و حتی توپهای ضد هوایی قرار میدهد.
با وجود اینکه نیروی هوایی روسیه هر از گاهی تصاویری از جنگندههای سوخوی Su-30 و Su-35 و همچنین هواپیماهای تهاجمی Su-34 خود مسلح به موشکهای ضد تشعشع Kh-31P و نسخه ارتقا یافته Kh-31PM منتشر میکند، اما گزارشی از موفقیت آنها مخابره نمیشود. فعال بودن پدافند برد بلند اوکراین و پرواز هواگردهای روسی در ارتفاع پست خود گواه این ادعا است. جالب اینجاست که سامانههای S-300 اوکراینی بسیار قدیمی و از همان نسل نخست آن هستند، با این حال روسیه از سرکوب آن چه که خود در گذشته ساخته نیز عاجز است. این ناتوانی برای کشوری که ادعا میشود دومین ارتش قدرتمند در دنیا را دارد مسئلهای بسیار خفتبار است.
آسمان اوکراین برای جنگندههای روسی آنقدر نا امن است که جز جنگنده و هلیکوپترها که هر دو میتوانند در ارتفاع پست پرواز کنند، هیچ هواپیمای روسی دیگر جرات ورود به آن را ندارد. هواپیماهای غیررزمی و پشتیبانی نبرد نظیر شناسایی، مدیریت نبرد، جنگ الکترونیک، آواکس و… تاکنون به حریم هوایی اوکراین وارد نشدهاند؛ البته نباید فراموش شود که تعداد و تنوع این هواپیماها در نیروی هوایی روسیه بسیار کم و اصلا قابل مقایسه با انواع مشابه در نیروی هوایی آمریکا نیست. با این حال این هواپیماها گرچه تعدادشان در روسیه کم و عمدتا زمینگیر هستند، اما همانها نیز تاکنون برای پشتیبانی از نیروهای خودی اقدام به پرواز در آسمان اوکراین نکردند.
ناتوانی نیروی هوایی روسیه از انجام عملیات به طور گسترده در اوکراین سبب شد آنها نتوانند حتی در خاک همسایه خود به برتری هوایی برسند و امروزه همچنان شاهد فعالیت نیروی هوایی اوکراین هستیم. برای مقایسه بد نیست بدانید در زمان عملیات توفان صحرا یا جنگ کوزوو کشورهای غربی به برتری هوایی در آسمان دشمن دست یافته و به دشمنانشان مجال نفس کشیدن در آسمان خود را نیز نمیدادند. بد نیست یادآوری کنیم که آمریکا هزاران کیلومتر دورتر از خاک خود، در قارهای دیگر به برتری هوایی در آسمان دشمن دست یافت و هواپیماهای غیررزمی آن همچون آواکسها و مدیریت نبرد بدون مزاحمت در آسمان دشمن پرواز و عملیات میکردند.
و اما نکتهای که جنگ اوکراین را جالبتر میکند این است که شماری از جنگندههای میگ-29 و Su-27 اوکراینی به موشکهای ضد رادار هارم مسلح و علیه روسیه عملیات میکنند. از اوایل ماه آگوست نخستین آثار حضور این موشک در جنگ منتشر و مشخص شد آمریکا به صورت فوری و اضطراری شماری از جنگندههای اوکراینی را برای حمل آن تغییر داده است. البته جنگندههای آمریکایی که مخصوص عملیات سرکوب پدافند هستند، برای حمل هارم به غلاف مخصوصی موسوم به HTS مجهز میشوند تا با کمک آن محل حضور پدافند دشمن را کشف و موشک هارم را به سمتش شلیک کنند. اما جنگندههای اوکراین فاقد این غلاف بوده و موشک را کور شلیک میکنند.
شلیک کور یعنی این که با دانستن محل تقریبی حضور پدافند دشمن، هارم را در آن راستا شلیک میکنند تا موشک با رسیدن به نزدیکی آن، در صورتی که پدافند فعال باشد روی آن قفل و به سمتش میرود. از این رو قطعیتی در اصابت وجود ندارد، چرا که ممکن است موشک در راستای محل حضور پدافند قرار نگرفته باشد و بدین ترتیب پس از رسیدن به نهایت برد خود، در حالی که هدفی کشف نکرده، اقدام به خودتخریبی میکند. با این حال در چندین مورد موفقیتهایی نیز کسب کرده و تنها بر اساس تصاویر مخابره شده تا به امروز، دست کم دو سامانه تور از انواع M1 و M2، یک یا 2 سامانه پانتسیر S2 و دست کم 2 تا 3 سامانه پدافندی بوک روسی شکار هارم شدند.
البته همانطور که وزارت دفاع اوکراین میگوید نیز قطعا تعداد شکارهای هارم بسیار بیشتر است و تصاویری از آنها منتشر نمیشود. مثلا تصاویر مربوط به شکار سامانه تور M1 و رادار 9S18 مربوط به سامانه بوک به تازگی پس از آزادسازی خرسون و عقبنشینی روسها، توسط اوکراینیها پخش شده بود و روسها خود تصاویر آنها را منتشر نکردند. و یا مثلا در روز 16 اکتبر جنگندههای اوکراینی به پایگاه هوایی بلگورود در خاک روسیه حمله کردند و دست کم 2 اصابت در کلیپهای مربوط به آن دیده میشود؛ یکی از این اصابتها دقیقا به خودروی پرتابگر و حامل رادار (تلار) بوک صورت میگیرد و مشخصا موشک هارم بود که توانست روی رادارش قفل کند. پشت سر آن نیز اصابتی دیگر مشاهده میشد.
