این آلودگی سلامت روان جوانان را تهدید میکند!
در تحقیق جدیدی، محققان تاثیر قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا و آلودگی صوتی در دوران بارداری و اوایل زندگی را بر پیامدهای سلامت روان، بهویژه تجارب افسردگی، اضطراب و روانپریشی در افراد ۱۳ تا ۲۴ ساله بررسی...
در تحقیق جدیدی، محققان تاثیر قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا و آلودگی صوتی در دوران بارداری و اوایل زندگی را بر پیامدهای سلامت روان، بهویژه تجارب افسردگی، اضطراب و روانپریشی در افراد ۱۳ تا ۲۴ ساله بررسی کردند.
یافتهها نشان داد که افزایش قرار گرفتن در معرض ذرات ریز در دوران بارداری و دوران کودکی با میزان بالاتری از تجربیات افسردگی و روانپریشی همراه است.
علاوه بر این، سطوح بالاتر آلودگی صوتی در دوران کودکی و نوجوانی با افزایش سطح اضطراب مرتبط بود. این تحقیق بر تاثیر قابل توجه قرار گرفتن در معرض آلودگی اولیه زندگی بر سلامت روان جوانان تأکید میکند.
یافتهها نشان داد که افزایش قرار گرفتن در معرض ذرات ریز در دوران بارداری و دوران کودکی با میزان بالاتری از تجربیات افسردگی و روانپریشی همراه است.
علاوه بر این، سطوح بالاتر آلودگی صوتی در دوران کودکی و نوجوانی با افزایش سطح اضطراب مرتبط بود. این تحقیق بر تاثیر قابل توجه قرار گرفتن در معرض آلودگی اولیه زندگی بر سلامت روان جوانان تأکید میکند.
نتایج تحقیقات موجود دورههای حساس کودکی، نوجوانی و اوایل بزرگسالی را برای ایجاد اختلالات روانپزشکی برجسته میکند، بهطوری که حدود دو سوم افراد تحت تاثیر تا سن ۲۵ سالگی بیمار میشوند.
نتایج تحقیقات قبلی ارتباط بین آلودگی هوا و مشکلات روانپزشکی ازجمله اختلالات خلقی، عاطفی و روانپریشی را از طریق مکانیسمهایی مانند التهاب عصبی و استرس اکسیداتیو نشان دادهاند. با وجود این، شکافهای تحقیقاتی قابلتوجهی، بهویژه در مورد تأثیر مواجهه اوایل زندگی، ازجمله دورههای قبل از تولد، بر سلامت روان باقی مانده است. همچنین تحقیقات کمی رابطه بین آلودگی هوا و سلامت روانی جوانان یا نقش آلودگی صوتی را بررسی کردهاند.
تحقیق حاضر با هدف پرداختن به شکافهای تحقیقاتی موجود با استفاده از دادههای آلودگی با کیفیت بالا مرتبط با یک تحقیق همگروه طولی، با تمرکز بر تجربیات افسردگی، اضطراب و روانپریشی، برای پیشبرد درک چگونگی تأثیر قرار گرفتن در معرض آلودگی در اوایل زندگی بر سلامت روان از نوجوانی تا اوایل بزرگسالی انجام شد.
تحقیق طولی شامل زنان باردار در بریستول انگلستان بود که تاریخ زایمان خود را در مدت ۱۶ ماه از آوریل ۱۹۹۱ تا پایان دسامبر ۱۹۹۲ داشتند و منجر به زنده ماندن ۱۳ هزار و ۹۸۸ کودک در یک سالگی شد. در سن هفت سالگی، نمونه تا ۱۴ هزار و۹۰۱ نوزاد افزایش یافت.
این تحقیق از مدل ELAPSE و نقشههای صوتی دولت بریتانیا برای جمعآوری دادههای با کیفیت بالا در مورد آلایندههای هوا، یعنی دیاکسید نیتروژن و ذرات ریز قابلاستنشاق استفاده کرد. لازم بهذکر است که هدف پروژه ELAPSE بررسی ارتباط مواجهه طولانیمدت با غلظت کم آلودگی هوای بیرون با اثرات نامطلوب سلامتی است.
