جامعه‌ای که به لُمپنیسم دچار شده است


جامعه‌ای که به لُمپنیسم دچار شده است

در کتاب «فرهنگ علوم سیاسی» در تعریف واژه «لمپن» چنین آمده: گروه یا اقشار وازده جامعه است که معمولاً ‌در حاشیه شهرهای بزرگ جوامع صنعتی زندگی نموده و از ارتباط و اتصال با طبقات فعال و مولد جامعه بریده‌اند. این گروه که از جریان زندگی عادی به دورند، بدون شغل و حرفه‌ای مفید زندگی خود را در شرایط بسیار نامطلوب و سخت بسر می‌برند. اینان برای امرار معاش و گذران زندگی غالباً به کارهای ناشایست و ضد انسانی تن می دهند. همچنین در فرهنگ نامه‌های ایرانی از جمله فرهنگ دهخدا و معین، از واژه «لمپن» به معنای فرد بیکاره و ژنده پوش نام برده شده که برای به دست آوردن پول به هر کار ناپستدی تن می دهد. این روزها لمپنیسم رنگ و رویی دیگر به خود گرفته و کاربرد این کلمه به صورت کلی عوض شده و کسانی که این واژه را به دنبال نام خود یدک می کشند، رنگ و رویی تازه به خود گرفته‌اند و سعی دارند با ایجاد تغییر و تحولات در شکل و ظاهر خود، کمی بیشتر با جامعه امروزی خود را اُخت بدهند و در دل جامعه جایی برای خود باز کنند. چند سالی است که با گسترش فضای مجازی، راه برای اینگونه افراد باز شده و به اصطلاح عامیانه، لباس ژنده خود را عوض کرده‌اند و با لباسی نو مقابل دوربین‌های تلفن همراهشان ظاهر می‌شوند و با هر محتوا و شکل و شمایلی قصد دارند علاوه بر گدایی محبت و توجه، در نهایت سود و منفعت مالی فراوانی را به جیب خود روانه کنند. آنها حاضرند برای به مقصد رسیدن، هرکاری هرچند ناخوشایند و زشت را انجام بدهند. اگر از کاربران فضای مجازی باشید لازم نیست برای دیدن یکی از این افراد کار خاصی انجام دهید، کافی است اینستاگرام را باز کنید و به قسمت اکسپلور آن سری بزنید؛ تا چشم کار می‌کند اینگونه افراد در کف فضای مجازی یا در حال دلقک بازی هستند یا در حال انجام حرکات موزون به همراه همسر یا شریک عاطفی‌شان یا این که با ساخت کلیپ‌های سخیف سعی دارند صرفاً با جلب توجهی آنی در فضای مجازی، خوراک درآمد آینده خودشان را بار بگذارند. زمانی نه چندان دور، گم شدن یک عکس پرسنلی سه در چهار توسط یک دختر، به حدی برای خانواده ناگوار بود که تا مدت‌ها خانواده مذکور دچار مشکلات فراوانی می‌شد ولی الان قضیه فرق کرده، با ظهور لمپن‌های مجازی دیگر به تصویر کشیدن مادر و شوخی‌های دستی با پدر و انتشار ویدیوی همسر و خواهر در فضای مجازی به امری عادی تبدیل شده است و عده‌ای که حتی در فضای مجازی هم نیستند، چنین رفتاری را عادی تلقی می‌کنند و اعتقاد دارند که به اشتراک گذاشتن لحطه به لحظه از زندگی شخصی شان در شبکه‌های مجازی نه تنها ایراد ندارد بلکه باعث بالا رفتن شأن و شخصیت آنها و امروزی جلوه دادنشان می‌شود. آدمی از این حجم از محتوای سخیف گاهی بنا می‌کند که سر به بیابان بگذارد. مشکل آنی نیست، مشکلی که هشدار آن چندین سال است به صدا درآمده؛ تغییر ذائقه و رفتار مردم در آینده‌ای نه چندان دور است. در جامعه‌ای که به راحتی در فضای مجازی به پدر و مادر بی‌حرمتی می‌کنند و آن را برای خنده به اشتراک می‌گذارند، در جامعه‌ای که انتشار ویدیویی از رقص شریک زندگی به یک ارزش تبدیل می‌شود، چه انتظاری می‌توان از نوجوانان آینده داشت؟ لمپنیسم و لمپن بودن در حال حاضر به منبعی برای درآمد در کشور ما تبدیل شده است و هرکس که در این مسیر پا می‌گذارد به احتمال قطع به یقین موفق خواهد شد. در جامعه‌ای که برای یک نوجوان ثابت شده که می‌تواند با اشتراک برخی ویدیوهای شخصی در فضای مجازی بعد از مدتی با جمع کردن مخاطب، پول‌های هنگفتی به جیب بزند، چگونه می‌توان ثابت کرد که تحصیلات آکادمیک و تربیت و شعور و شخصیت باید ارزش غالب بر جامعه باشد؟ مسیری که هم اکنون اکثر نوجوانان و جوانان ما به آن دچار هستند، به هیچ عنوان مسیر مشخص و روشنی نیست. مسیری که به اختیار انتخاب شده و در نهایت راهی جز تباهی در پی ندارد. فضای مجازی به محلی برای شوآف تبدیل شده و عده‌ای با عرض اندامِ مالی و عاطفی، حال یا دروغین یا واقعی در این فضا، انگیزه برخی دیگر را به کل نابود می‌کنند و فرد احساس می‌کند هرچقدر هم که دست و پا بزند در نهایت نمی‌تواند جایگاهی همچون فردی که در اینستاگرام مشغول شوآف است، کسب کند. در صورتی که با توجه به تحقیقاتی که انجام شده بسیاری از زندگی‌هایی که در اینستاگرام به اشتراک گذاشته می‌شود همگی ساختگی است و صرفاً برای کسب مخاطب سعی می‌کنند که چهره خوبی از خود به نمایش بگذارند. درد لمپنیسم و لمپن بودن چند سالی است که جامعه ما را به خود گرفتار کرده و اگر هرچه زودتر فکری به حال این وضعیت نکنیم، قطعا در آینده‌ای نه چندان دور، لُمپن بودن به یک ارزش تبدیل می‌شود. علی کلانتری



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

(تصاویر) مخوف‌ترین مرکز بازداشت و شکنجه در دمشق