محلل‌های وفاق!


این یک دکترین شناخته شده و نسبتاً موفق در سیاست مدیریتی چند وجهی است که در اکثر اوقات جواب داده، اگرچه نخ نما شده اما بازهم تکرار می‌شود چون چاره‌ای جزاین در مدیریت‌های کلان دیده نشده مگراینکه همتی پایدار برقرار شود تا زیرساخت‌های فرسوده انتخاب و انتصاب بطور کلی تغییر یابد و از روش سنتی به روز رسانی گردد؛ شاید به جرئت بتوان گفت؛ وفاق شعاری امروز تنها نیاز جامعه امروز را جواب می‌دهد چون به نوعی مسکن است؛ در ادامه با تغییراتی همراه خواهد بود،زیرا اکثرآنها اگرچه نمایشگر نوعی وفاق است اما اصولی و اساسی به نظر نمی‌رسد زیرا هیچ چیز جای خودش نیست واین امر باعث می‌گردد تا انتخاب شدگان نتوانند در این فرصت محدود تا پایان سال جاری شعار استراتژیک و هدفمند جهش تولید با مشارکت مردم را جامه عمل بپوشانند چون نزدیک سه ماه از انتخاب رئیس جمهورمی‌گذرد در حالی که هنوز درگیر چیدمان مدیریت کلان کشور است و در ادامه نیز نوبت جابجایی مدیران میانی و پایین دستی خواهد بود. پیرامون انتصابات انجام شده باید این را گفت که بسیاری از آنها قطعی نیستند زیرا با حکم سرپرستی مشغول به کار شده‌اند و این امر میتواند نوعی تزلزل را در افراد مذکور به همراه آورد تا درادامه انگیزه لازم را برای تلاش مضاعف نداشته باشند؛ از سویی مدیران میانی و پایین دستی از قبل؛ حدود شش ماه است با احتیاط و دست به عصا گام برمی‌دارند و در حقیقت عمر تلف می‌کنند که در زمان به شهادت رسیدن رئیس جمهور فقید و در ادامه انتخاب متولی جدید؛ کشور تکلیف خود را نمی‌داند و این امر هزینه‌های نجومی و کلانی را از هرنظر برای نظام و خزانه به همراه داشته و همچنان دارد. از جهتی دیگر شوراهای اسلامی و به تبع شهرداران هم با نزدیک شدن به سال 1404 و پایان ششمین دوره آنها؛ در اندیشه اسباب کشی هستند و با احتیاط پیش می‌روند که این مسئله هم به خودی خود کم هزینه نخواهد بود زیرا نه تنها این طیف بلکه گروه‌های مقابل و دیگرهم تکلیف خود را پیرامون آماده شدن برای یک انتخابات جدید نمی‌دانند! و در این مقطع حساس سرو کله لایجه بودجه سال 1404 که توأم با شروع برنامه هفتم توسعه است پیدا می‌شود تا قوای سه گانه وهمه نهادهای وابسته را سرگرم چانه زنی برای دریافت سهم بیشتر از اعتباراتی کند که تکلیفش در میان جهش‌های یک شبه گرانی و تورم معلوم نیست و ممکن است هر رقمی با افت ارزش در سال بعد مواجه باشد زیرا شیطنت‌های غرب و دشمنان درمنطقه ادامه خواهد داشت که حاصلی جز هزینه‌‌های سنگین برای کشور به همراه نمی آورد. علاوه بر همه این مشکلات باید به درون هم نگاهی کنجکاوانه‌تری داشت که دولت چهاردهم با شعار وفاق وارد میدان کارزار اقتصادی؛ اجتماعی و فرهنگی شده و هر روز این شعار در ظاهر پررنگ‌تر از قبل است زیرا مدیرانی انتخاب و انتصاب و اعزام می‌شوند که ادامه کارشان شک برانگیز و در بعضی موارد حیرت آور است! و بر هرکس این احساس دست می‌دهد، وفاق یک اسم رمز باشد تا بعضی فعالان گذشته که رزومه‌ای پاک و بی‌شیله پیله و تلاشگرانه دارند، خانه تکانی و حذف شوند! اگرچه مدیران ارزشمند لیاقتشان بالاتر از حد انتظار بوده و می‌طلبد تا به پاس قدردانی از این افراد محدود و معدود در پست‌های بالاتری استفاده شود و معاون وزیری که با حفظ سمت استراتژیکی خود مسئولیتی پر دردسرتر دیگری را هم طی پنج سال گذشته در پایتخت عهده دارد و در هر دو مورد هم موفق بوده حالا بجای ترقی و تعالی و حداقل وزیر شدن یا در همان جایگاه‌های قبلی باقی ماندن به سرعت تنزل مسئولیت پیدا نموده و به پاس همه این فداکاری‌ها به استانداری یک منطقه پر چالش منصوب می شود!؟ و شائبه ایجاد می‌ کنند که شاید این هم یک روش جدید تک زدن در قالب وفاق باشد تا شخص مورد نظر را در محذور اخلاقی قرار دهند و در این مقام موقتی بنشانند در حالی که فرد دیگری را برای آینده‌ای نه چندان دور این سمت؛ در آب نمک خوابانده‌اند! البته در این فرصت کوتاه و 85 میلیون دوربین زنده که از هر سو حرکات دولت وفاق را رصد می‌کند؛ نمی‌توان همه مطالبه گران را راضی نگه داشت و در ضمن چون بعضی از آنها توانایی پذیرش وانجام مسئولیت‌های خطیری چون استانداری را ندارند؛ باید کمی صبر کنند تا افراد متبحر و متخصص در اندک زمانی؛ کارها را سروسامان بخشند و وقتی آبها از آسیاب افتاد و شعار وفاق به مرور زمان کم رنگ شد؛ در آب نمک گذاشته شده‌ها پا به میدان بگذراند و اسب‌های زین و برگ شده را سوار شوند تا اینگونه نیروهای پر تلاش قدیمی باز هم در اجرای سناریوی وفاق نقش محلل را بازی کنند که بعضی تجربه‌های تلخ گذشته را در این باره دارند زیرا زمانی که شورای اسلامی چهارم کلانشهر مذکور نتوانست شهرداری با 11 سال سابقه مثبت را تحمل کند؛ به بهانه‌ای واهی کنار گذاشته شد و این جوان فعال آن روزها که امروز می‌رود تا پا به سن بگذارد؛ برای دو سال جای شهردار عزل شده را بگیرد و همچنان نقش محلل را داشته باشد و با رفتن شورای اسلامی مذکور و آمدن طیفی جدید؛ صندلی را به دیگری واگذار کند و یکسال دیگر هم با همان عنوان محلل؛ شهردار یکی از مراکز استانی را عهده دار شود و سپس در کسوت معاون عمرانی یکی از وزارتخانه‌ها عازم پایتخت گردد و این مسئولیت 5 سال طول بکشد تا بازهم سروکله همان طیف پیدا شود و کاسه کله محللی را برای سمتی موقت در یک استان به دست او بدهند!؟ حسن روانشید - روزنامه‌نگار پیشکسوت



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

مرد جوان پسر مورد علاقه مادرزنش را به قتل رساند!