آلودگی صوتی مرتبط با آدرسهای مسکونی از بارداری تا سن ۱۲ سالگی نیز جمعآوری و سلامت روان شرکتکنندگان در سنین ۱۳، ۱۸ و ۲۴ سالگی با استفاده از مصاحبه و ابزارهای تشخیصی برای تجربیات افسردگی، اضطراب و روانپریشی ارزیابی شد. متغیرهای کمکی شامل عوامل در سطح فردی و خانوادگی مانند قومیت، سابقه روانپزشکی خانواده، طبقه اجتماعی مادر، تحصیلات و عوامل سطح محله مانند تراکم جمعیت و فضای سبز بودند.
تحلیلهای آماری شامل مدلسازی رگرسیون لجستیک بود که با مخدوشگرهای بالقوه مطابقت داده شد و برای دادههای گمشده جانهی چندگانه (روشی که بـهطـور مشخص بـرای برآورد واریانس دادههای گمشده طراحی شده است) استفاده شد. نسبت شانس تعدیل شده نیز محاسبه شد. تجزیهوتحلیل، حساسیت اثرات همزمان آلاینده، ثبات محل سکونت و زیر مجموعه دادههای کامل را برای اطمینان از اعتبار یافتهها در نظر گرفت.
یافتهها
نمونه تحقیق شامل ۹۰۶۵ شرکتکننده با میانگین سنی ۲۴.۵ سال در مرحله پیگیری بود، ۵۱.۴ درصد زن و ۹۵.۸ درصد نژاد سفید بودند.
دادههای سلامت روان نشان داد که ۱۹.۵ درصد از شرکتکنندگان گزارش کردند که دورههای روانپریشی را تجربه کردهاند و ۱۱.۴ درصد گزارش کردند که افسردگی دارند. علاوه بر این، ۹.۷ درصد اضطراب را گزارش کردند.
مواجهه بیشتر با ذرات ریز قابلاستنشاق در دوران بارداری و دوران کودکی با افزایش احتمال تجارب روانپریشی همراه بود. قرار گرفتن در معرض ذرات ریز قابلاستنشاق در دوران بارداری نیز با نرخ افسردگی بالاتر همبستگی دارد. برعکس، قرار گرفتن در معرض آلودگی صوتی در دوران کودکی و نوجوانی با اضطراب بالاتری مرتبط بود. هیچ ارتباط معنیداری بین قرار گرفتن در معرض دیاکسید نیتروژن و پیامدهای سلامت روان پس از تعدیل متغیرهای کمکی یافت نشد.
یافتهها بر اهمیت مواجهه با آلودگی در سنین پایین بر سلامت روان تاکید میکنند و نشان میدهند مداخلاتی که کاهش آلودگی صوتی و هوا را هدف قرار میدهند میتوانند نتایج سلامت روان جوانان را بهبود بخشند. تحلیل حساسیت از اعتبار این یافتهها پشتیبانی میکند.
در این تحقیق همگروهی طولی تولد که حدود ۲۵ سال را شامل میشد، مواجهه با ذرات ریز قابلاستنشاق در اوایل زندگی در دوران بارداری و کودکی با افزایش تجارب روانپریشی و افسردگی همراه بود.
علاوه بر این، آلودگی صوتی دوران کودکی و نوجوانی با اضطراب بالاتر مرتبط بود. این ارتباطات پس از تعدیل عوامل مخدوشکننده بالقوه، قابل توجه باقی ماندند و اهمیت مواجهههای محیطی اولیه در پیامدهای سلامت روان را برجسته کردند. در مقایسه با نتایج تحقیقات قبلی، این تحقیق بر اثرات مضر آلودگی هوای دوران بارداری و اوایل دوران کودکی بر سلامت روان، برخلاف یافتههای مربوط به مواجهههای دوران بزرگسالی، تاکید میکند. این تحقیق همچنین با شواهد موجود در مورد تاثیر آلودگی صوتی بر اضطراب با تأکید بر نقش استرس و اختلال خواب مطابقت دارد.
