کودکانِ کار، قربانیِ سودجویی و عدم نظارت مسئولان


کودکانِ کار، قربانیِ سودجویی و عدم نظارت مسئولان

حضور بیش از حد کودکان کار در مترو تهران، یک معضل اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی است که نه تنها بر خودِ این کودکان، بلکه بر جامعه به ‌طور کلی تأثیرات منفی و عمیق می‌گذارد. این پدیده، که به ‌ویژه در کلان‌شهرهایی مانند تهران به وضوح دیده می‌شود، نشان‌ دهنده ناهنجاری‌های اجتماعی و اقتصادی است که نیازمند توجه فوری و اساسی از سوی سازمان‌های مربوطه و نهادهای دولتی می‌باشد. کودکان کار، به دلیل شرایط اقتصادی نامناسب خانواده‌ها، به ناچار وارد بازار کار می‌شوند. البته بخش زیادی از انها را اتباع بیگانه تشکیل می‌دهند که عزمی در میان مسئولان به وجود آمده تا آنها را به کشورهایشان باز گردانند. این وضعیت به ‌ویژه در شهرهای بزرگ و پر جمعیت مانند تهران حادتر است. مترو به عنوان یکی از پرکاربردترین وسایل نقلیه عمومی، مکانی است که کودکان کار برای کسب درآمد به آنجا روی می‌آورند. آنها با فروش محصولات مختلف، ارائه خدمات یا حتی گدایی، در تلاش هستند تا بخشی از هزینه‌های خانواده‌هایشان را تأمین کنند. این واقعیت تلخ نشان‌ دهنده وضعیت نگران ‌کننده‌ای است که بسیاری از خانواده‌ها با آن مواجه هستند و در عین حال، نشان‌ دهنده بی‌توجهی جامعه و دولت به نیازهای اساسی این کودکان است. باید اقرار کنیم، مافیاهای گدایی و کسب درآمد به‌ عنوان یک عامل تسهیل‌ کننده، از این وضعیت سوء استفاده کرده و کودکانی را که در شرایط نامناسب قرار دارند، به کار می‌گیرند. این مافیاها با استفاده از روش‌های پیچیده و اغلب غیر قانونی، کودکان را تحت فشار قرار داده و آنها را به گدایی یا کار در مکان‌های عمومی مانند مترو و پارک‌ها وادار می‌کنند. این مافیاها معمولاً با وعده‌های دروغین از جمله تأمین نیازهای اولیه زندگی یا ارائه آموزش، کودکان را به خود جذب می‌کنند. آنها با ایجاد یک شبکه پیچیده از کنترل و نظارت، کودکان را تحت فشار قرار می‌دهند تا درآمد بیشتری کسب کنند. این شبکه‌ها معمولاً شامل بزرگ‌ترهایی هستند که به‌ عنوان سرپرست عمل کرده و کودکان را به کار وادار می‌کنند. این وضعیت نه تنها بر روی خود کودکان بلکه بر روی خانواده‌ها و جامعه نیز تأثیرات منفی دارد. آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از کار در شرایط سخت برای کودکان غیر قابل انکار است. بسیاری از این کودکان به دلیل ساعات طولانی کار، تحت فشارهای جسمی و روحی قرار دارند. کار در محیط‌های شلوغ و پر خطر مانند مترو، خطراتی از قبیل تصادف، آلودگی‌های محیطی و حتی تعرضات اجتماعی را به همراه دارد. این امر می‌تواند منجر به بروز مشکلات جدی در سلامت جسمی و روانی آنها و حتی مردم عادی شود. علاوه بر آسیب‌های جسمی، حضور کودکان در این شرایط می‌تواند تأثیرات مخربی بر روی تحصیلات آنها داشته باشد. بسیاری از این کودکان به دلیل ساعات طولانی کار، از تحصیل محروم هستند. این امر نه تنها بر آینده شغلی آنها تأثیر منفی