توضیحات ابتکار درباره بازداشت‌های اخیر


توضیحات ابتکار درباره بازداشت‌های اخیر

ابتکار تأکید کرد با وجود حمله‌های رسانه‌های جریان‌ ضدانقلاب، همچنان با افتخار خود را دانشجوی خط امام می‌داند.

به گزارش مشرق، دوره اخیر ریاست معصومه ابتکار در سازمان حفاظت محیط زیست به ویژه طی دو سال اخیر، حاشیه‌های بسیاری را به همراه داشت. این حاشیه‌ها اما با وجود تغییر سمت ابتکار به معاون رئیس‌جمهور در امور زن و خانواده نه تنها به پایان نرسیده بلکه این روزها به یکی از پربحث‌ترین موضوعات در حوزه محیط زیست تبدیل شده. حاشیه‌هایی که با خبر بازداشت برخی از اعضای یک مؤسسه محیط زیستی به اتهام جاسوسی و خودکشی یکی از آنان در زندان کلید خورد و اعلام جزئیات بیشتر از پرونده آنها سبب شد برخی رسانه‌ها بر حمایت ابتکار از این مؤسسه و مسئولان ارشدش تمرکز کنند. همین سبب شده، ابتکار که در واکنش به بازداشت اعضای این مؤسسه به رسانه‌ها گفته بود: "ترجیح می‌دهم در این‌باره سکوت کنم اما نگرانم"، حالا در صفحات خود اعلام کند که از تمام رسانه‌هایی که او را به "ارتباط با متهم جاسوسی دوتابعیتی" متهم کرده‌اند، شکایت خواهد کرد.

به منظور انعکاس رویکرد معصومه ابتکار نسبت به بازداشت‌ اعضای این مؤسسه و مطالب عنوان‌شده در رسانه‌ها، و همچنین در میان گذاشتن پرسش‌هایی در رابطه با جایگاه و اقدامات کنونی ابتکار به عنوان معاون امور زنان، نقش همسرش محمد هاشمی در واردات بنزین، اظهارات گذشته‌اش در خصوص آلودگی هوا و دلایل مخالفتش با واردات محصولات تراریخته گفتگو کردیم. در این گفت‌وگو، ابتکار با گلایه از رسانه‌هایی که او و خانواده‌اش را مورد هجمه قرار داده‌اند از سابقه‌اش در دفاع از انقلاب گفت و تأکید کرد با وجود حمله‌های رسانه‌های جریان‌های ضدانقلاب، همچنان با افتخار خود را دانشجوی خط امام می‌داند. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

درباره جایگاهی که هستید در حوزه معاونت زنان توضیحاتی بفرمایید.

ابتکار: پیش از آنکه آقای خاتمی من را به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست منصوب کند، سابقه کار در حوزه زنان را داشتم و حالا دوباره به همان حوزه برگشته‌ام. می‌شود گفت بازگشت به خویش است. مسئولیت سنگینی است و امیدوارم با همکاری بخش‌های مختلف مشارکت و یاری مردم اعم از زنان و مردان هم در مباحث حقوقی برنامه‌ریزی‌های موثری انجام دهیم چرا که هنوز خلاءهای قانونی داریم. اما فقه ما فقه پویاست. نگاه امام در زمان خودشان و امروز نگاه مقام معظم رهبری نگاه پیشرو است و دین را عنصری برای پیشرفت و تحول جوامع می‌بینند. این در حوزه زنان و خانواده بسیار مهم است و راه را برای ایجاد تحولاتی بیشتر در در حوزه مسائل حقوقی هموار می‌کند.


