شایعه پراکنی و سخن چینی در محیط کار
شایعه پراکنی و سخن چینی همه جا وجود دارد. مگان رابینز و الکساندر کاران، از دانشگاه کالیفرنیا، در یک ارزیابی به این نتیجه رسیده اند که افراد به طور میانگین، روزی 52 دقیقه را به صحبت کردن در مورد دیگران می...
شایعه پراکنی و سخن چینی همه جا وجود دارد. مگان رابینز و الکساندر کاران، از دانشگاه کالیفرنیا، در یک ارزیابی به این نتیجه رسیده اند که افراد به طور میانگین، روزی 52 دقیقه را به صحبت کردن در مورد دیگران می گذرانند.
روشهای موثری برای مقابله با همکاران فضول وجود دارد. تعیین مرزهای واضح با بیان مؤدبانه اما محکم که کدام موضوعات غیرمجاز هستند، هدایت مکالمات به موضوعات خنثی یا مرتبط با کار، و استفاده از طنز برای منحرف کردن سؤالات مزخرف می تواند به حفظ فضای حرفه ای کمک کند.
سازگاری در پاسخ به سؤالات مزاحم، ایجاد یک فضای کاری خصوصی برای به حداقل رساندن نفوذ، و به اشتراک گذاری انتخابی اطلاعات شخصی نیز می تواند به مدیریت همکاران فضول کمک کند.
علاوه بر این، اگر وضعیت تشدید شود و مخل شود، ممکن است بحث در مورد موضوع با سرپرست یا بخش منابع انسانی برای راهنمایی و مداخله ضروری باشد
سخن چینی در محیط کار رایج است و در مکالماتی که بین همکاران شکل می گیرد، شنیده می شود. می توانید بفهمید آخرین دور حرف زدن ها از طرف چه کسی بوده و زمان شروعش هم قابل حدس است: صداها ناگهان پایین می آید و نگاه ها حالتی محتاطانه به خود می گیرد تا چک کنند هدف مورد نظر در آن نزدیکی نباشد. گاهی اوقات هم شایعه مورد نظر به صراحت در یک دورهمی مطرح می شود: «شایعه جدید را شنیدی؟» و قطعا تمایل دارید که آن را بشنوید.
مدیران هم بدشان نمی آید در این گفت وگوها شرکت کنند. متخصصان، آن را تبادل غیررسمی اطلاعات ارزشمند در مورد افرادی که در آنجا حضور ندارند، توصیف می کنند. این تبادل اطلاعات می تواند تکمیل کننده و همچنین بسیار مهم باشد. طبق این تعریف، مدیرانی که در مورد کارکنان سخن چینی نمی کنند، ممکن است در کارشان دچار نقص شوند.
اینکه شایعه و سخن چینی همه جا هست، نشان می دهد باید فوایدی هم داشته باشد. قطعا صحبت کردن در مورد همکاران، جالب تر از آخرین داده های سه ماهه اخیر شرکت است. روان شناسان تکاملی (فرگشتی) نیز اذعان می کنند که شایعه پراکنی در تثبیت هنجارهای اجتماعی مفید است.
ترسی کامیلری، سامانتا راکی و رابین دانبار، در کتاب خود با عنوان «مغز اجتماعی» به مثال جامعه شکارچی-گردآورنده های جنوب آفریقا اشاره می کنند که از شایعه پراکنی برای انتقاد از کسانی که نمی توانند غنائم شکارهای موفقشان را تقسیم کنند، استفاده می کنند.
در محیط کار هم می توان چنین رفتار مشابهی را دید. در مقاله ای جدید که ترنس دورس کروز، از دانشگاه آمستردام به همراه چند نفر دیگر نوشته، از یکسری شرکت کننده پرسیده شده که آیا پشت سر همکاری که دائما از زیر کار در می رود و کارهایش را به دوش دیگران می اندازد، صحبت می کنند یا نه. احتمال اینکه افراد چنین اطلاعاتی را با کسی که به طور مستقیم با فرد از زیر کار دررو همکاری می کرد به اشتراک بگذارند، بیشتر از سایرین بود.
بنابراین، شایعه و سخن چینی تا حدی می تواند به عنوان بازدارنده رفتار بد عمل کند. اما این اثر، می تواند دلیلی باشد برای نگران بودن نسبت به شایعه پراکنی و سخن چینی، چون گاهی اوقات منجر به انتشار اطلاعات غیردقیق در مورد افراد می شود.
