رمزگشایی از تعبیر «11 سپتامبر» در محافل صهیونیستی
محمد یوسفی، کارشناس مسائل اوراسیا با بیان اینکه رژیم صهیونیستی نمیتواند خود را در معرض خطر دیگری قرار دهد و پروژهای مشابه ۱۱ سپتامبر به وجود آورد، گفت: فلسفه وجودی رژیم صهیونیستی بر مبنای تصرف عدوانی سرزمین فلسطین و تنشزایی با کشورهای منطقه بوده، بنابراین مانند آمریکا ثبات نداشته است که بتواند خطر و نقشهای همچون ۱۱ سپتامبر طراحی کند.
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ رویترز در گزارشی نوشت، در حالی که حماس ماهها بود برای عملیات نظامی تمرین میکرد، تحلیل امنیتی رژیم صهیونیستی این بود که تمایلی به حمله ندارد. درواقع حماس، صهیونیست ها را غافلگیر کرد و در حالی که نشان میداد آماده جنگ نیست، عملیات نظامی «طوفان قاطعیت» را به راه انداخت. حماس در چند ماه گذشته از تاکتیک اطلاعاتی بیسابقهای برای گمراه کردن رژیم صهیونیستی استفاده و اینگونه القا میکرد تمایلی به جنگ ندارد، در حالی که در همان زمان خود را آماده عملیات میکرد. صهیونیست ها نیز پذیرفتند غافلگیر شده اند. سخنگوی ارتش این رژیم گفت، «این ۱۱ سپتامبر ما بود.»
استفاده از عبارت ۱۱ سپتامبر فوری نقل محافل سیاسی و رسانه ای شد و آن را به مظلوم نمایی رژیم صهیونیستی تعبیر می کنند؛ چه اینکه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم در تماس تلفنی با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا مدعی شد، از زمان هولوکاست عملیات مقاومت یکی از بدترین حملات به صهیونیست ها و شاید «۱۱ سپتامبر رژیم صهیونیستی» بود.
سرزمینهای اشغالی همواره مرکز تنشهای امنیتی ناشی از اشغالگری صهیونیستها بوده است و آمریکا توان خطرپذیری اقدامی مشابه ۱۱ سپتامبر را برای رژیم صهیونیستی ندارد
محمد یوسفی، کارشناس مسائل اوراسیا درباره استفاده صهیونیست ها از تعبیر «11 سپتامبر» برای مظلوم نمایی در برابر عملیات حماسی «طوفان قاطعیت» مقاومت فلسطین به خبرنگار «راهبرد معاصر» گفت: آمریکای سال ۲۰۰۱ میلادی قابل مقایسه با آمریکای سال ۲۰۲۳ میلادی نیست، زیرا بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دنیای دو قطبی به دنیای تک هژمون تبدیل و آمریکا به عنوان تنها ابر قدرت دنیا مطرح شد.
وی افزود: از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکای ۲۰۰۱ میلادی برتر و قدرتمندتر از آمریکای ۲۰۲۳ میلادی است؛ همین که برخی کشورهای دنیا به خود اجازه میدهند از دنیای چند قطبی صحبت کنند، نشان میدهد آمریکا دیگر تنها هژمون برتر جهان نیست. آمریکای آن زمان قدرت داشت حوادثی مانند ۱۱ سپتامبر برنامهریزی کند و با چالش امنیتی مواجه نبود.
کارشناس مسائل اوراسیا عنوان کرد: نه تنها طراحی حادثه ای همچون ۱۱ سپتامبر خللی در هژمون آمریکا ایجاد نمیکرد، بلکه میتوانست دستاویزی برای دخالت این کشور در سایر مناطق جهان باشد. رژیم صهیونیستی هیچ گاه دارای ثباتی مانند ثبات آمریکای ۲۰۰۱ میلادی نبوده است و نیست که بتواند چنین تحرک خطرناکی انجام دهد. آمریکا به عنوان برادر بزرگتر صهیونیستها دیگر قدرت قبل را ندارد و به همین دلیل نمیتواند از صهیونیستها برای چنین پروژهای حمایت کند.
یوسفی گفت: سرزمینهای اشغالی همواره مرکز تنشهای امنیتی ناشی از اشغالگری صهیونیستها بوده است و آمریکا توان خطرپذیری اقدامی مشابه ۱۱ سپتامبر را برای رژیم صهیونیستی ندارد. فلسفه وجودی این رژیم بر مبنای تصرف عدوانی سرزمین فلسطین بوده است و چنین موجودیتی همواره اقتضا میکرد با کشورهای عربی و اسلامی منطقه در تنش باشد. بنابراین رژیم صهیونیستی مانند آمریکا ثبات نداشته است که بتواند خطر و نقشه ای همچون ۱۱ سپتامبر طراحی کند.