همکاری با آموزش و پرورش، آموزش مهارت‌های زندگی سالم، سبک زندگی ایرانی-اسلامی و اعتماد به نفس، خودباوری و زندگی به دور از خشونت جزو مباحث مهم ما خواهد بود. آموزش مهارت‌هایی مثل حقوق و مهارت‌های ارتباطی اهمیت بسیاری دارد که به این منظور تفاهم‌نامه‌هایی هم امضا کرده‌ایم. حمایت از ورزش دختران در مدارس، تشکیل کارگروه‌های مشورتی برای استفاده از مشورت صاحبنظران، حمایت از سازمان‌هایی مثل بهزیستی که تدابیری برای برقراری امنیت دارند. مثل اورژانس اجتماعی که سازوکار بازدارندگی دارند، آغاز گفت‌وگوی بین نسلی در داخل خانواده‌ها و در سطح اجتماعی، آموزش و توان‌افزایی و زنان روستایی از حوزه‌هایی است که بر آن تمرکز داریم.

شخصیت جالبی برای مخاطبان هستید. این موضوع زیاد مطرح می‌شود که خانم ابتکاری که ابتدای انقلاب جزو دانشجویان خط امام بوده و خواهر مری لقب داشته چرا پسرش در آمریکا درس می‌خواند؟

پسرم از نسل دهه ۶۰ و ۷۰ است و در ایران فوق لیسانس گرفت و ازدواج کرد. بعد تغییر رشته داد اما در ایران امکانش نبود که رشته جدید را در مقطع بالاتر ادامه بدهد. بررسی کرد و چند جا را برای پذیرش امتحان کرد و در آمریکا پذیرفته شد. خیلی‌ها برای تحصیل می‌روند خارج از کشور. از نظر من مغایرتی ندارد.

بعد هم فرزندان با نسل قبل متفاوت هستند البته نه لزوما مغایر. پدر من،‌ مرحوم تقی ابتکار هم در آمریکا درس خوانده بود اما مسلمان و بسیار پایبند بود. حتی بعد از دکترا، ناسا به پدرم پیشنهاد همکاری داد اما پدرم گفت که می‌خواهد به ایران برگردد. با اینکه در ایران چیزی منتظرش نبود و پس از برگشت به ایران اجاره‌نشین بودیم ولی پدرم همیشه افتخار می‌کرد. پدرم از شاگردان مرحوم شریعتی بزرگ و از دوستان علی شریعتی و از فعالان نهضت ملی بود. آسیب‌های زیادی دید اما پای انتقاداتش و همراه با جریان انقلاب ماند و رئیس سازمان محیط زیست شد. خود من هم ۶ سال در پنسیلوانیا درس خوانده بودم اما با افتخار در همه دوران انقلاب حضور داشتم. نفس درس خواندن در خارج از کشور ایرادی ندارد. بسیاری از شخصیت‌های انقلاب خارج از کشور درس خوانده‌اند.

در حوزه محیط زیست به خودتان جه نمره‌ای می‌دهید؟

به خودم نمره نمی‌دهم. به دانشجوها نمره می‌دهم.

فکر می‌کنید مردم چه نمره‌ای به شما می‌دهند؟

در دولت هفتم و هشتم دشواری‌های خاص خودش را داشت و تحولات زیادی در دولت و جامعه مدنی ایجاد شد. محیط زیست رو آمد. قوانین و مصوباتی که داشتیم، تقویت ساختار سازمان، جدی گرفته شدن سازمان‌های مردم‌نهاد و افزایش همکاری بین‌المللی از نکات مثبت بود. در آن دوره وضعیت خوبی داشتیم. نه اینکه مشکلات حل شده باشد چون روند حفاظت محیط زیست در سراسر جهان رو به افول است. اما به طور نسبی رشد خوبی داشتیم و جوایز بین‌المللی داشتیم. سازمان ملل جایزه قهرمان زمین را در سال ۲۰۰۶ به من داد در حالی که می‌دانستند من همان خواهر مری هستم و هیچ‌ عقب‌نشینی به جهت اعتقاداتم نکردم. اولین بار بود که این جایزه را یک زن و یک ایرانی می‌گرفت.