تصویر منتسب به بقایای رادار 91N6 در فرودگاه پریبیتکی (زیابروفکا)
با وجود اینکه لحظه اصابت موشک هارم به بوک در کلیپی که هنگام حمله هوایی ضبط شده بود مشخص است، اما روسها تصویری از سامانه آسیب دیده منتشر نکردند. انتظار میرود با گذشت زمان و پیشروی اوکراینیها در خاک خود، تصاویر بیشتری از شکارهای هارم منتشر شود. البته به نظر میرسد یک مورد حمله به پایگاه هوایی پریبیتکی (زیابروفکا) که روز 11 آگوست در خاک بلاروس رخ داد نیز با هارم صورت گرفته و در پی آن احتمالا یک رادار 91N6 (نامگذاری ناتو: Big Bird) مربوط به سامانه S-400 هدف قرار گرفت. البته تصویری که انهدام احتمالی این رادار را نشان میدهد توسط ماهواره گرفته شد و مجددا بلاروسیها از انتشار آن خودداری کردند.
البته لازم به ذکر است که تمام شلیکهای هارم نیز موفق نیستند. مواردی بوده که روی بدنه موشک آثار ترکش ناشی از انفجار موشک پدافند هوایی رویت شده و نشان میدهد پدافند روسیه توانسته موشک را شکار کند. در برخی موارد نیز شاهد خطار رفتن هارم هستیم که بدون اصابت به هدف، در نقطهای سقوط و باعث تخریب آن جا میشوند. همانطور که گفته شد موشکهای هارم به صورت کور شلیک و گاهی هیچ هدفی پیدا نمیکنند. از این رو موشک خطا میرود. اما نکته جالبی درباره این موشکهای ناکام نیز وجود دارد. در برخی تصاویر که از لاشههای موشک هارم مخابره میشود، شاهد بخش انتهایی موشک هستیم و خبری از نیمه جلویی آن نیست.
در این تصاویر همه موشکها در یک چیز اشتراک دارند و آن نصف شدن موشک از بخش میانی است. این موشکها پس از آن که هدفی پیدا نمیکنند، سرجنگی خود را منفجر میکنند تا بعدا با سقوط روی زمین برای افراد غیرنظامی خطر آفرین نباشند. سرجنگی نیز در نیمه جلویی قرار داد و انفجار آن سبب نصف شدن موشک از کمر میشود. همه این لاشهها به شکلی مشابه نصف شده و این مسئله فعال شدن مکانیزم خودکشی موشک را تایید میکند؛ زیرا الگوی انفجار سرجنگی همه آنها مشابه و به همین دلیل لاشهها پس از انفجار سرجنگی شکلی شبیه به هم دارند. البته رسانههای طرفدار روسیه همواره سعی دارند آنها را نیز به عنوان موارد شکار شده تلقی کنند.
بیان این نکته نیز خالی از لطف نیست که موشکهای هارم اهدا شده به اوکراین همگی از انواع قدیمی AGM-88A/B هستند و نسل نخست این موشک به شمار میروند. این موشکهای آمریکایی روی جنگندههایی کاملا غیرتخصصی روسی که اصلا برای حمل آنها طراحی نشدهاند نصب و موفق به شکار شماری از سامانههای پدافندی و راداری روسیه شدند. ناگفته نماند آمریکا چند فروند میگ-29 و Su-27 از کشورهای دارنده آن جهت ارزیابی خریداری کرد و آشنایی کامل آنها با جنگندههای روسی سبب شد که بتوانند به صورت کاملا فوری و اضطراری این جنگندههای شرقی را به موشک ضد تشعشع غربی مسلح کرده و فرایند تطبیق سازی را راحت انجام دهند.
با وجود اینکه جنگندههای اوکراینی که برای حمل موشک هارم ساخته نشده و نمونههای بسیار قدیمی از آن را با خود میبرند، اما تنها با در نظر گرفتن اسناد تصویری مخابره شده به نظر میرسد موفقیت بسیار بیشتری در مقایسه با جنگندههای پیشرفتهتر روسی که به موشک ضد رادار ارتقا یافته Kh-31PK/M مسلح هستند کسب کردند. اوکراینیها از هارم بسیار راضی هستند و آن را سلاحی بسیار موثر خواندند. فراموش نشوند که جنگندههای اوکراینی نیز بسیار قدیمی و از نسلهای نخستی هستند که پس از فروپاشی شوروی به اوکراین رسید. در حالی که جنگندههای روسی حامل Kh-31P(M/K) همگی از انواع نسل 4.5 (+4 و ++4) نظیر Su-30/35S(M) هستند. همچنین با وجود اینکه شلیک موشکهای Kh-31P به نظر بسیار کم تعدادتر از هارم است، اما مجددا گزارشهایی از شکار شدن و خطا رفتن آنها نیز وجود دارد.
این روزها کشورهای غربی سامانههای پدافند هوایی برای اوکراین میفرستند که آسمان این کشور را بیش از پیش برای روسها نا امن میسازد. آلمان 4 آتشبار IRIS-T SLM فراهم میکند که تاکنون یک آتشبار را تحویل داد. آمریکا نیز 2 آتشبار NASMAS 3 به اوکراین تحویل داد و 6 آتشبار دیگر نیز برایشان ارسال میکند. اسپانیا نیز سامانههای SPADA 2000 را برای اوکراین فرستاده و ایتالیا نیز قصدی مشابه دارد. علاوه بر این اسپانیا و آمریکا میخواهند سامانههای پدافندی هاوک نیز برای اوکراین بفرستند. فرانسه و سوئد نیز به ترتیب سامانههای کروتال NG و RBS 70 NG را میفرستند. همچنین احتمال دارد پاریس و رم SAMP/T را نیز برای اوکراین ارسال کنند.