نگرانی کارمندان از منسوخ شدن مهارتهای شغلیشان تا پایان دهه حاضر
نکته مثبت برای کارفرمایان این است که کارکنان به بهبود خود اهمیت میدهند. ۴۴٪ از پاسخدهندگان ابراز کردند که احساس میکنند که مسئولیت ارتقای مهارتها بر عهده خودشان است.
بر اساس گزارشی که در ۱۷ دسامبر ۲۰۲۴ توسط کنفرانس جهانی بازار کار (GLMC) منتشر شده است، بسیاری از کارکنان در اقتصادهای بزرگ نگراناند که مهارتهای شغلیشان تا پایان این دهه به دلیل پیشرفت سریع فناوری بهطور کامل یا جزئی منسوخ شود.
به گزارش ایتنا و به نقل از سیودایو، این گزارش که بر اساس نظرسنجی از ۱۰۰۰ فرد شاغل، بیکار یا خوداشتغال در ۱۴ کشور از جمله ایالاتمتحده، بریتانیا، چین، هند، عربستان سعودی و آفریقای جنوبی تهیه شده است، نشان میدهد که نیمی از پاسخدهندگان آمریکایی نگراناند مهارتهایشان بیاستفاده شود و فناوری را عامل اصلی نیاز به بهروزرسانی مهارتها میدانند.
نکته مثبت برای کارفرمایان این است که کارکنان به بهبود خود اهمیت میدهند. ۴۴٪ از پاسخدهندگان ابراز کردند که احساس میکنند که مسئولیت ارتقای مهارتها بر عهده خودشان است.
گزارش GLMC به بررسی چهار نیروی اصلی مؤثر بر بازار کار جهانی—جهانیسازی، تغییرات جمعیتی، پیشرفتهای فناوری و اقدامات مقابله با تغییرات اقلیمی—پرداخته و نشان میدهد که این عوامل چگونه ماهیت کار، انتظارات کارکنان و مهارتهای مورد نیاز برای رشد شغلی و سازگاری را تغییر میدهند.
یافتههای این گزارش تأیید میکند که افرادی که بر یادگیری مستمر و توسعه مهارتها تمرکز میکنند، در موقعیت بهتری برای اشتغال قرار میگیرند و احتمال بیشتری برای تجربه رشد شغلی، رضایت شغلی و ثبات مالی دارند.
کارفرمایان در این فرآیند نقش محوری دارند. آنها، با ارائه فرصتهای آموزشی و توسعه، مهارتهای ضروری برای موفقیت سازمانی و رقابتپذیری را تقویت میکنند.
با این حال، در حالی که هم کارفرمایان و هم کارکنان به نیاز به توسعه مهارتها واقفاند، اما بهروزرسانی مستمر مهارتها برای اکثر کارکنان به یک هنجار تبدیل نشده است.
تغییرات اساسی ناشی از بکارگیری فزاینده هوش مصنوعی مولد در محیط کار، بهویژه در صنایع مالی و بیمه، خدمات حرفهای و سیستمهای اطلاعاتی، قابل توجه خواهد بود.
بازآموزی مهارتها با تغییر نقشهای شغلی و مجموعه مهارتها اهمیت بیشتری پیدا میکند. به عنوان مثال، نقشهای سنتی خدمات مشتریان ممکن است به مدیریت چتباتها یا نظارت بر فرآیندهای خودکار تغییر یابند و نیاز به آموزش برای شاغلان فعلی داشته باشند.
اما ارتقای مهارتها تنها به یادگیری فناوریهای جدید محدود نمیشود؛ بلکه راهی برای سازگاری با روشهای جدید کار، تفکر انتقادی، حل مسائل پیچیده و فعالیت در زمینههای اجتماعی است.
پاسخهای کارکنان به یک نظرسنجی دیگر نشان میدهد که آنها به تعادلی بین مهارتهای فنی و انسانی نیاز دارند و معتقدند شرکتهایشان بیشتر بر نیازهای فوری کسبوکار تمرکز دارند تا آموزش تیمها برای موفقیت بلندمدت.
