شرط ورود بورس به بازار جهانی
دنیایاقتصاد- مسعود کریمی : پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی صنعت مالی به پایان رسید؛ در حالی که در این دوره خبری از شرکتهای خارجی نبود. گویی عنوان بینالمللی جای خود را به دورهمی فعالان بورسی داده است. متولیان بورس در چنین نمایشگاهی باید به استقبال سرمایهگذاران خارجی بروند. اما جای خالی قراردادهای همکاری چندجانبه بین سیاستگذاران و سرمایهگذاران داخلی و خارجی احساس میشد.
تحریم هستیم؛ واژهای که بهرهبرداری از آن به حدی مرسوم بوده و متاسفانه از قابلیت بالایی برای توجیه ناکارآمدیها برخوردار است. عبارتی که سایه سنگین آن میتواند مانع از پیشرفت و توسعه در بخشهای مختلف اقتصاد کشور شود. در شرایطی که سیاستگذاران تحریم را بهعنوان فرصتی مغتنم در راستای اتکا به ظرفیتهای داخلی کشور درنظر میگیرند اما مشاهده میشود که بهروزرسانی قوانین و مقررات با راهبرد توسعه زیرساختها در برخی از بخشها بدون مراودات سازنده با کشورهای توسعهیافته امکانپذیر نیست.
در عینحال ضرروی است بازار سرمایه بهعنوان بخش مولد اقتصاد اقدامات حداقلی داخلی را در راستای توسعه و بهبود زیرساختها و در ادامه حرکت به سمت بینالمللیشدن بردارد. اما تا چه حد بینالمللیشدن بورس ایران امکانپذیر است؟ در اینجا موانعی پیشروی تحقق این مهم وجود دارد که در ابتدا آن را باید در عدمآمادگی بازار سهام کشور به لحاظ زیرساختی، قوانین و مقررات منسوخ معاملاتی (محدودیت دامنهنوسان)، نرخگذاریهای دستوری، مداخلات سیاستگذار در بخشهای مختلف اقتصاد، دستورالعملهای خلقالساعه و بعضا یکشبه و بسیار موارد دیگری که ورود سرمایهگذار خارجی را به بازار سهام با مشکلات عظیمی همراه میکند، جستوجو کرد. در بسیاری از موارد نیز به دلیل تعدد ریسکها و نبود تضامین لازم در حوزه امنیت سرمایه، عمدتا سرمایهگذاران خارجی تمایلی برای ورود به بازار سهام کشور نخواهند داشت.
در مقوله ارائه تضامین لازم در حوزه امنیت سرمایه سرمایهگذاران خارجی (Custodian) (حسابی که عمدتا دولتها در راستای تضمین امنیت سرمایه سرمایهگذاران خارجی ایجاد میکنند تا در صورت مواردی همچون اختلاس یا ... امنیت سرمایه بهنوعی تضمین شود) تاکنون اقدامات موثر و جامع چندانی صورت نگرفته است.
حال باید دید شرکت بورس تهران تا به حال با نهادهایی که امکان ارائه تضمین در حوزه امنیت سرمایه را دارند جلساتی را برگزار کرده؟ خروجی چه بودهاست؟ به اعتقاد صاحبنظران اقتصادی در شرایطی که سرمایهگذاران خارجی در راستای تزریق منابع مالی بهدنبال تضمین امنیت هستند، طبعا تضامین میتواند از سوی بانکمرکزی یا بهعنوان مثال بیمه مرکزی ارائه شود. در اینجا تشکیل حسابی تحتعنوان کاستودین میتواند در جذب سرمایه خارجی بسیار موثر واقع شود. فرضیهای مطرح است مبنیبر اینکه تشکیل چنین حسابی میتواند نقل و انتقال مالی در عرصه بینالملل، جهت خرید و فروش سهام را بهنوعی تسهیل کند.
در کنار این موضوع پیش از پرداخت به مقوله اثر تحریمهای بینالمللی در اقتصاد ایران، دیگر مانع داخلی که باید مرتفع شود طبعا به ساختار گزارشگری مالی و استانداردهای بینالمللی گزارشگری (IFRS) بازمیگردد.
به باور کارشناسان بازار سرمایه در شرایطی که گزارشهایی مطابق با مقوله (IFRS) در کلیت بازار سهام از سوی تمام بنگاههای بورسی ارائه نمیشود، چگونه میتوان انتظاراتی مبنیبر ضرورت حضور سرمایهگذار خارجی را مطرح کرد یا اساسا آیا میتوان به سمت ساختارهای شکلگرفته در جهان حرکت کرد، درحالیکه حتی یکی از پیشپا افتادهترین مقدمات استانداردهای بینالمللی در این بازار موردتوجه قرار نمیگیرد. برخی معتقدند که شرکت بورس اوراقبهادار تهران باید در حوزه قوانین و مقررات جدیتر ظاهر شده، چراکه عدمرعایت برخی استانداردها از جمله (IFRS) میتواند از ضعف مدیریتی در این شرکت نشات بگیرد. حال حرکت به سمت بینالمللیشدن بورس ایران ضرورتهای متعدد دیگری نیز بههمراه دارد اما آنطور که بهنظر میرسد مدیران در انتظار رفع گرههای بینالمللی در زمینه تحریم هستند تا پس از آن تازه شروع به شناسایی و حل و فصل معضلات در این بخش کنند. دیگر موضوعی که موردتوجه اهالی بازار سرمایه قرار دارد به خروجی اقدامات شرکت بورس در حوزه امور بینالملل بازمیگردد. آیا به ظن متولیان این شرکت، شرایط لازم برای جذب سرمایهگذار خارجی فراهم است؟ حال مشخص نیست چه گامهایی در چند سالگذشته تاکنون در این زمینه برداشته شدهاست و خلأها کجاست.