برخی معتقدند سازمان محیط زیست در دوره آقای خاتمی بیشتر یک ژست استفاده از زنان در کابینه بود و پستی شیک دانسته می‌شد که با توجه به سبقه پدرتان به شما داده شده؟

ابتکار: قطعا آقای خاتمی راه را برای حضور زنان در این حوزه باز کرد و این پیام را می‌داد که زنان هم در عرصه‌های تصمیم‌گیری حضور دارند. در قم اعتراضاتی شد اما ایشان خواست که این فرصت داده شود و بعد ببینیم نتیجه چه می‌شود. نفس این کار، مهم بود. در آن دوره تحولات مهمی در حوزه قانون‌گذاری ایجاد شد. مثلا در حوزه پسماند هیچ قانونی نبود تا اینکه آن زمان با همکاری دولت و مجلس تصویب شد. یا اینکه تا سال ۷۹ برای اولین بار برنامه کاهش آلودگی هوا را به دولت آوردیم که حاصل سه مطالعه بزرگ بود.

به دنبال آن سال ۸۰ توانستیم سرب را از بنزین حذف کنیم، سال ۸۳ پیکان را از رده خارج کردیم و از سال ۸۱ استانداردهای خودرو و استانداردهای سوخت را برای اولین بار اعمال کردیم. این تغییرات باید استمرار پیدا می‌کرد تا نتیجه بگیریم که متاسفانه از سال ۸۵ عملا از اولویت خارج و متوقف شد. این باعث شد در خیلی از برنامه‌ها نتیجه نگیریم. در همان سال که برنامه کاهش آلودگی شروع شد گفتیم بین ۱۰ تا ۱۵ سال زمان نیاز دارد تا به نتیجه برسد. ۱۵ پروژه ملی تعریف شده بود تا تدریجا به نتیجه برسیم. این‌ها پایه‌گذری‌هایی بود که انجام شد و اگر استمرار داشت نتایج بسیار خوبی می‌داد.


دیگر اینکه میزان مناطق حفاظت‌شده از ۷ درصد به ۱۱ درصد کشور رسید. این مناطق ذخایر است و حفظ آن برای کشورهای در حال توسعه بسیار سخت است چون فشارهای زیادی وارد می‌شود که شهرک و معدن و جاده ساخته شود. اما ما توانستیم این را جا بیندازیم که به ۱۱ در صد کشور دست نزنیم و بگذاریم برای نسل‌های بعد. طبیعت سوخته تحویل نسل‌های بعد ندهیم و عدالت فرانسلی را رعایت کنیم.

در دوره جدیدی که رئیس سازمان محیط زیست بودید و میهمان شورای شهر شدید پیشنهاد کردید افرادی که کودکان زیر ۶ سال دارند از تهران بروند. این پیشنهاد خوبی بود؟

ابتکار: این پیشنهاد را اولین بار زمانی دادم که عضو شورای شهر بودم. سال ۸۹ گزارش‌هایی از شرکت‌های پتروشیمی به من رسید که مبنی بر اینکه بنزینی که در شهر تهران توزیع می‌شود میزان بنزن و آروماتیک بالایی دارد. علتش هم تحریم‌ها بود. به دلیل تحریم‌ها واردات بنزین نداشتیم، تولید بنزین داخلی هم کافی نبود و مصرف را هم نمی‌توانستیم کم کنیم. یک نابغه‌ای پیشنهاد داده بود تا ترکیبی را اضافه کنیم تا عجالتا از این وضع عبور کنیم. خودش هم بعدها گفت این پیشنهادنش تنها برای چند روز بوده نه بیشتر. شرکت کنترل کیفیت هوا اندازه‌گیری کرد و متوجه شدیم که میزان بنزن و آروماتیک‌ها بسیاری زیادتر از حد استانداراد، خطرناک و سرطانزاست.

