بلندیهای ماچوپیچو


بلندیهای ماچوپیچو

از متن کتاب: از هوا به هوا ، چونان توری تهی، از خیابان ها و فضای خالی گذر کردم، در تاجگذاری خزانی، سرخوشانه آمدم، و عشقی بیکران - میان بهار و خوشه های گندم - در دستپوتی افتان مارا، چونان انگشت بلند ماه،...

از متن کتاب:
از هوا به هوا ، چونان توری تهی،
از خیابان ها و فضای خالی گذر کردم،
در تاجگذاری خزانی، سرخوشانه آمدم،
و عشقی بیکران - میان بهار و خوشه های گندم -
در دستپوتی افتان
مارا، چونان انگشت بلند ماه، هبه شد
(روزهای زندگی، پرتوهای ناموزون کالبدهاشان، پولادهای فرو خفته در ترشی سکوت،
شب تا واپسین گرده
بر زفاف گیاهان زاد و بوم یورش آورد.)
کسی درمیان ویولن ها منتظر من بود
تا مرا با جهانی چونان برجی مدفون،
که لایه های برگ فراخنای مارپیچی اش را پوشانده بود
آشنا کند...


آداب و رسوم شب یلدا در استان مازندران