نگاهی به فیلم خجالت نکش ساختهی رضا مقصودی؛ یک داستان بی سر و ته
نگاهی به فیلم خجالت نکش ساختهی رضا مقصودی؛ یک داستان بی سر و ته! قنبر با بازی احمد مهران فر و صنم با بازی شبنم مقدمی زوجی هستند که سه فرزند پسر دارند. بچههایشان بزرگ شدهاند، ازدواج کردهاند و به تهران مهاجرت کردهاند. حالا در سن میانسالی زن باردار است. و از ترس قضاوت ها و حرف های مردم بارداریاش را از همه، حتی فرزندانش پنهان کرده...
خجالت نکش ساختهی رضا مقصودی یکی از فیلمهای شرکت کننده در بخش سودای سیمرغ دو سی و ششمین جشنواره ی فیلم فجر است.
قنبر با بازی احمد مهران فر و صنم با بازی شبنم مقدمی زوجی هستند که سه فرزند پسر دارند. بچههایشان بزرگ شدهاند، ازدواج کردهاند و به تهران مهاجرت کردهاند. حالا در سن میانسالی زن باردار است. و از ترس قضاوت ها و حرف های مردم بارداریاش را از همه، حتی فرزندانش پنهان کرده است.
فیلم با صدای محمدرضا حیاتی، گوینده ی خبر، در رادیوی ماشین قنبر آغاز میشود. زمان فیلم حدود بیست سال قبل است و قانون تنظیم خانواده به منظور جلوگیری از رشد بی رویهی جمعیت به تصویب رسیده است.
قنبر تحت تاثیر پیام رادیو تصمیم میگیرد که عملی انجام دهد تا خود را عقیم کند و دیگر بچه دار نشود. بعد از گذشت بیست سال تحت تاثیر پیام رئیس جمهور وقت، محمود احمدی نژاد، تصمیم میگیرد که بچه دار شود. موضوع سیاست های دولت در قبال تنظیم خانواده و تحت تاثیر بودن قنبر ماجراها را در این فیلم رقم میزند. فیلمی کمدی که طنزش بیشتر کلامی و وابسته به اصطلاح اداها و نه بازی های بانمک بازیگرانش است.
مکان فیلم روستایی در استان مازندران به نام هیبت آباد است. اما او از لوکیشن روستا هیچ استفادهی خاصی نکرده است. ماجراها بیشتر در چهار دیواری خانهی قنبر و صنم اتفاق میافتد و بیشتر زمان آن صرف کل کل زن و شوهر و دیالوگ ها و شوخیهایی با اشارات جنسی میشود. و خندهای که از مخاطب میگیرد با توجه به شرایط و موقعیت نیست. و بسیار سطحی است. نه نقد وضعیتی است و نه این خنده تفکری را به دنبال دارد.
فیلم این پتانسیل را داشت که با شخصیتپردازی و نمایش کاراکتر افراد مختلف روستا و چالش آن ها با شخصیت اصلی اتفاقاتی عمیقتر را رقم بزند. با توجه به لوکیشن روستا در رابطه با همین سوژه مثلن امکان استفاده از خرافهها، باورهای سنتی درست و غلط و آداب و رسوم را داشت. که میتوانست فیلم را عمیق و استخوان دار از آب دربیاورد.
شخصیتهای داستان مانند صنم، قنبر، مقبوله با بازی لیندا کیانی، شهربانو با بازی شهره لرستانی و سایر افراد روستا همگی آدم های سادهلوحی هستند. دارای تفکر و دیدگاه خاصی نسبت به زندگی نیستند و در پس اعمال، گفتار آن ها هیچ فکری نیست. باید توجه داشت که این ها شخصیتهای یک فیلم هستند ولی هیچ تلاشی در جهت شخصیتپردازی آن ها صورت نگرفته است. و همین موجب شده است که روابط علت و معلولی در مورد حوادث فیلم در کار نباشد. و افراد روستا تنها نقشی که دارند دست به دست کردن نوزاد مانند توپی در بازی دست رشته است.
فیلم دارای هیج دیدگاهی نسبت به زندگی و انسان در این شرایط نیست. و به همین دلیل از اواسط فیلم که شوخیها دیگر تکراری میشود به نظر میرسد که داستان کشش ادامه ندارد و تکراری و یکنواخت میشود.
الناز حبیبی، سام درخشانی، علیرضا رئیسی، سید علی صالحی از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
پاسخی بگذاید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت