زمانی که منافع شخصی را به مصالح کشور ترجیح می‌دهند!


کافی است تنها یک درصد از آحاد جامعه برآن شوندکه ازمنافع شخصی خودشان به هیچ عنوان نگذرند ؛حتی اگربرای اعتلای کشور باشد! امروز معضلات موجود دامن گیر تمام کسانی است که 45سال پیش تصمیم گرفتند اززیر بارسنگین 2500ساله شاهنشاهی شانه خالی کنند تا کشور متعلق به همه کسانی باشد که برای خاک و آیین مقدسش خون داده اند. البته مرارت ها کشیدند اما همچنان مستحکم مانند تا استعمار گران نتوانند بار دیگر بر گرده آنها سوار شوند. حالا اگر قرار است بازهم خورده بورژواهایی درمملکت پیدا شوند تا خون آحاد آن را از طرق مختلف بمکنند, باید توجه داشته باشند این ملتی که توانسته اند انقلاب خود را به دیگر سرزمین های اسیر شده در بند استعمار؛ صادر کنند؛ هرگز اجازه نخواهند داد آنچه با مرارت وخون دل به چنگ آروده اند به راحتی از دست برود و هر روز در گوشه ای وبه طریقی تازه اختلاس ایجاد شود که البته هرنوع تعدی به اموال عمومی را میتوان اختلاس نامید.مگراینکه کسانیکه مسئولیت پذیرفته اند اجازه ندهند حقوق عامه پایمان شود؛ بسیاری از مدیران کلان و میانی وحتی پایین دستی پیدا می شوند که شب وروزشان را فدای کار وتلاش بی وقفه کنند تا مردم آرامش وآسایش داشته باشند ؛ حالا اگر در این میان فردیا گروههایی این انضباط را برنمی تابند؛ جایگاهی در بین آنها نخواهند داشت؛ امروز کشور خواسته یا ناخواسته بسوی پیری جمعیت می رود که اگرطرح های جدید یرای عبور از این ابر بحران عملیاتی واستمرار بدون وقفه داشته باشد ؛ سی سال بعد آثار مثبت آن نمودار می‌گردد وبالطبع در این فاصله کشور با بحران ها ونقصان هایی مواجه خواهد بود که یکی از آنها این روزها به وضوح آشکار شده است. آمار های نگران کننده ا حکایت از آن دارند؛ چهار میلیون بازنشسته که اکثراً از کار افتاده هستند در اقصی نقاط کشورزندگی می کنند و چشم امیدشان به صندوق های بازنشستگی است که سی سال سهم قانونی را از حقوق آنها برداشت کرده اند ومعلوم نیست به کدام راه زده اند که امروز دم از ورشکستگی می زنند و بازهم برای رفع نقیصه ای که ایجاد شده به سراغ شاغلان می روند تا سن بازنشستگی را از مرز شصت سالگی بگذرانند ؛ شاید بار صندوق های کم آورده سبک تر شود؛ در حالیکه هم اکنون اواخر هر ماه سازمان های متولی از جمله یرنامه وبودجه برای تامین اعتبار پرداخت حقوق و مستمری این طیف عظیم با چالش مواجه است! از سویی بازنشستگان و مستمری یگیران به صورت تمام وقت نگران خدمات درمانی خود هستند تا هرسال کاهش کمی و افت کیفی پیدا کند زیرا شرکت های بیمه گرقبل از تفکر پیرامون خدمات بهتر در اندیشه کسب در آمد بیشتر هستند! اگر چه متولی بالا دستی این چهار میلیون نفر که با محاسبه اعضا خانواده هایشان از مرز ده میلیون نفر می گذرند نیزهمین مسیرغلط شرکت های بیمه گر را طی می کنند زیرا نه تنها بیمه پایه ثابتی درکار نیست بلکه بیمه های تکمیلی و اکمل هم بکلی ناقص هستند! امروز تامین اجتماعی بیمه مکمل بازنشستگان خود راهمچنان به آتیه سازان سپرده اما صندوق بازنشستگی کشوری از خدمات بیمه ملت که خود سهامدار آن است استفاده می کند تا سر وته پرداخت ها رابزند ودر حقیقت بازنشستگان تنها اسم بیمه تکمیلی را یدک بکشند! از سوی دیگر در حالیکه تمام فرهنگیان بازنشسته سراسر کشوراز بیمه اکمل استفاده می کنند ؛ تعجب بر انگیز است که معدودی بازنشستگان ومستمری بگیران حوزه ستادی وزارت آموزش وپرورش حکم نوعی واتیکان صوری را پیدا کرده اندتا از مزایای این بیمه بیش از دوسال است محروم باشند! معلوم نیست بین مدیریت این وزارت خانه با صندوق بازنشستگی کشور چه شکر آبی رخ داده که دود این آتش چشم بازنشستگان محروم را می سوزاند! شایع است بعد ازبایکوت بازنشستگان حوزه ستادی وزارت آموزش وپرورش از بیمه مکمل در آذر ماه امسال نوبت بازنشستگان آموزش پرورش پایتخت می شود تا از این مزیت محروم شوند! باور داشته باشیم خودمان هم در یک چشم بهم زدن به خیل این جامعه محروم خواهیم پیوست وآن وقت است که باید کسی ر اپیدا کنیم تا بحال نزار ما شیون کند! حسن روانشید - روزنامه‌نگار پیشکسوت



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

تصاویری از اردک عاشق تا ژست زن‌ها با لباس «چینی» در دوره قاجار