انواع پنجگانه گوش دادن کدامست ؟
به گزارش میگنا رسانه سلامت روان ایران بسیاری از مردم فقط در حدی گوش می دهند که لب حرف های طرف مقابل را بفهمند و پس از آن، یا سرگرم آماده کردن پاسخ یا واکنش خود می شوند یا صدای طرف مقابل را به پس زمینه...
به گزارش میگنا رسانه سلامت روان ایران بسیاری از مردم فقط در حدی گوش می دهند که لب حرف های طرف مقابل را بفهمند و پس از آن، یا سرگرم آماده کردن پاسخ یا واکنش خود می شوند یا صدای طرف مقابل را به پس زمینه ذهنشان می فرستند تا پیامی را چک کنند یا در ذهن با مشکل دیگری کلنجار بروند.
این گوش دادن سطح یک می تواند به عنوان «گوش دادن متناوب» توصیف شود و این سطح شنوایی به شما کمک نمی کند همتای خود را به قدری درک کنید که به نتیجه مطلوبی برسید. گذشته از آن، این شکل از گوش دادن توهین آمیز است.
گوش دادن سطح دو به معنای «گوش کردن فقط با هدف رد کردن حرف های طرف مقابل» است. شما فقط تا زمانی به صحبت های طرف مقابل توجه می کنید که به دستاویزی برسید که منتظرش هستید و بعد وسط حرفشان می پرید تا حرفشان را نقض کنید. این دخالت و وسط حرف پریدن ارتباط و نزدیکی شما را تضعیف می کند، چون شما به شکل واضحی به قیمت قربانی کردن مقاصد همتایتان روی مقاصد خود تمرکز کرده اید.این گوش دادن سطح یک می تواند به عنوان «گوش دادن متناوب» توصیف شود و این سطح شنوایی به شما کمک نمی کند همتای خود را به قدری درک کنید که به نتیجه مطلوبی برسید. گذشته از آن، این شکل از گوش دادن توهین آمیز است.
در گوش دادن سطح سه شما به دنبال منطق هستید: استفاده از استنتاج برای پیدا کردن جوهره و دلایل حرف های طرف مقابل. این نوع از گوش کردن نسبت به دو سطح قبلی پیشرفت محسوب می شود، چون سعی دارید استدلال طرف مقابل را درک کنید. اما از آنجا که این تلاش فقط در ذهن شما اتفاق می افتد، کافی نیست. هدف این است که توجه کامل خود را معطوف طرف مقابل کنید و اطلاعات بیشتری به دست بیاورید.
این هدف با گوش دادن سطح چهار محقق می شود که در آن شما علاوه بر منطق پشت حرف های طرف مقابل به احساساتشان هم توجه می کنید و طوری پاسخ می دهید که نشان دهد حواستان به آنهاست. همچنین با اظهاراتی همچون «به نظر می رسد پیشنهاد مقابل ما کلافه ات کرده» یا «انگار نسبت به این پیشنهاد شوق وذوق داری» گفت وگو را بسط می دهید.
سطح پنجم گوش دادن، این کنجکاوی همدلانه را یک گام فراتر می برد. چون حالا شما گوش می دهید تا خودآگاهی و دیدگاه طرف مقابلتان را بهتر درک و تفسیر کنید. این نوع گوش دادن به شما امکان می دهد سوالاتی بپرسید که سبب گسترش کشف و بینش دوسویه می شود و چنان ارتباطی می سازد که می توانید شروع به اعمال نفوذ کنید و به همکاری ها یا مشارکت هایی دست یابید که باید ماحصل تمام مذاکرات باشد.
برخی این مهارت را «گوش دادن فعال» می نامند؛ اصطلاحی که توسط کارل راجرز روان شناس و همکارش ریچارد فرسون برای توصیف فرآیندی ابداع شد که طی آن ما وارد ذهن طرف مقابل خود می شویم و زیر و بم حرفشان را کاملا درک می کنیم. این دو در کتاب شان در سال 1957 با عنوان «گوش دادن فعال» گفته اند: «ما باید فراتر از نفس گوش دادن، این احساس را به سخنگو منتقل کنیم که داریم همه چیز را از دریچه چشم آنها نگاه می کنیم.»
اما دقیقا چگونه می توانید به طرف مقابل خود در یک مذاکره ثابت کنید که تا این حد و با این سطح از اهمیت به منطق، احساسات، دیدگاه و به طور کلی به خواسته ها و نیازهایش توجه می کنید تا شما را به جای یک مخالف به چشم یک همکار ببینند؟ برای این کار از تکنیک های موثری برای اطمینان بخشیدن و نشان دادن نهایت توجه خود استفاده می کنیم که در بخش بعد به آنها می پردازیم.