یک آزمایش دیگر که کیم پیترز و میگوئل فونسکا از دانشگاه اکستر انگلستان انجام داده اند، نشان می دهد وقتی افراد سخن چین به رقابت با هم می افتند، احتمال اینکه از حرف هایشان دروغ دربیاید، دو برابر می شود. یک مشکل دیگر این است که افراد به حرف ها و شایعه های منفی، بیشتر از حرف ها و شایعه های مثبت کشش دارند. این خبر که «کولین» ماه گذشته شاهکار کرده و آمار فروش شرکت را بالا برده، چندان پخش نمی شود. اما اگر خبری پرآب و تاب باشد، حتی اگر دروغ و اشتباه هم باشد، سریع می پیچد.
در سال 2021 دادگاه عالی اونتاریو کانادا، برای یکی از کارکنان آتش نشانی که به خاطر یکسری شایعات غلط مبنی بر روابط خارج از عرف با آتش نشانان دیگر، توسط شهرداری محلی اخراج شده بود، غرامت سنگینی در نظر گرفت. یکی از مسائل عجیب در مورد سخن چینی و شایعه پراکنی این است که تقریبا همه افراد این کار را انجام می دهند و با این حال همیشه هم مذموم است.
مقاله جدیدی که ماریا کاکاریکا از مدرسه کسب وکار دانشگاه دورهام به همراه چند نفر دیگر منتشر کرده، نشان می دهد افرادی که شایعه پراکنی می کنند، هیچ نفعی در مسیر شغلی خود به دست نیاورده اند.
در سناریویی که شرکت کنندگان در آن قرار گرفته بودند، یک نفر شروع به انتشار اطلاعات منفی شخصی در مورد یکی از همکاران کرد. آنها نه تنها مخالف این کار بودند، بلکه امتیاز عملکرد پایین تری به فرد شایعه پراکن دادند و حتی موافق بودند که پاداش او کاهش یابد.
با این اوصاف، مدیران باید در برابر شایعه پراکنی و سخن چینی چه کار کنند؟ خلاص شدن کامل از آن، به یک وضعیت پلیسی نیاز دارد و به هر حال، سازمان را از رفتار مفید خودتنظیمی اش خارج می کند. اما مدیران می توانند تقاضا برای آن را کاهش دهند.
وقتی در یک سازمان، در مورد یک اتفاق مهم مثل تعدیل نیرو یا انتصاب رئیس جدید ابهام ایجاد می شود، شایعه پراکنی شروع می شود. اگر افراد حس کنند در موردشان بی عدالتی صورت گرفته، دوست دارند اعتراضشان را به همکارانشان ابراز کنند. اگر افراد کاری داشته باشند که خشک و انعطاف ناپذیر است، دوست دارند خستگی شان را با گفت وگوهای کوتاه در کنند. یک درمان برای شایعه پراکنی بیش از حد، مدیریت بهینه چنین شرایطی است.
روشهای موثری برای مقابله با همکاران فضول وجود دارد. تعیین مرزهای واضح با بیان مؤدبانه اما محکم که کدام موضوعات غیرمجاز هستند، هدایت مکالمات به موضوعات خنثی یا مرتبط با کار، و استفاده از طنز برای منحرف کردن سؤالات مزخرف می تواند به حفظ فضای حرفه ای کمک کند.
سازگاری در پاسخ به سؤالات مزاحم، ایجاد یک فضای کاری خصوصی برای به حداقل رساندن نفوذ، و به اشتراک گذاری انتخابی اطلاعات شخصی نیز می تواند به مدیریت همکاران فضول کمک کند.
علاوه بر این، اگر وضعیت تشدید شود و مخل شود، ممکن است بحث در مورد موضوع با سرپرست یا بخش منابع انسانی برای راهنمایی و مداخله ضروری باشد
سخن چینی در محیط کار رایج است و در مکالماتی که بین همکاران شکل می گیرد، شنیده می شود. می توانید بفهمید آخرین دور حرف زدن ها از طرف چه کسی بوده و زمان شروعش هم قابل حدس است: صداها ناگهان پایین می آید و نگاه ها حالتی محتاطانه به خود می گیرد تا چک کنند هدف مورد نظر در آن نزدیکی نباشد. گاهی اوقات هم شایعه مورد نظر به صراحت در یک دورهمی مطرح می شود: «شایعه جدید را شنیدی؟» و قطعا تمایل دارید که آن را بشنوید.
مدیران هم بدشان نمی آید در این گفت وگوها شرکت کنند. متخصصان، آن را تبادل غیررسمی اطلاعات ارزشمند در مورد افرادی که در آنجا حضور ندارند، توصیف می کنند. این تبادل اطلاعات می تواند تکمیل کننده و همچنین بسیار مهم باشد. طبق این تعریف، مدیرانی که در مورد کارکنان سخن چینی نمی کنند، ممکن است در کارشان دچار نقص شوند.
