خلاصه کتاب شاهزاده و گدا

منبع خبر / کتاب / 1 روز پیش

خلاصه کتاب شاهزاده و گدا

معرفی کتاب شاهزاده و گدا: خلاصه کتاب «شاهزاده و گدا» (The Prince and the Pauper) بن مایه شاهکار «مارک تواین» (Mark Twain)، نویسنده برجسته آمریکایی، است که در سال ۱۸۸۱ منتشر شد. این رمان جذاب، اولین تلاش تواین...

معرفی کتاب شاهزاده و گدا:
خلاصه کتاب «شاهزاده و گدا» (The Prince and the Pauper) بن مایه شاهکار «مارک تواین» (Mark Twain)، نویسنده برجسته آمریکایی، است که در سال ۱۸۸۱ منتشر شد. این رمان جذاب، اولین تلاش تواین در نوشتن داستان‌های تاریخی بود و برخلاف آثار قبلی‌اش که عموماً در آمریکا می‌گذشتند، در انگلستان قرن شانزدهم روایت می‌شود.
داستان حول محور دو پسر با چهره‌های کاملاً یکسان می‌چرخد: شاهزاده ادوارد تیودور، وارث تاج و تخت انگلستان، و تام کنتی، پسری فقیر از محله‌های پایین شهر لندن. تواین در این کتاب با مهارت تمام، مفاهیم عمیقی چون عدالت اجتماعی، نابرابری طبقاتی و ماهیت قدرت را به تصویر می‌کشد. او با ترکیب هوشمندانه طنز و تراژدی، نقدی گزنده بر جامعه طبقاتی و نظام پادشاهی ارائه می‌دهد. این رمان همچنین نشان می‌دهد که چگونه تغییر دیدگاه و تجربه زندگی از منظری متفاوت می‌تواند به درک عمیق‌تر انسانیت و همدلی بیشتر منجر شود.

بخشی از کتاب شاهزاده و گدا:
«وقتی تام در لباس‌های شاهزاده از پنجره بزرگ قصر به حیاط نگاه می‌کرد، نمی‌توانست باور کند که این همان لندنی است که او سال‌ها در کوچه پس‌کوچه‌هایش گدایی می‌کرد. حالا همه در برابرش تعظیم می‌کردند و هر خواسته‌اش فوراً برآورده می‌شد. اما در عین حال، وحشتی عمیق در دلش رخنه کرده بود - وحشت از اینکه مبادا اشتباهی مرتکب شود و راز این جابجایی فاش شود. هر حرکت و هر کلمه‌اش باید مطابق با آداب درباری می‌بود، آدابی که تا چند روز پیش حتی تصورش را هم نمی‌کرد. گاهی که تنها می‌شد، خودش را در آینه‌های بزرگ قصر برانداز می‌کرد و با تعجب به لباس‌های ابریشمی و جواهراتی که بر تن داشت خیره می‌شد. آیا این واقعاً خودش بود؟ همان پسر ژنده‌پوشی که تا چند روز پیش برای لقمه‌ای نان در خیابان‌ها پرسه می‌زد؟
در همان حال، شاهزاده ادوارد در لباس‌های مندرس تام، در خیابان‌های کثیف لندن سرگردان بود. برای اولین بار در عمرش طعم گرسنگی را می‌چشید و با خشونت و بی‌رحمی دنیای واقعی روبرو می‌شد. او که همیشه با احترام و تعظیم دیگران زندگی کرده بود، حالا با لگدها و دشنام‌های مردم روبرو می‌شد. اما عجیب آنکه، در میان تمام این سختی‌ها، برای اولین بار طعم واقعی آزادی را می‌چشید - آزادی از قید و بندهای بی‌شمار زندگی درباری. در کوچه‌های تنگ و تاریک، میان بچه‌های ژنده‌پوش و گرسنه، چیزهایی می‌دید و می‌آموخت که هیچ معلم درباری نمی‌توانست به او بیاموزد. کم کم درک می‌کرد که چرا پدرش، پادشاه هنری هشتم، این‌قدر از فهم مردم عادی و درک مشکلاتشان عاجز است.»


شعر غمگین شب یلدا + مجموعه اشعار زیبای غم و ناراحتی شب یلدا