رنگ باختن افسانه شکست ناپذیری صهیونیست ها
کارشناس مسائل بین الملل تصریح کرد: رژیم صهیونیستی این روزها به دلیل ضعف مفرط داخلی به القای قدرت نیاز دارد تا افسانه شکست ناپذیری خود را در باور عوام حفظ کند و نمیخواهد طرفی باشد که نشان دهد بازنده و قربانی حادثه ای خاص است.
یوسفی گفت: با درهم شکستن هیمنه رژیم صهیونیستی جسارت کشورها و ملتهای عرب منطقه که سالها نگران قدرت نظامی این رژیم و غرب بودند و به اجبار در برابر جنایتهای صهیونیستها سکوت کرده بودند، بیشتر میشود و برای نشان دادن چهره واقعی و جنایتکار صهیونیستها اقدام خواهند کرد. رژیم صهیونیستی نمیتواند خطر کند که بخواهد چالش امنیتی مضاعفی برای خود ایجاد و کشورها را ترغیب کند علیه این رژیم اقدام انجام دهند.
وی عنوان کرد: غافلگیریای که در عملیات «طوفان قاطعیت» مقاومت رخ داد و افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی را زیر سؤال برد، غیر قابل ترمیم است حتی اگر به قیمت ضربه زدن به مواضع حماس باشد. عملیات «طوفان قاطعیت» هیمنه صهیونیست ها را با همه تشکیلات امنیتی و فوق محرمانهشان زیر سؤال برد و نشان داد آنها حتی از زیر نظر قرار دادن فعالیتهای مقاومت در نوار غزه عاجز هستند. بی حیثیتی ای که مقاومت بر پیکر صهیونیستها وارد کرد، هیچ گونه قابل ترمیم و جبران نیست.
شکست پروژه عادی سازی روابط
یوسفی تصریح کرد: توافق عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با عربستان یک شبه و چند روزه نبوده، بلکه برای تحقق آن چندین سال رایزنی و گفت و گو در سطوح غیر رسمی و حتی محرمانه انجام شده بود. از زمان دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا تا جو بایدن، رئیس جمهور این کشور رایزنیهایی انجام شد تا به این مرحله برسد و عربستان اعلام کند در آستانه چنین توافقی قرار دارد. برخی کشورهای عربی ناآگاهانه به چنین توافقی تن دادند، اما عملاً بدون توافق با عربستان این پروژه ناتمام بود و نمیشد آن را جدی در نظر گرفت.
غافلگیریای که در عملیات «طوفان قاطعیت» مقاومت رخ داد و افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی را زیر سؤال برد، غیر قابل ترمیم است حتی اگر به قیمت ضربه زدن به مواضع حماس باشد
وی افزود: عربستان نه به عنوان یک کشور، بلکه به عنوان برادر بزرگتر اعراب شناخته میشود و نقش راهبری دارد. اگر رژیم صهیونیستی میتوانست پروژه عادی سازی روابط را به سرانجام برساند، جهان عرب و حتی دنیای اسلام با آن همراه می شدند و شاید تل آویو می توانست در ظاهر به اختلافات با اعراب پایان دهد.
تغییر تاکتیک مقاومت، از دفاع به حمله
کارشناس مسائل اوراسیا تصریح کرد: حماس تاکنون با حملات خود غالباً در ساختار دفاعی ظاهر میشد و از مردم فلسطین در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی دفاع میکرد، اما این بار کاری کرد صهیونیست ها در موضع دفاعی قرار گرفتند و با تغییر معادلات، رویکرد تهاجمی خود را در برابر رژیم صهیونیستی به نمایش گذاشت. اگر عادی سازی روابط رخ میداد، میتوانست موضوع فلسطین را در دنیای عرب به حاشیه براند. این تجاوز رژیم صهیونیستی از نوع هویتی بود، بنابراین حماس رویکرد تازهای از خود نشان داد. عربستان نیز به دلیل نگرانی از آینده تحولات و حفظ جایگاه خود در جهان عرب مجبور شد حتی در ظاهر از فلسطین حمایت کند و از تعلیق پروژه عادیسازی روابط خبر دهد.
یوسفی گفت: با این حساب طبیعی است رژیم صهیونیستی نخواهد و نتواند خود را در معرض خطر دیگری قرار دارد و پروژه دیگری مشابه ۱۱ سپتامبر به وجود آورد. رژیم صهیونیستی ناچار به انتخاب پلن B برای خود شد، زیرا بعد از شکست اطلاعاتی از حماس نمیتوانست حیثیت گذشته خود را بازگرداند.