موضوع را با مهندس چمران و سایر اعضا مطرح کردم و گفتم بنزن به ویژه برای کودکان بسیار خطرناک است. شما نمی‌توانید به دلیل تحریم‌ها سلامتی‌ مردم را به خطر بیندازید. اگر نسل سالم نداشته باشیم این هم تهدید است. بحث‌هایی پیش آمد و من هم تهدید شدم که چرا این موضوع را مطرح می‌کنم. یک روز آمدم و گفتم اگر واقعا راه حلی وجود ندارد بگویید مردمبچه‌ها را در پمپ بزنین نبرند. چون ایمونولوژیست هستم و می‌دانم چه اتفاقاتی خصوصا برای بچه‌ها می‌افتد. بعد دیدم مادرانی می‌گفتند که آسم و آلرژی دارند. مشکل فقط هم بنزن نبود. آلاینده‌های دیگر هم بود. من هم گفتم تا زمانی که مشکل حل نشده از محیط دور شوید تا آسیب کمتری ببینید. چون اول سلامتی است.

بنزین‌هایی که اعلام شده بود یورو ۴ است بعداً مشخص شد یورو ۴ نبوده. در این باره چه می‌گویید؟

ابتکار: تا زمانی که من مسئولیت داشتم بنزین تولیدی بر اساس سیاستی که دولت یازدهم داشت یورو ۴ بود. آقای زنگنه بهمن ۹۲ به من گفت که دیگر باید از اردیبهشت ۹۳ بنزین پتروشیمی را از رده خارج کنیم. در هیات دولت تصویب کردیم که در ۸ کلانشهر کار را شروع کنیم و از اواسط ۹۳ شروع کردیم به اندازه‌گیری آلایندگی بنزین در جایگاه‌ها. بنزین یورو ۴ در برخی شهرها بسیار بهتر و در برخی شهرها نهایتا تا سه برابر و نه سیسصد برابر حد مجاز آلایندگی عرضه شد. مشکلی در تولید یورو ۴ نداشتیم. جاهایی نوسان داشتیم اما مشکل جدی نداشتیم. اخطار می‌دادیم تا مشکل را حل کنند. همه گزارش‌ها حاکی از آن است که در دولت یازدهم بزین یورو ۴ تولیدمی‌شد.

الآن چطور؟

ابتکار: من الان در حوزه زنان هستم اما بعید می‌دانم رعایت نشود. وزارت نفت طبق قانون هوای پاک که الان یک قانون پیش رو و مترقی است همچنان تکلیف دارد. من الان نمی‌توانم اظهار نظر کنم چون ۷ ماه است که به این حوزه ورود ندارم. اما روال ما این بود که سه ماه‌ یک‌بار از جاگاه‌های بنزین نمونه می‌گرفتیم، آزمایش می‌کردیم و گزارش می‌دادیم. گاهی به خاطر مخلوط کردن و نوع ترکیبات فرق داشت. اما بازگشت به بنزین پتروشیمی را نداشتیم و همین باعث شد که بر اساس اندازه‌گیر هزار روزه آلودگی هوا از شهریور ۹۲ تا ۹۶ یک منحنی بهبود شرایط به دست بیاید. این نتیجه کار ۴۰ پروژه، همکاری همزمان ۱۶ دستگاه و اقتدار سازمان محیط زیست است. سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان یک سازمان مقتدر گفت که نمی‌شود با سلامت مردم بازی کرد.

هیچوقت آزمایشگاه‌هایی که روی بنزین پتروشیمی کار کرده بودند را معرفی نکردید. در این‌باره توضیح دهید و اینکه گفته می‌شود همسرتان در زمینه واردات بنزین فعالیت دارد.

