ماجرای نیمه شب

برگرفته از متن کتاب:
صحنه؛
اتاق نشیمن آپارتمان عزبها که جان جو مولیگان از میس موسی، مالک یکی از خانه های قدیمی دوبلین، اجاره کرده است. خانه کمی مخروبه است ولی هنوز ظاهر آبرومندی دارد و برایر مراقبت دقیق او مشتری پسند می باشد. میس موسی خانه را به آپارتمانهائی تقسیم کرده است تا بجوانان آبرومند و محترم اجاره دهد اتاق گرچه بزرگ است ولی تا حدی کسالت آور می باشد. در سمت راست یک بخاری گاز سوز معمولی هست که روی جا بخاریش ساعتی و در دو سوی آن گلدانهای رنگینی هست. بالای جابخاری روی دیوار آئینه چارگوش با قاب مطلا آنطرف تر نزدیک ته صحنه دری باتاق خواب مولیگان باز می شود. کنار دیوار انتهای صحنه نزدیک به در قفسه کوچک کتاب است که چند جلد کتاب در قفسه های آن پخش و پلا است و روی آن گلدان سبز روشن قرار دارد که پر از یک دسته گیاه تزیینی است در جانب چپ آن پنجره است که اکنون پرده های قهوه ای رنگ کدرش آویخته است. در وسط پنجره پایه ای هست ست که یک گلدان رنگین پر از نوعی شاخه نخل را نگهداشته است. آنطرف تر بر روی گچ دیوار نقشی هست و کلبه ای دیده می شود که پشت بامش از کاه پوشیده و در جلوی درش راه باریک قهوه ای رنگی بچشم می خورد، در کنار آن انبوه خلنگ ارغوانی روئیده، و در فاصله دورتر قلل آبی سیر تپه ها و بالای همه این مناظر آسمان آبی روشن...