شهره سلطانی: اسم بازیگران «سیاهچاله» را شنیدم مشتاق شدم
شهره سلطانی، بازیگر نقش پروین در سریال «سیاه چاله» از حضورش در این مجموعه کمدی و علاقهمندی به کارهای طنز گفت.
شهره سلطانی بازیگر سینما و تلویزیون که با سریال « سیاهچاله » این روزها در شبکه نمایش خانگی دیده می شود، می گوید: دوست داشتم با ایفای نقش پروین خندههای بیشتری از مخاطب بگیرم و از خودم راضی باشم. این بازیگر همچنین تاکید میکند که تیم حرفهای بازیگران دلیل اشتیاقش برای حضور در «سیاهچاله» بود.
شهره سلطانی، بازیگر نقش پروین در سریال «سیاه چاله» از حضورش در این مجموعه کمدی و علاقهمندی به کارهای طنز گفت.
او ابتدا با اشاره به نقشش در سریال «سیاهچاله» و چالشهای رسیدن به این شخصیت خاطرنشان می کند: وقتی فیلمنامه را خواندم سادگی و صداقت پروین خیلی برایم جذاب بود و فکر میکردم وقتی این کاراکتر را بسازم اتفاقات خوشی برای من به عنوان بازیگری که به دنبال چالش هستم و برای سریال خواهد افتاد اما نمیدانم با برخی حذفیاتی که در خروجی سریال مواجه بودیم، هنوز هم میشود «سیاهچاله» را سریالی طنز دانست یا نه. پروین شخصیتی بود که موقعیتهای طنز زیادی را در سریال ایجاد کرد و میتوانست مخاطب را بخنداند اما بخشی از پلانها و دیالوگهای پروین در سریال دچار سانسور شد.
بازیگر سریال های «ترش و شیرین»، «لحظه گرگ و میش»، «هفت سین»، «پلاک ۱۳» تاکید می کند: فیلمنامههایی را در سینما و تلویزیون میبینیم که در آنها به موضوعات زیادی پرداخته میشود اما یک طنز مردمی مانند «سیاهچاله» دچار چنین تغییرهایی نسبت به فیلمنامه میشود.
محتوا برایم ارزشمندتر از ژانر است
سلطانی سپس درباره بازگشت به عرصه طنز با «سیاهچاله» سالها پس از بازی در سریال «ترش و شیرین» می گوید: بعد از «ترش و شیرین» که اولین سریال طنزم بود و با استقبال خوبی هم همراه شد، چند تلهفیلم دیگر هم داشتم. اگرچه تاکنون هیچ فیلم سینمایی کمدی نداشتهام و با سینما قهر بودم و سینما هم مرا کنار گذاشته بود اما سعی کردم از دنیای طنز فاصله نگیرم. من بازیگری هستم که بیشتر از اینکه به ژانر فکر کنم، محتوا برایم ارزشمند است و به همین دلیل در این سالها بیشتر در فیلمهای درام حضور داشتم.
او در عین حال درباره تمرینهای انجامشده برای ساخت شخصیت پروین در «سیاهچاله» اظهار می کند: ما قبل از اینکه جلوی دوربین برویم خیلی درباره نقشها صحبت میکردیم تا شخصیت آنها کامل شود. پروین نقش پررنگی در سریال نداشت اما پتانسیل این را داشت که پررنگ شود به همین دلیل پیش از فیلمبرداری، آقای نمازی به من قول دادند که نقش پررنگتر خواهد شد. وقتی فیلمبرداری شروع شد آقای نمازی، کارگردان «سیاهچاله» دست من را باز گذاشتند که آنچه را به نظرم میآید اجرا کنم اما اگر در خروجی پروین را کمتر میبینید به علت حذفیات بیدلیل است.
این بازیگر در ادامه به تجربه همکاری اش با حسین نمازی در »سیاهچاله» اشاره و بیان می کند: من کارهای حسین نمازی را دنبال میکردم و بسیار سبک کارش را میپسندم به همین دلیل وقتی از من برای بازی در این نقش دعوت شد، پذیرفتم.
وقتی اسم بازیگران «سیاهچاله» را شنیدم مشتاق شدم
وی حضور تیم بازیگری حرفهای را از عوامل اشتیاقش برای بازی در «سیاهچاله» می داند و می گوید: حسن پورشیرازی را از زمانی که در انجمن نمایشی کار میکردیم میشناسم. با ژاله صامتی هم که از دوستان قدیمی ام است، تئاترهای زیادی بازی کردهام اما تاکنون افتخار همکاری با الناز حبیبی، مهران احمدی و بهرنگ علوی را نداشتم. به جرات میتوانم بگویم وقتی اسم گروه بازیگران را به من اعلام کردند بسیار مشتاق بودم که در کنارشان حضور داشته باشم؛ چراکه سابقه بازیگری هر کدام را میدانستم و مطمئن بودم خروجی خوبی از این گروه منتشر میشود. گروه بازیگری یکدست و صمیمی بود و پشت صحنه خوب و گرمی داشتیم.
وقتی کار با حذفیات مواجه می شود خستگی در تنمان می ماند
شهره سلطانی در پایان به بازخوردهای سریال «سیاهچاله» از زمان پخش تا حالا اشاره میکند و می گوید: مردم سریال را دوست دارند و سانسورها، فقط به چشم من بازیگر که در صحنه حضور داشتهام آمده است اما تماشاگر از آن خبر نداشته و از سریال لذت میبرد. دوست داشتم با پروین خندههای بیشتری از مخاطب بگیرم و از کار خودم راضی باشم. ما در این سریال پنج ماه بیوقفه اطراف کرج سرکار بودیم و شیوه کارگردانی حسین نمازی اینگونه بود که برای پلانهای هر بازیگر باید همه گروه بازیگری حضور داشتند و ریاکشن نشان میدادند به همین خاطر وقتی با حذفیات روبهرو میشویم خستگی در تنمان میماند.
سریال «سیاهچاله» در ژانر کمدی اجتماعی به کارگردانی حسین نمازی و تهیهکنندگی سعید خانی از شبکه اینترنتی فیلمنت در حال پخش است.
حسن پورشیرازی، مهران احمدی، ژاله صامتی، غلامرضا نیکخواه، عباس جمشیدی فر، الناز حبیبی، شهره سلطانی و ... از بازیگران «سیاه چاله» هستند.
این سریال قصه زندگی مردی به نام جمشید را به تصویر میکشد که در شصت سالگی درگیر بیکاری و اجارهنشینی است. او در شرایطی که به اجبار راهی خانه پدری در خارج شهر میشود اما با فهمیدن وجود لوله های انتقال نفت پالایشگاه، همه چیز طور دیگری رقم می خورد و ... .