ابتکار: تهمت به آقای هاشمی یک تهمت ناجوانمردانه، غیراخلاقی، غیرانسانی و دروغ محض است. ایشان یک قطره بنزین وارد نکرده و اصلا در این کار نیست. این موضوع از اساس یک دروغ است که بارها انتشار داده شد. ما که می‌دانیم. دست‌اندرکاران هم می‌دانند اما کسانی بابت این مسئله به دام می‌افتند و آزار روحی می‌بینند. حیف است که در جامعه‌ای که مبنای کار صداقت است به این کارها متوسل شویم و آدرس غلط بدهیم تا اذهان عمومی از خطایی که در یک دوره انجام گرفته منحرف شود. یک تصمیم اشتباه گرفته شد و شاید بگویند راه حلی نبود. چون در آن مقطع با شرایطی از جمله تحریم‌ها مواجه شدند که برایش برنامه‌ای نداشتند. آقای هاشمی بنده خدا اصلا در این کار نیست و بابت این موضوع و مسئولیت‌هایی که من داشتم آسیب فراوان دیده.


آزمایش‌های مربوط به بنزین توسط شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، آزمایشگاه‌های سازمان حفاظت محیط زیست و محققان دانشگاه‌ شهید بهشتی که شجاعانه نتیجه تحقیقاتشان را به ما دادند انجام شد. حتی برای اطمینان بیشتر چند نمونه را هم دادیم به آزمایشگاه‌های بین‌المللی و آنها هم آزمایش کردند. کاملا مشخص است و بسیار شفاف. بسیار متاسف هستم که به چنین مسایلی آلوده می‌شویم و همدیگر را رنج می‌هیم بابت دروغ و بهتانی که پایه و اساسی ندارد و صدمه‌اش برای همه است اما نفعش نمی‌دانم برای کیست.

خانم ابتکار نظرتان درباره بازداشت‌های مرتبط با میراث پارسیان و پروژه حفاظت از یوز چیست؟

ابتکار: این موضوع چند زاویه دارد. اول اینکه این پروژه بین‌المللی حفاظت از یوز و گروهی که با آن همکاری می‌کردند مربوط به سال ۸۶ است که من آن زمان مسئولیتی در سازمان نداشتم. ما وقتی که در دولت یازدهم آمدیم، پروژه یوز یک پروژه بین‌المللی مهم بود. ما هم معتقد بودیم نباید انقراض گونه‌ها را دستکم بگیریم. شان یک ملت فهیم و یک تمدن بزرگ این نیست که اجازه بدهیم گونه‌های طبیعتش به دلیل بی‌مبالاتی منقرض شوند. این پروژه برای ما بسیار اهمیت داشت. چون شیر و ببر منقرض شده و بابت انقراض آن در لیست کنوانسیون بین‌المللی سایتیس دو امتیاز منفی گرفته بودیم. در مورد یوزپلنگ هم تمام گزارش‌ها حاکی از آن بود که این گونه هم به سرعت در همان مسیر پیش می‌رود.

حفاظت از یوز برای سازمان ملل هم بسیار مهم بود. چون یوز آسیایی تنها در زیستگاه‌های ایران باقی مانده و علاوه بر میراث ملی یک ثروت جهانی است. در خلال این بحث‌ها نگرانی این است که اصل موضوع آسیب بخورد. یوز منقرض شود و بگویند به دلیل این نوع برخورد اصل موضوع از بین رفت.

درباره این گروه هم ما اصلا آنها را نمی‌شناختیم. وقتی آمدیم این گروه را در مراسم‌ها به ما معرفی کردند و گفتند گروهی تشکیل شده که از محیط‌بان‌ها حمایت می‌کنند و به پروژه کمک می‌کنند. کار خاصی هم نمی‌کردند مانند پروژه‌های دیگر. هیچ حکمی از ما نداشتند و ما هم هیچ ارتباط کاری با این افراد نداشتیم. اینکه قبلش چه اتفاقی افتاده بود را خبر ندارم. من از سال ۹۲ که آمدم فقط با پروژه یوز و در قالب کارهای کارشناسی و علمی کار داشتیم.