شرکت سپردهگذاری مرکزی آمارهایی از حضور سرمایهگذاران خارجی را طی سالهای مختلف در اختیار دارد اما سوال اینجاست، آیا اقدامات بورس تهران در حوزه امور بینالملل منجر به جذب سرمایهگذاران شدهاست؟ به گمان برخی از فعالان بورسی سرمایهگذاران عمدتا بزرگ تمایلی برای حضور و فعالیت در بورس ایران ندارند، حال آنکه تدابیر ویژه آتی شرکت بورس برای جذب سرمایهگذاران، متاسفانه در ابهامی تمامعیار برای جامعه سرمایهگذار قرار گرفتهاست. به باور صاحبنظران اقتصادی سالهاست بورس فاقد نرمافزار بومی معاملات است و در زمانهای پیک معاملات شاهد اختلال و کندی سیستمهای معاملاتی هستیم که این مورد در رشد اخیر بازار نیز دیده شد. حال در شرایطی که بورس و شرکتهای تابع آن توانایی بومیسازی کلیت سامانه معاملات را ندارند و در مواردی همچون عرضههای اولیه، عمدتا سامانهها از مدار خارج میشوند، چگونه میتوان در این بخش، اعتمادسازی در جهت جذب سرمایهگذار خارجی کرد؟
یکطرفهبودن بورس و عدمتونایی سرمایهگذاران در کسب درآمد از ریزشها امر دیگری است که ضرورت توسعه ابزارها را یادآور میشود. بهنظر میرسد بورس تهران در این حوزه (توسعه ابزارها) باید اقدامات جدیتری را دنبال کند و با توجه به آنچه در اقتصادهای بزرگ در حال پیادهسازی است خود را با رعایت اصول فقهی هماهنگ سازد. فارغ از این مهم در صورتیکه چند گام به عقب بازگردیم، باید توجه کرد که اساسا کارنامه شرکت بورس در حوزه تالار بورس منطقهای چگونه است. برخی از فعالان بورسی معتقدند بورس از ظرفیت چنین بخشی باید حداکثر بهرهبرداری را (در حوزههایی نظیر توسعه فرهنگ سهامداری، سرمایهگذاری و جذب صنایع و شرکتها در راستای تامین مالی از بازار سهام) داشته باشد. این قشر بر این باورند که بهطور معمول بورس در گزارشی اعلام میکند که N ساعت آموزش به تعدادی افراد داده شده است اما بهطور کلی خروجی مشخص نیست (همچنان رفتارهایی هیجانی و کنترلنشده از سوی معاملهگران در سطح وسیع قابلمشاهده است)، درحالیکه احتمال و فرضیه آمارسازی در حوزه آموزش هم وجود دارد. از اقدامات مطلوبی که اخیرا سازمان بورس و اوراقبهادار در دستور کار خود قرار دادهاست میتوان به بازدید مدیران ارشد این نهاد از صنایع و شرکتها توأم با برگزاری جلسات متعدد با فعالان اقتصادی، صاحبان بنگاهها، ترویج فرهنگ سرمایهگذاری و بهطور مشخص تامین مالی از بستر بازار سرمایه اشاره کرد. حضور در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی استانها راهبرد مطلوبی است که میتواند به تعمیق بازار و توسعه معاملات بینجامد. در بعد کلان اقتصادی موضوعاتی پیرامون عدمشفافیت در نرخ ارز (نوسانات شدید قیمتی) توأم با پیشبینیناپذیری اقتصاد میتواند انگیزه کافی را برای حضور سرمایهگذار خارجی در ایران فراهم نکند. از طرفی، فیلترینگ نیز بهعنوان دیگر مانع مهم اثرگذار بر اقدامات سرمایهگذار خارجی نقش ایفا میکند و میتواند اختلال شدیدی را در فرآیند معاملاتی ایجاد کند.
پس از مرتفعشدن عمده خلأهای داخلی و حرکت به سمت توسعه بورس اکنون پیادهسازی ابزارهای جدید (مرسوم و بهروز دنیا) با محوریت شورای فقهی در مسائل مختلف میتواند در حوزه توسعه بازار و افزایش ظرفیتها با راهبرد بهرهبرداری از ابزارهای نوین مثمرثمر واقع شود. آنطور که به نظر میرسد مراودات سازنده در سطح منطقه از سوی دولت در حال پیگیری است. از طرفی موضوعاتی پیرامون احیای مجدد برجام با محوریت مذاکره با قدرتهای جهانی میتواند روزنههایی از امید را به طور مجدد در اقتصاد کشور ایجاد کند. تغییر نگرش در فعالیتها، حرکت در مسیر افزایش کارآیی و اثربخشی بازار توام با اقداماتی عملیاتی و افزایش تعامل با سایر دستگاهها میتواند مسیر حرکتی بورس تهران را هموار سازد.