نقاط قوت این تحقیق شامل دوره طولانی پیگیری و تعدیل متغیر کمکی جامع است. با این حال، محدودیتهایی مانند ماهیت مشاهدهای دادهها، مخدوشگرهای بالقوه باقیمانده و خطاهای اندازهگیری در دادههای آلودگی تایید شدهاند. تعمیمپذیری تحقیق ممکن است بهدلیل همگروهی بهنسبت مرفه و کم تنوع محدود باشد.
تحقیقات آینده باید روی اندازهگیریهای دقیقتر آلودگی، ازجمله برآوردهای مواجهه شخصی و بررسی طرحهای شبهتجربی برای ایجاد رابطه علت و معلولی بهتر تمرکز کند. علاوه بر این، بررسی مدلهای دوره زندگی و دورههای حساس در مقابل اثرات تجمعی در مجموعههای داده بزرگتر میتواند مسیرهای مرتبط با آلودگی را به سلامت روان بیشتر روشن کند.
یافتههای این تحقیق در مجله JAMA Network Open منتشر شده است.
منابع
نتایج تحقیقات قبلی ارتباط بین آلودگی هوا و مشکلات روانپزشکی ازجمله اختلالات خلقی، عاطفی و روانپریشی را از طریق مکانیسمهایی مانند التهاب عصبی و استرس اکسیداتیو نشان دادهاند. با وجود این، شکافهای تحقیقاتی قابلتوجهی، بهویژه در مورد تأثیر مواجهه اوایل زندگی، ازجمله دورههای قبل از تولد، بر سلامت روان باقی مانده است. همچنین تحقیقات کمی رابطه بین آلودگی هوا و سلامت روانی جوانان یا نقش آلودگی صوتی را بررسی کردهاند.
تحقیق حاضر با هدف پرداختن به شکافهای تحقیقاتی موجود با استفاده از دادههای آلودگی با کیفیت بالا مرتبط با یک تحقیق همگروه طولی، با تمرکز بر تجربیات افسردگی، اضطراب و روانپریشی، برای پیشبرد درک چگونگی تأثیر قرار گرفتن در معرض آلودگی در اوایل زندگی بر سلامت روان از نوجوانی تا اوایل بزرگسالی انجام شد.
تحقیق طولی شامل زنان باردار در بریستول انگلستان بود که تاریخ زایمان خود را در مدت ۱۶ ماه از آوریل ۱۹۹۱ تا پایان دسامبر ۱۹۹۲ داشتند و منجر به زنده ماندن ۱۳ هزار و ۹۸۸ کودک در یک سالگی شد. در سن هفت سالگی، نمونه تا ۱۴ هزار و۹۰۱ نوزاد افزایش یافت.
این تحقیق از مدل ELAPSE و نقشههای صوتی دولت بریتانیا برای جمعآوری دادههای با کیفیت بالا در مورد آلایندههای هوا، یعنی دیاکسید نیتروژن و ذرات ریز قابلاستنشاق استفاده کرد. لازم بهذکر است که هدف پروژه ELAPSE بررسی ارتباط مواجهه طولانیمدت با غلظت کم آلودگی هوای بیرون با اثرات نامطلوب سلامتی است.
آلودگی صوتی مرتبط با آدرسهای مسکونی از بارداری تا سن ۱۲ سالگی نیز جمعآوری و سلامت روان شرکتکنندگان در سنین ۱۳، ۱۸ و ۲۴ سالگی با استفاده از مصاحبه و ابزارهای تشخیصی برای تجربیات افسردگی، اضطراب و روانپریشی ارزیابی شد. متغیرهای کمکی شامل عوامل در سطح فردی و خانوادگی مانند قومیت، سابقه روانپزشکی خانواده، طبقه اجتماعی مادر، تحصیلات و عوامل سطح محله مانند تراکم جمعیت و فضای سبز بودند.
تحلیلهای آماری شامل مدلسازی رگرسیون لجستیک بود که با مخدوشگرهای بالقوه مطابقت داده شد و برای دادههای گمشده جانهی چندگانه (روشی که بـهطـور مشخص بـرای برآورد واریانس دادههای گمشده طراحی شده است) استفاده شد. نسبت شانس تعدیل شده نیز محاسبه شد. تجزیهوتحلیل، حساسیت اثرات همزمان آلاینده، ثبات محل سکونت و زیر مجموعه دادههای کامل را برای اطمینان از اعتبار یافتهها در نظر گرفت.
