خلاصه کتاب آرزوهای بزرگ
معرفی کتاب آرزوهای بزرگ: خلاصه کتاب «آرزوهای بزرگ» (Great Expectations) جان مایه یکی از شاهکارهای ادبی «چارلز دیکنز» (Charles Dickens)، نویسنده مشهور انگلیسی است که در سال ۱۸۶۱ منتشر شد. این رمان که در دوران...
معرفی کتاب آرزوهای بزرگ:
خلاصه کتاب «آرزوهای بزرگ» (Great Expectations) جان مایه یکی از شاهکارهای ادبی «چارلز دیکنز» (Charles Dickens)، نویسنده مشهور انگلیسی است که در سال ۱۸۶۱ منتشر شد. این رمان که در دوران ویکتوریایی نوشته شده، داستان زندگی پیپ، پسر یتیم و فقیری است که دستخوش تحولات زیادی میشود.
دیکنز در این اثر، تصویری جامع از جامعه انگلستان قرن نوزدهم ارائه میدهد و مفاهیمی چون طبقه اجتماعی، جرم و مجازات، و عشق و وفاداری را به تصویر میکشد. این رمان با روایتی جذاب و شخصیتپردازی عمیق، خواننده را در سفر پر فراز و نشیب پیپ همراه میکند و او را با چالشهای اخلاقی و اجتماعی روبرو میسازد.
بخشی از کتاب آرزوهای بزرگ:
«خانه بزرگ خانم هاویشام در شهر ساخته شده بود و از آجرهای کهنه و تیره رنگ بود، با پنجرههای میلهدار و آهنی. بخشی از ساختمان به صورت چهارگوش بود که در گذشته به کارخانه یا آسیاب تعلق داشت. در مقابل خانه حیاطی سنگفرش شده قرار داشت و در انتهای حیاط، دروازهای چوبی دو لنگه به چشم میخورد که در آن روز باز بود. چنان که پیدا بود، مدتها بود که از دروازه استفاده نشده بود. پس از گذشتن از دروازه و طی کردن راهروی کوتاهی، به حیاط خانه رسیدیم که باز هم سنگفرش بود. آب انبار و چاهی متروک در آن وجود داشت و بخش عمدهای از آن با علفهای هرز پوشیده شده بود. از پلههای سنگی جلوی در ورودی بالا رفتیم و استرلا مرا تنها گذاشت و در تاریکی ناپدید شد.
این کار چندان دلپذیر نبود و من شروع به فکر کردن درباره اینکه چرا به آنجا آمده بودم کردم و به این نتیجه رسیدم که بهتر است برگردم. اما استرلا ناگهان با یک شمع در دست ظاهر شد و به من دستور داد که دنبالش بروم. من که چارهای جز اطاعت نداشتم، او را دنبال کردم و او مرا از یک راهروی تاریک به طبقه بالا برد و سپس از پلههای بزرگی بالا رفتیم. در تمام این مدت، او حتی یک بار هم به من نگاه نکرد.»
خلاصه کتاب «آرزوهای بزرگ» (Great Expectations) جان مایه یکی از شاهکارهای ادبی «چارلز دیکنز» (Charles Dickens)، نویسنده مشهور انگلیسی است که در سال ۱۸۶۱ منتشر شد. این رمان که در دوران ویکتوریایی نوشته شده، داستان زندگی پیپ، پسر یتیم و فقیری است که دستخوش تحولات زیادی میشود.
دیکنز در این اثر، تصویری جامع از جامعه انگلستان قرن نوزدهم ارائه میدهد و مفاهیمی چون طبقه اجتماعی، جرم و مجازات، و عشق و وفاداری را به تصویر میکشد. این رمان با روایتی جذاب و شخصیتپردازی عمیق، خواننده را در سفر پر فراز و نشیب پیپ همراه میکند و او را با چالشهای اخلاقی و اجتماعی روبرو میسازد.
بخشی از کتاب آرزوهای بزرگ:
«خانه بزرگ خانم هاویشام در شهر ساخته شده بود و از آجرهای کهنه و تیره رنگ بود، با پنجرههای میلهدار و آهنی. بخشی از ساختمان به صورت چهارگوش بود که در گذشته به کارخانه یا آسیاب تعلق داشت. در مقابل خانه حیاطی سنگفرش شده قرار داشت و در انتهای حیاط، دروازهای چوبی دو لنگه به چشم میخورد که در آن روز باز بود. چنان که پیدا بود، مدتها بود که از دروازه استفاده نشده بود. پس از گذشتن از دروازه و طی کردن راهروی کوتاهی، به حیاط خانه رسیدیم که باز هم سنگفرش بود. آب انبار و چاهی متروک در آن وجود داشت و بخش عمدهای از آن با علفهای هرز پوشیده شده بود. از پلههای سنگی جلوی در ورودی بالا رفتیم و استرلا مرا تنها گذاشت و در تاریکی ناپدید شد.
این کار چندان دلپذیر نبود و من شروع به فکر کردن درباره اینکه چرا به آنجا آمده بودم کردم و به این نتیجه رسیدم که بهتر است برگردم. اما استرلا ناگهان با یک شمع در دست ظاهر شد و به من دستور داد که دنبالش بروم. من که چارهای جز اطاعت نداشتم، او را دنبال کردم و او مرا از یک راهروی تاریک به طبقه بالا برد و سپس از پلههای بزرگی بالا رفتیم. در تمام این مدت، او حتی یک بار هم به من نگاه نکرد.»