ممکن است تاکید بیش از حد سازمانها بر آموزشهای فنی و توجه کمتر به تقویت قابلیتهای انسانی باعث تضعیف نوآوری در سازمان شده و موجب ناآماده ماندن کارکنان برای رهبری تیمها، سازگاری با فرصتهای بازار و بهرهبرداری کامل از پتانسیل فناوری شود.
به گزارش ایتنا و به نقل از سیودایو، این گزارش که بر اساس نظرسنجی از ۱۰۰۰ فرد شاغل، بیکار یا خوداشتغال در ۱۴ کشور از جمله ایالاتمتحده، بریتانیا، چین، هند، عربستان سعودی و آفریقای جنوبی تهیه شده است، نشان میدهد که نیمی از پاسخدهندگان آمریکایی نگراناند مهارتهایشان بیاستفاده شود و فناوری را عامل اصلی نیاز به بهروزرسانی مهارتها میدانند.
نکته مثبت برای کارفرمایان این است که کارکنان به بهبود خود اهمیت میدهند. ۴۴٪ از پاسخدهندگان ابراز کردند که احساس میکنند که مسئولیت ارتقای مهارتها بر عهده خودشان است.
گزارش GLMC به بررسی چهار نیروی اصلی مؤثر بر بازار کار جهانی—جهانیسازی، تغییرات جمعیتی، پیشرفتهای فناوری و اقدامات مقابله با تغییرات اقلیمی—پرداخته و نشان میدهد که این عوامل چگونه ماهیت کار، انتظارات کارکنان و مهارتهای مورد نیاز برای رشد شغلی و سازگاری را تغییر میدهند.
یافتههای این گزارش تأیید میکند که افرادی که بر یادگیری مستمر و توسعه مهارتها تمرکز میکنند، در موقعیت بهتری برای اشتغال قرار میگیرند و احتمال بیشتری برای تجربه رشد شغلی، رضایت شغلی و ثبات مالی دارند.
کارفرمایان در این فرآیند نقش محوری دارند. آنها، با ارائه فرصتهای آموزشی و توسعه، مهارتهای ضروری برای موفقیت سازمانی و رقابتپذیری را تقویت میکنند.
با این حال، در حالی که هم کارفرمایان و هم کارکنان به نیاز به توسعه مهارتها واقفاند، اما بهروزرسانی مستمر مهارتها برای اکثر کارکنان به یک هنجار تبدیل نشده است.
تغییرات اساسی ناشی از بکارگیری فزاینده هوش مصنوعی مولد در محیط کار، بهویژه در صنایع مالی و بیمه، خدمات حرفهای و سیستمهای اطلاعاتی، قابل توجه خواهد بود.
بازآموزی مهارتها با تغییر نقشهای شغلی و مجموعه مهارتها اهمیت بیشتری پیدا میکند. به عنوان مثال، نقشهای سنتی خدمات مشتریان ممکن است به مدیریت چتباتها یا نظارت بر فرآیندهای خودکار تغییر یابند و نیاز به آموزش برای شاغلان فعلی داشته باشند.
اما ارتقای مهارتها تنها به یادگیری فناوریهای جدید محدود نمیشود؛ بلکه راهی برای سازگاری با روشهای جدید کار، تفکر انتقادی، حل مسائل پیچیده و فعالیت در زمینههای اجتماعی است.
پاسخهای کارکنان به یک نظرسنجی دیگر نشان میدهد که آنها به تعادلی بین مهارتهای فنی و انسانی نیاز دارند و معتقدند شرکتهایشان بیشتر بر نیازهای فوری کسبوکار تمرکز دارند تا آموزش تیمها برای موفقیت بلندمدت.
ممکن است تاکید بیش از حد سازمانها بر آموزشهای فنی و توجه کمتر به تقویت قابلیتهای انسانی باعث تضعیف نوآوری در سازمان شده و موجب ناآماده ماندن کارکنان برای رهبری تیمها، سازگاری با فرصتهای بازار و بهرهبرداری کامل از پتانسیل فناوری شود.