چرا نوجوانان به فیلم‌های کره‌ای علاقه دارند؟


چرا نوجوانان به فیلم‌های کره‌ای علاقه دارند؟

* آقای هاشمی‌نسب، روز شهادت محمدحسین فهمیده به‌عنوان روز نوجوان نامیده شده است. گفت‌وگویمان را با یاد شهدا به‌ویژه شهدای دانش‌آموز آغاز کنیم. شهید فهمیده، شهید ۱۳ ساله‌ای بود که امام راحل، او را رهبر این کشور خطاب کردند و امروز رهروان شهید فهمیده‌ها گام در مسیری گذاشتند که جهان متحیر از عزتی است که امروز در ایران فراهم شده و امید داریم که ان‌شاءالله سرریز این عزت و اقتدار در حوزه‌های معیشتی و اقتصادی هم رقم بخورد و ان‌شاءالله شیرینی دوچندان، کام ملت را شیرین کند و این راه، راهی نیست جز راه امثال نوجوانان شهید، مثل شهید حسین فهمیده، شهید رسول فرجی، شهید مرحمت بالازاده و امثال این شهدا که این راه را شروع کردند و بچه‌های نسل‌های بعدی این راه را ادامه می‌دهند. *تعریفتان از دوره نوجوانی چیست؟ دوره نوجوانی، دوره گذار از کودکی به بزرگسالی است و اگر جوانی را مرحله اول بزرگسالی بدانیم، دوره نوجوانی، دوره‌ای است که کودک می‌خواهد برای ورود به فضای بزرگسالی آماده شود. از باب آموزه‌های دینی هم تقریباً می‌شود گفت دوره نوجوانی اواخر دوره دوم تربیت یعنی دوره بندگی و اوایل دوره وزارت است؛ یعنی اواخر هفت‌ساله دوم و اوایل هفت‌ساله سوم که دوره وزارت است را می‌توان دوره نوجوانی تعریف کرد. * برخی می‌گویند دوره نوجوانی معنا ندارد چون دوره کودکی تا ۱۸ سالگی هم تعریف می‌شود؟ روان‌شناسان و سازمان‌های متولی امر، کودکی را تا ۱۸ سالگی تبیین می‌کنند و بعد از آن را دوره جوانی می‌پندارند اما بر مبنای مشاهدات و فضایی که در دوره تقریباً از ۱۴، ۱۵ سالگی تا ۱۹، ۲۰ سالگی مشاهده می‌شود، افرادی که در این دوره قرار دارند نه حال و هوای کودکی به خود می‌گیرند یعنی فضایی را برای خودشان در این سن‌وسال ایجاد می‌کنند که نه می‌شود گفت که آنها کودک هستند و نه می‌شود گفت آنها بزرگسال هستند و بزرگ شدند؛ بلکه باید یک برهه‌ای را به‌عنوان دوره گذار در این فضا تعریف کرد که این فضا به‌عنوان دوره نوجوانی تعریف می‌شود. * متولی دوره نوجوانی چه کسی باید باشد؟ دوره نوجوانی تقریباً همان دوره سوم تربیت است که می‌توانیم آن را دوره وزارت بنامیم و متولی این دوره طبیعتاً آموزش‌وپرورش است که بخشی از تولی‌گری را دارد و کلیت حاکمیت هم باید برای این دوره برنامه‌ریزی کند. خاصه در کشور ما که قطعاً اگر بخواهیم بر مبنای منویات مقام معظم رهبری نگاه کنیم، توجه ویژه می‌طلبد.