ویران کردن مدارس دولتی برای آباد کردن مدارس غیرانتفاعی!
آیا باید با کمال تأسف بگوییم در پیدا و پنهان سیاستهای کلانی که در بدنه دولت و وزارت آموزش و پرورش در جریان است «ویرانهسازی مدارس دولتی برای رونق و توسعه مدارس غیرانتفاعی» در دستور کار قرار دارد؟! به گزارش تسنیم، مدارس دولتی کشورمان در زمان حاضر با کمبود 60 هزار سرایدار و خدمتگزار مواجه است؛ وضعیتی که بهشدت بر نظافت کلاسها و سرویسهای بهداشتی تأثیر گذاشته و باعث نارضایتی خانوادهها و دانشآموزان شده است، این کمبود نه تنها به بهداشت مدارس آسیب میزند، بلکه به سرقت اقلام موجود در مدارس نیز دامن میزند. فشار مضاعف بر خدمتگزاران خدمتگزاران موجود با حقوقی بین 10 تا 12 میلیون تومان، موظفند گاهی چندین مدرسه را نظافت کنند که این موضوع فشار مضاعفی بر آنها وارد کرده است. خانوادهها نیز از وضعیت نامناسب سرویسهای بهداشتی گلایه دارند و میگویند که این مسئله موجب میشود دانشآموزان تمایلی به استفاده از آنها در طول حضور خود در مدرسه نداشته باشند که به تبعات بهداشتی و سلامتی آنها منجر میشود. وعدههای استخدام محقق نشد در سالهای اخیر، تمرکز مسئولان وزارت آموزش و پرورش روی مدارس دولتی خاص مانند سمپاد، شاهد و نمونه دولتی بوده است و در نتیجه، مدارس دولتی عادی به حاشیه رفتهاند و با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند؛ با وجود وعده استخدام 8 هزار سرایدار، این وعدهها همچنان محقق نشده است. در این شرایط، برخی مدیران مدارس از خانوادهها خواستهاند که برای نظافت کلاسها و سرویسهای بهداشتی کمک مالی کنند یا خودشان اقدام به نظافت کنند؛ این مسئله تا جایی پیش رفته است که یکی از مدیران بهدلیل طرح درخواست از خانوادهها برای تمیز کردن کلاسهای درس، برکنار شده است. ماجرا از این قرار بود که مادر دانشآموز بهدلیل نداشتن توانایی مالی از مدیر مدرسه خواسته بود برای هزینه لباس فرم دختر دانشآموز او، تخفیف قائل شود، اما مدیر مدرسه در نامهای بهجای ارائه لباس فرم بهقیمت ارزانتر از مادر دانشآموز خواست که به سرایدار مدرسه در تمیز کردن کلاسهای درس کمک کند که در نهایت همین درخواست، منجر به فشار برای استعفای او شد. بار هزینههای مدارس دولتی بر دوش مردم عبدالوحید فیاضی؛ عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، میگوید؛ مشارکت مردم در آموزش و پرورش همیشه وجود داشته اما در سالهای اخیر این مشارکت به شکلی نادرست و بهعنوان یک بار مالی بر دوش خانوادهها درآمده است. او بر لزوم توجه بیشتر دولت به وضعیت مدارس دولتی تأکید میکند و میگوید؛ این روند نگرانکننده میتواند به مشکلات بیشتری منجر شود. در نهایت، وضعیت کنونی نشاندهنده بیتوجهی دولتمردان به مدارس دولتی عادی و فشارهای روزافزون بر خانوادهها برای تأمین نیازهای آموزشی و بهداشتی فرزندانشان است. درخواستهای متعدد مالی درخواستهای مختلف مدیران مدارس از والدین دانشآموزان از جمله تمیز کردن کلاسهای درس که موضوع فقط این روزها نیست و مدتهاست در مدارس دولتی مشاهده میشود تا دریافت اجباری پول از شهروندان بهبهانههای مختلف که در موارد متعددی به بیاحترامی به والدین و دانشآموزان منجر میشود، بهعنوان مثال، یکی از والدین میگوید؛ «مدرسه اعلام کرده است که کامپیوتر کلاس درس دانشآموزان خراب شده است و از خانوادهها خواستهاند 300 هزار تومان پرداخت کنند تا کامپیوتر جدید خریداری شود، این مبلغ علاوه بر کمکهای مالی دیگری است که باید به مدرسه پرداخت کنیم همچنین بهبهانه برگزاری جشنهای مختلف، بهطور مداوم از خانوادهها پول دریافت میشود؛ همین چند روز پیش بهبهانه برگزاری جشن، از والدین پول گرفتند.» سیاست دولت به حاشیه راندن مدارس دولتی! تا زمانی که رویکرد دولتها در حمایت از مدارس دولتی تغییر نکند و نیازهای واقعی آنها در اولویت قرار نگیرد و تا زمانی که در برابر تخلفات مالی مدارس دولتی، اخذ مبالغ اجباری از سوی این مدارس بهبهانههای مختلف، و نقض حقوق والدین و دانشآموزان مماشات شود، شاهد وضعیت امروز مدارس دولتی و تضعیف هرروزه آنها خواهیم بود، بهعبارتی، این مشکلات نتیجه بیتوجهی به مدارس دولتی، سیاستگذاریهای کلان بهنفع مدارس غیرانتفاعی و عدمتخصیص اعتبارات لازم به مدارس دولتی است. زمانی که بهصورت کلان، اتفاقات چند دهه اخیر از زمان تأسیس و فعالیت نخستین «مدارس غیرانتفاعی» در کشورمان را رصد میکنیم، یک روند خزنده بسیار مشکوک در سیاستهای کلان حوزه آموزش و پرورش برای سرکوب و به حاشیه راندن مدارس دولتی و رونق مدارس غیرانتفاعی را مشاهده میکنیم! سیاستهای کلان مشکوکی که هزینه کردن برای آموزش و پرورش و مدارس دولتی را بهنوعی تحمیل هزینه سنگین بر دوش دولت میداند؛ بهراحتی میتوان رگههای این تفکر بسیار خطرناک را در قول و فعل برخی مسئولان ارشد دولتی دید که آموزش و پرورش باید با «برونسازی امر آموزش به بخش خصوصی» در قالب توسعه مدارس غیرانتفاعی، آهسته آهسته خود را از شر تخصیص منابع دولتی برای مدارس دولتی و حمایت از آنها خلاص کند! با این اوصاف، بهتر میتوان پاسخ بسیاری از سؤالات درباره اتفاقات تلخ و ناگوار این روزها در مدارس دولتی و فشار مضاعف به خانوادههایی را که فرزندان آنها در این مدارس دولتی مشغول به تحصیل هستند، یافت! آیا باید با کمال تأسف بگوییم در پیدا و پنهان سیاستهای کلانی که در بدنه دولت و وزارت آموزش و پرورش در جریان است «ویرانهسازی مدارس دولتی برای رونق و توسعه مدارس غیرانتفاعی» در دستور کار قرار دارد؟!