یافتهها
نمونه تحقیق شامل ۹۰۶۵ شرکتکننده با میانگین سنی ۲۴.۵ سال در مرحله پیگیری بود، ۵۱.۴ درصد زن و ۹۵.۸ درصد نژاد سفید بودند.
دادههای سلامت روان نشان داد که ۱۹.۵ درصد از شرکتکنندگان گزارش کردند که دورههای روانپریشی را تجربه کردهاند و ۱۱.۴ درصد گزارش کردند که افسردگی دارند. علاوه بر این، ۹.۷ درصد اضطراب را گزارش کردند.
مواجهه بیشتر با ذرات ریز قابلاستنشاق در دوران بارداری و دوران کودکی با افزایش احتمال تجارب روانپریشی همراه بود. قرار گرفتن در معرض ذرات ریز قابلاستنشاق در دوران بارداری نیز با نرخ افسردگی بالاتر همبستگی دارد. برعکس، قرار گرفتن در معرض آلودگی صوتی در دوران کودکی و نوجوانی با اضطراب بالاتری مرتبط بود. هیچ ارتباط معنیداری بین قرار گرفتن در معرض دیاکسید نیتروژن و پیامدهای سلامت روان پس از تعدیل متغیرهای کمکی یافت نشد.
یافتهها بر اهمیت مواجهه با آلودگی در سنین پایین بر سلامت روان تاکید میکنند و نشان میدهند مداخلاتی که کاهش آلودگی صوتی و هوا را هدف قرار میدهند میتوانند نتایج سلامت روان جوانان را بهبود بخشند. تحلیل حساسیت از اعتبار این یافتهها پشتیبانی میکند.
در این تحقیق همگروهی طولی تولد که حدود ۲۵ سال را شامل میشد، مواجهه با ذرات ریز قابلاستنشاق در اوایل زندگی در دوران بارداری و کودکی با افزایش تجارب روانپریشی و افسردگی همراه بود.
علاوه بر این، آلودگی صوتی دوران کودکی و نوجوانی با اضطراب بالاتر مرتبط بود. این ارتباطات پس از تعدیل عوامل مخدوشکننده بالقوه، قابل توجه باقی ماندند و اهمیت مواجهههای محیطی اولیه در پیامدهای سلامت روان را برجسته کردند. در مقایسه با نتایج تحقیقات قبلی، این تحقیق بر اثرات مضر آلودگی هوای دوران بارداری و اوایل دوران کودکی بر سلامت روان، برخلاف یافتههای مربوط به مواجهههای دوران بزرگسالی، تاکید میکند. این تحقیق همچنین با شواهد موجود در مورد تاثیر آلودگی صوتی بر اضطراب با تأکید بر نقش استرس و اختلال خواب مطابقت دارد.
نقاط قوت این تحقیق شامل دوره طولانی پیگیری و تعدیل متغیر کمکی جامع است. با این حال، محدودیتهایی مانند ماهیت مشاهدهای دادهها، مخدوشگرهای بالقوه باقیمانده و خطاهای اندازهگیری در دادههای آلودگی تایید شدهاند. تعمیمپذیری تحقیق ممکن است بهدلیل همگروهی بهنسبت مرفه و کم تنوع محدود باشد.
تحقیقات آینده باید روی اندازهگیریهای دقیقتر آلودگی، ازجمله برآوردهای مواجهه شخصی و بررسی طرحهای شبهتجربی برای ایجاد رابطه علت و معلولی بهتر تمرکز کند. علاوه بر این، بررسی مدلهای دوره زندگی و دورههای حساس در مقابل اثرات تجمعی در مجموعههای داده بزرگتر میتواند مسیرهای مرتبط با آلودگی را به سلامت روان بیشتر روشن کند.
یافتههای این تحقیق در مجله JAMA Network Open منتشر شده است.
منابع