مقام معظم رهبری، نوجوان را افسر نام‌گذاری می‌کنند. نوجوان را سرباز صفر نمی‌بینند و در درجه بالاتر او را می‌بینند و به او هویت می‌دهند و وقتی ایشان یک چنین هویتی را برای نوجوان ترسیم می‌کنند، طبیعتاً حاکمیت هم باید بر مبنای این هویت، متولی این دوره از عمر آینده‌سازان کشور باشد. مخصوصاً بعد از بیانیه گام دوم که می‌شود گفت اصلی‌ترین مخاطب آن، نوجوانان و جوانان بودند، متولی خاص نمی‌توانیم برای دوره نوجوانی ببینیم؛ یک بخش قابل‌توجه آن، آموزش‌وپرورش و خاصه در بخش هویتی، تشکل‌ها را می‌توانیم به‌عنوان متولی این حوزه و این دوره از سن فرزندانمان بدانیم. اما در کل باتوجه‌به مسئولیت کلانی که برای آینده کشور در این دوره برای نوجوانان توسط رهبر معظم انقلاب متصور شده‌ است، باید کل حاکمیت متولی این دوره باشد. * چرا دوره نوجوانی با ویژگی‌های حساس و مهم آن، متولی واحدی ندارد؟ گفتم اصلاً شاید امکان اینکه متولی واحد داشته باشد، نمی‌توانیم متصور شویم و به همین دلیل هم در دوره شهید رئیسی، پیشنهادی مطرح شد که شورای‌عالی جوانان که به ریاست رئیس‌جمهور تشکیل می‌شد به شورای‌عالی جوان و نوجوان تغییر نام پیدا کند. یعنی کل حاکمیت، کل دولت پای‌کار بیاید برای اینکه چالش‌ها و امورات نوجوانان بررسی شود و برایش برنامه طراحی شود تا نوجوان هویت مضاعفی دریافت کند و براین‌اساس به نظر من نمی‌شود برایش تک متولی مدنظر داشت و به‌ناچار با این اقدامی که رئیس‌جمهور شهید انجام داد، می‌شود گفت که متولی را دولت قلمداد کرد و باید از آنجا با تقسیم وظایفی که در حوزه‌های مختلف صورت می‌گیرد، پیگیری شود. * به نظر شما مهم‌ترین چالش‌های نوجوانان چیست؟ درباره مهم‌ترین چالش‌های دوره نوجوانی در حوزه‌های مختلف می‌توان صحبت کرد ولی اصلی‌ترین چالشی که نوجوان با آن درگیر هست، چالش هویت است. چالشی که گفتم در بالا صحبت کردم. نوجوان دیگر نمی‌خواهد خودش را کودک ببیند و از آن طرف هنوز بار مسئولیت بزرگسالی هم بر گردنش نیست اما در این بین باید هویتی به او داده شود که ازیک‌طرف سرخورده نشود از باب اینکه دوباره به کودکی برگشته و ازیک‌طرف، برای به دوش کشیدن بار مسئولیت بزرگسالی آماده شود. چالش‌های متعددی را می‌شود دید اما اصلی‌ترین چالش دوره نوجوانی، چالش هویت بچه‌های ما و هویت فرزندان این مرزوبوم است. * چرا نوجوانان ما به فیلم‌های کره‌ای و آهنگ‌های کره‌ای گرایش دارند؟ اولاً کره در حوزه خانواده یک شباهت‌های ویژه با کشور خودمان از قدیم‌الایام دارد یعنی کلاً می‌شود گفت که این دو کشور شباهت‌های ویژه‌ای در حوزه خانوادگی با هم داشتند و دارند و این قرابت‌ها مزید بر علت شده است. همچنین اتفاقات ویژه‌ای در حوزه پرداختن به چالش‌ها و خواست‌های نوجوانان شده است و نیازسنجی فرهنگی نوجوانان در کره صورت‌گرفته است. می‌شود گفت که اقداماتی چه پشت پرده، چه جلوی پرده صورت‌گرفته و باعث شده تولیداتی را چه در حوزه فیلم و چه در حوزه موسیقی انجام دهند که نه فقط برای کشور ما بلکه برای خیلی از نوجوانان در سطح دنیا جذاب باشد.دلیل اصلی‌اش همین است که مهندسی فرهنگی درستی از باب نیازسنجی برای نوجوان داشتند و یا حتی تا یه جایی پیش می‌روند که نیازسازی کردند یعنی نیاز را در نوجوان قرن ۲۱ ایجاد می‌کنند؛ آن نیازی را که خودشان برایش پاسخ تولید کردند. در اصل، کارویژه‌ای در کره و در پشت پرده، کشورهای دیگر‌ داشتند که باعث شده است، جذابیت فیلم‌ها و موسیقی کره‌ای برای بچه‌ها و نوجوانان این نسل و این سن‌وسال بیشتر شود. * برای تغییر ذائقه نوجوانان چه باید کرد؟ برای تغییر ذائقه نوجوانان، اولاً باید ریشه‌هایش را به آنها شناساند. نوجوان امروز ایرانی باید به گفته مقام معظم رهبری، ریشه خودش را بشناسد و بداند که از کجا آمده است؛ بداند که چه تمدن غنی را به ارث برده است. بداند که در حوزه ایرانیت و اسلامیت چه افتخارات کلانی به او ارث رسیده است. دوم این که باید خودش به این باور برسد که ایرانی، توانمند است و می‌تواند. همین اتفاقاتی که در وعده صادق ۱ و ۲ و در پدافندی که در برابر جسارت رژیم جعلی اسرائیل صورت گرفت، خودش می‌تواند باور ایجاد کند یا در حوزه‌های مختلف مثل المپیاد، حوزه‌های علمی و در حوزه‌های ورزشی، فرزندان این آب‌وخاک در یک سطح بالاتری نسبت به بسیاری از کشورهای جهان قرار دارند و وقتی این موارد رو بتوانیم شفاف برای نوجوان امروز بیان و تبیین کنیم قطعاً باور و اعتقاد قلبی در نوجوان ما ایجاد می‌شود. ایجاد باور و شناخت ریشه‌ها و تبیین آینده مهم است. یعنی دیروز چه اتفاقی در کشور افتاده است و ما وارث چه دیروزی هستیم و همچنین امروز چه شرایطی در کشور ما حاکم است و در آینده چه برنامه و چه آینده‌ای برای فرزندان این مرز می‌تواند متصور باشد. وقتی این سه رکن برای نوجوان تبیین شوند قطعاً نوجوان به‌طرف تغییر ذائقه و بر مبنای فرهنگ غنی خود ایران حرکت می‌کند و دنبال محتواهای غنی ایرانی‌اسلامی خواهد رفت. *آیا آموزش‌وپرورش می‌تواند مانند سازمان ملی تعلیم‌وتربیت کودک، بخش نوجوان داشته باشد و زیر مجموعه آن باشد؟ به‌ زعم بنده همین‌الان هم آموزش‌وپرورش این را در بخش نوجوان دارد. تشکل‌های دانش‌آموزی با همین هدف ایجاد شده است. یعنی برای سلایق مختلف، تشکل‌های دانش‌آموزی ایجاد شده تا متولی حوزه نوجوان باشد؛ متولی چه بخش حوزه نوجوان؟ همان چالش اساسی که خدمتتان عرض کردم. تشکل‌های دانش‌آموزی وظیفه و رسالت اصلی‌شان، هویت دادن به نوجوان است یعنی حل چالش هویت نوجوان است حالا با سلیقه‌های مختلف و نیازهایی که نوجوان امروز ما دارد. به‌ زعم بنده نیاز به تشکیل سازمان جدیدی نیست؛ اگر تشکل‌های دانش‌آموزی همین سه تشکل اصلی که در آموزش‌وپرورش فعال هستند یعنی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان، بسیج دانش‌آموزی و سازمان دانش‌آموزی و اگر یک کم بخواهیم فراتر پا را بگذاریم جمعیت جوانان هلال‌احمر هم می‌شود دید و اگر همین‌ها تقویت شوند و شورای هماهنگی تشکل‌های دانش‌آموزی تقویت شود و در سطحی بالاتر به آن نگریسته شود قطعاً می‌تواند چالش‌های حوزه نوجوان را پاسخ دهد و نیازی به تشکیل سازمانی مثل سازمان ملی تعلیم‌وتربیت کودک در حوزه نوجوانی با وجود ساختارهای دقیقی مثل تشکل‌های دانش‌آموزی دیده نمی‌شود. *به نظرتان نباید گسترده‌تر از تشکل‌های دانش‌آموزی برای نوجوان نگریست؟ مثلاً نهاد جدیدی دیده شود؟ همان‌طور که گفتم در دولت شهید رئیسی ایجاد شد و اضافه‌شدن نام نوجوان به شورای‌عالی جوانان و تشکیل شورای‌عالی نوجوانان و جوانان با اعضایی که به آن اضافه شدند این وظیفه را بر گردن خود دولت گذشت و نیازی نیست برای خود نوجوان به‌صورت مجزا سازمان مجزایی شکل بگیرد. گفتم اگر تشکل‌های دانش‌آموزی تقویت شوند و با این ساختار ریشه‌داری که هر سه تشکل دارند می‌توانند با سلایق مختلف، چالش هویت را برطرف کنند و فضای فرهنگی و تربیتی نوجوانان ما را در دست بگیرند و از آن سو، اگر حمایت‌ها از طریق ظرفیت ایجاد شده در شورای‌عالی نوجوانان و جوانان صورت بگیرد طبیعتاً نیاز به ایجاد سازمان جدیدی نیست چون متولی امر باتوجه‌به این شورا، شخص رئیس‌جمهور است و از این ظرفیت باید بیشتر بهره برده شود *پیشنهادهای شما برای توجه به نوجوانان چیست؟ پیشنهاد ویژه من برای اینکه به بخش نوجوان فکر شود، بهادادن به حوزه نوجوان است. بهادادن به آنهایی که قرار است آینده‌ساز این کشور باشند. بهادادن به آنهایی که بنا هست در این دوره، مسیر آینده خودشان را انتخاب کنند. بهادادن به آنهایی که بنا هست تا چند سال آینده بار کشور بر دوش آنها باشد و این بهادادن فقط در کارگروه‌ها حاصل نمی‌شود و باید در مقام عمل، این فضا رقم بخورد. حرف‌هایشان باید شنیده شود و در حوزه تعلیم‌وتربیت و جهاد تبیین باید برای آنها گام‌های مؤثری برداشته شود چون ذهن نوجوان ما پر از سؤال و شبهه ا‌ست. با این فضای مجازی کاملاً یله و رهایی که حاکم در جامعه ما هست، ذهن نوجوان امروز پر از شبهات و آسیب‌هاست و باید به این ذهن بها داده شود و این شبهات رفع شود. در حقیقت باید این شبهات به‌صورت ریشه‌ای پاسخ داده شود و اگر در این حوزه قدم برداشته شود، قطعاً به نوجوان توجه شده و آینده‌سازان بهتری را تربیت خواهیم کرد. * نقش والدین، رسانه و جامعه در مواجهه با نوجوانان چیست؟ همان‌طور که بارها تأکید کردم نوجوان بیشتر در هویت خودش دچار چالش است و از این باب، والدین، رسانه و جامعه با قبول‌کردن حریم‌های آن نوجوان، با واقعیت بخشیدن به داشته‌ها و به تفکرات نوجوان، باارزش دادن به تفکرات او، باارزش دادن به داشته‌های او، می‌توانند این نوجوان را برای قبول مسئولیت در دوره بزرگسالی آماده کنند. * سخن پایانی‌تان؟ اگر واقعاً برای نوجوان همان وظیفه وزارت و شأن وزارت گفته شده در آموزه‌های دینی را که امروز خیلی از روان‌شناسان هم به همین تقسیم سه دوره تربیت رسیدند، توجه کنیم و به آن بها دهیم و اگر والدین، جامعه و رسانه، نوجوان را به عنوان وزیر جامعه تلقی کنند، بسیاری از مشکلات جامعه در حوزه نوجوان رفع می شود و نوجوان بسیار توانمندتری، با ذهن بازتری برای آینده کشور تربیت خواهد شد.



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

روایت دو پناهجوی ایرانی در کمپ پناهجویان «دانکرک»: ما عزراییل را به چشم دیدیم