اینکه شایعه و سخن چینی همه جا هست، نشان می دهد باید فوایدی هم داشته باشد. قطعا صحبت کردن در مورد همکاران، جالب تر از آخرین داده های سه ماهه اخیر شرکت است. روان شناسان تکاملی (فرگشتی) نیز اذعان می کنند که شایعه پراکنی در تثبیت هنجارهای اجتماعی مفید است.
ترسی کامیلری، سامانتا راکی و رابین دانبار، در کتاب خود با عنوان «مغز اجتماعی» به مثال جامعه شکارچی-گردآورنده های جنوب آفریقا اشاره می کنند که از شایعه پراکنی برای انتقاد از کسانی که نمی توانند غنائم شکارهای موفقشان را تقسیم کنند، استفاده می کنند.
در محیط کار هم می توان چنین رفتار مشابهی را دید. در مقاله ای جدید که ترنس دورس کروز، از دانشگاه آمستردام به همراه چند نفر دیگر نوشته، از یکسری شرکت کننده پرسیده شده که آیا پشت سر همکاری که دائما از زیر کار در می رود و کارهایش را به دوش دیگران می اندازد، صحبت می کنند یا نه. احتمال اینکه افراد چنین اطلاعاتی را با کسی که به طور مستقیم با فرد از زیر کار دررو همکاری می کرد به اشتراک بگذارند، بیشتر از سایرین بود.
بنابراین، شایعه و سخن چینی تا حدی می تواند به عنوان بازدارنده رفتار بد عمل کند. اما این اثر، می تواند دلیلی باشد برای نگران بودن نسبت به شایعه پراکنی و سخن چینی، چون گاهی اوقات منجر به انتشار اطلاعات غیردقیق در مورد افراد می شود.
یک آزمایش دیگر که کیم پیترز و میگوئل فونسکا از دانشگاه اکستر انگلستان انجام داده اند، نشان می دهد وقتی افراد سخن چین به رقابت با هم می افتند، احتمال اینکه از حرف هایشان دروغ دربیاید، دو برابر می شود. یک مشکل دیگر این است که افراد به حرف ها و شایعه های منفی، بیشتر از حرف ها و شایعه های مثبت کشش دارند. این خبر که «کولین» ماه گذشته شاهکار کرده و آمار فروش شرکت را بالا برده، چندان پخش نمی شود. اما اگر خبری پرآب و تاب باشد، حتی اگر دروغ و اشتباه هم باشد، سریع می پیچد.
در سال 2021 دادگاه عالی اونتاریو کانادا، برای یکی از کارکنان آتش نشانی که به خاطر یکسری شایعات غلط مبنی بر روابط خارج از عرف با آتش نشانان دیگر، توسط شهرداری محلی اخراج شده بود، غرامت سنگینی در نظر گرفت. یکی از مسائل عجیب در مورد سخن چینی و شایعه پراکنی این است که تقریبا همه افراد این کار را انجام می دهند و با این حال همیشه هم مذموم است.
مقاله جدیدی که ماریا کاکاریکا از مدرسه کسب وکار دانشگاه دورهام به همراه چند نفر دیگر منتشر کرده، نشان می دهد افرادی که شایعه پراکنی می کنند، هیچ نفعی در مسیر شغلی خود به دست نیاورده اند.
در سناریویی که شرکت کنندگان در آن قرار گرفته بودند، یک نفر شروع به انتشار اطلاعات منفی شخصی در مورد یکی از همکاران کرد. آنها نه تنها مخالف این کار بودند، بلکه امتیاز عملکرد پایین تری به فرد شایعه پراکن دادند و حتی موافق بودند که پاداش او کاهش یابد.
با این اوصاف، مدیران باید در برابر شایعه پراکنی و سخن چینی چه کار کنند؟ خلاص شدن کامل از آن، به یک وضعیت پلیسی نیاز دارد و به هر حال، سازمان را از رفتار مفید خودتنظیمی اش خارج می کند. اما مدیران می توانند تقاضا برای آن را کاهش دهند.
وقتی در یک سازمان، در مورد یک اتفاق مهم مثل تعدیل نیرو یا انتصاب رئیس جدید ابهام ایجاد می شود، شایعه پراکنی شروع می شود. اگر افراد حس کنند در موردشان بی عدالتی صورت گرفته، دوست دارند اعتراضشان را به همکارانشان ابراز کنند. اگر افراد کاری داشته باشند که خشک و انعطاف ناپذیر است، دوست دارند خستگی شان را با گفت وگوهای کوتاه در کنند. یک درمان برای شایعه پراکنی بیش از حد، مدیریت بهینه چنین شرایطی است.