می‌گذارد بلکه باعث ایجاد یک چرخه معیوب اجتماعی نیز می‌شود. عدم دسترسی به آموزش مناسب موجب تداوم فقر و ناهنجاری‌های اجتماعی در نسل‌های بعدی خواهد شد. حضور کودکان کار در مکان‌های عمومی همچنین می‌تواند به ناهنجاری‌های اجتماعی دامن بزند. این کودکان ممکن است با رفتارهای غیرقانونی یا خطرناک مواجه شوند و در نتیجه، به سمت انحرافات اجتماعی سوق پیدا کنند. این وضعیت نه تنها برای خود کودکان آسیب‌زا است بلکه می‌تواند بر روی سایر افراد جامعه نیز تأثیر منفی بگذارد. نگرانی‌های امنیتی و اجتماعی ناشی از حضور کودکان کار در مترو، می‌تواند احساس ناامنی را در جامعه افزایش دهد. از سوی دیگر، بکارگیری کودکان توسط مافیاها برای گدایی و کار در مکان‌های عمومی، نشان‌دهنده یک بحران اخلاقی است که نیازمند توجه جدی از سوی دولت و نهادهای اجتماعی است. بی‌توجهی به این موضوع می‌تواند منجر به افزایش نرخ فقر و بیکاری در جامعه شود. دولت باید با همکاری سازمان‌های غیردولتی و نهادهای بین‌المللی، برنامه‌های جامع و مؤثری را برای حمایت از کودکان کار طراحی کند. این برنامه‌ها باید شامل آموزش‌های حرفه‌ای، حمایت‌های مالی برای خانواده‌ها، ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب برای بزرگ‌ترها و همچنین فراهم کردن شرایط تحصیل برای کودکان باشد. همچنین، رسانه‌ها باید نقش خود را در اطلاع‌رسانی درباره مشکلات این کودکان ایفا کنند و توجه عمومی را به این معضل جلب کنند. در نهایت، باید تأکید کرد که عدم رسیدگی به موضوع بکارگیری کودکان توسط مافیاها نه تنها عواقب جبران‌ناپذیری برای خود این کودکان خواهد داشت بلکه می‌تواند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای برای جامعه ایجاد کند. بنابراین، زمان آن فرا رسیده است که همه ما به عنوان اعضای جامعه، نسبت به این موضوع حساس باشیم و با همکاری یکدیگر راهکارهای مؤثری برای حل این معضل پیدا کنیم. تنها با همت جمعی و اقدام‌های عملی می‌توانیم آینده‌ای بهتر برای این کودکان و جامعه‌مان رقم بزنیم. این معضل نه تنها نیازمند توجه فوری است بلکه باید به‌عنوان یک اولویت ملی در نظر گرفته شود. اگرچه حل این بحران آسان نیست، اما با اقدامات درست و همسویی میان دولت، سازمان‌های غیردولتی و جامعه مدنی، می‌توانیم قدم‌های مؤثری در جهت کاهش آسیب‌ها و حمایت از حقوق این کودکان برداریم. در نهایت، ما باید با شناخت دقیق‌تر از مشکلات موجود، تلاش کنیم تا شرایط زندگی این کودکان را بهبود بخشیم. ایجاد شبکه‌های حمایتی برای خانواده‌ها، فراهم کردن فرصت‌های تحصیلی و شغلی مناسب برای بزرگ‌ترها و همچنین آگاهی‌بخشی به جامعه درباره حقوق کودک، می‌تواند راهکارهای مؤثری برای مقابله با این معضل باشد. تنها با یک رویکرد جامع و همگرا می‌توانیم امید را به زندگی این کودکان بازگردانیم و آینده‌ای روشن‌تر برای آنها بسازیم. علی کلانتری



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

روایت دو پناهجوی ایرانی در کمپ پناهجویان «دانکرک»: ما عزراییل را به چشم دیدیم