علاوه بر اینکه خزانه‌دار مؤسسه خصوصی حیات وحش میراث پارسیان، همزمان مدیر پروژه دولتی یوزپلنگ بود، عضو هیات امنای این مؤسسه را هم به عنوان معاون سازمان منصوب کردید. چرا؟

ابتکار: من اصلا ورود نداشتم و از اینکه ایشان، خزانه‌دار بود خبر نداشتم. چون تشکل‌های زیادی کار می‌کنند و اینکه یکی از اعضای آنها با پروژه‌ای کار کند اهمیتی ندارد. این موضوعات در حوزه کار دستگاه‌های نظارتی و حراست سازمان بود که اتفاقا بر خلاف اینکه در دولت دهم در حراست سازمان پلمب شده بود در دولت یازدهم حراست سازمان بسیار فعال بود و ارتباط خوبی داشتیم. طی این چهار سال همه فعالیت‌های ما علاوه بر حراست با هماهنگی دستگاه‌های نظارتی بود چون نمی‌خواستیم اتفاق ناگواری بیفتد. دستگاه‌های نظارتی هم در این تیپ موارد نظارت‌ها و کنترل‌های خودشان را دارند و قاعدتا باید گزارش‌های لازم را در این حوزه‌ها داشته باشند.

درباره معاون سازمان هم، معاونان سازمان یا هر دستگاه دولتی ممکن است عضو انجمن‌های غیردولتی باشند. این جرم نیست. افرادی عضو هیئت مدیره شرکت‌های خصوصی بودند و کسی کاری نداشته حالا عضو هیئت امنای یک مؤسسه بودن فی‌نفسه مشکلی ندارد. من هم که اطلاع نداشتم. آقای دکتر دبیری هم از آدم‌های بسیار با سابقه و از شخصیت‌های درخشان محیط زیست است. ایشان پدر حقوق محیط زیست است. در اکثر قوانین محیط زیست، ردپای دکتر دبیری استاد دانشگاه، استاد مسلم و از شخصیت‌های بسیار درخشان محیط زیست ایران دیده می‌شود.

باید مراقب سرمایه‌هایمان باشیم. با هرکسی صحبت کنید ایشان را به عنوان پدر معنوی محیط زیست می‌شناسد. شخصیت بسیار والایی است حالا با یک موسسه‌ای همکاری کرده. آنها کارهایی کردند؟ نکردند؟ اینها حرفهایی است که هنوز اثبات نشده و مطرح شده و رسانه‌ها تا این حد پیش می‌روند. این مسائل باید در دادگاه مطرح شود. پس مسلمانی ما به چیست اگر امانتدار آبروی مردم نباشیم؟ مسلمانی غیر از امانتداری و وفای به عهد و صدق است؟ تا زمانی که رای قطعی روشن نشده برای خود آن افراد نمی‌شود حکم صادر کرد چه برسد به افراد دست چندم که حالا عضو هیئت امنا بوده یا یک چیزی گفته‌اند.

آیا گزارشی دریافت کرده بودید مبنی بر اینکه ایشان به ادارات کل ابلاغ کرده بودند که لازم نیست محیط‌بانها اعضای موسسه میراث پارسیان را هنگام حضور در مناطق همراهی کنند؟

ابتکار: خیر. محیط بانها وظیفه داشتند بروند و اگر نرفته‌اند اشتباه کرده‌اند. در دولت دهم شکار وفور داشت و ما از سال ۹۳ شکار را ممنوع کردیم و اعلام کردیم هرکسی وارد مناطق می‌شود محیط‌بان باید حتماً همراه او باشد. اما اگر چنین موردی بوده محیط‌بان‌ها تخلف کرده‌اند. ما چنین گزارشی نداشتیم. ضمناً من دقیقا نمی‌دانم نوع ارتباط این تشکل با پروژه یوز چه بوده.

چرا حفاظت از یوز تنها در سایر زیستگاه‌ها از جمله نایبندان که ۱۲۰ تصویر یوز در آن ثبت شده بود کمرنگ و در منطقه خارتوران متمرکز شد؟ یکی از دلایل این تمرکز، این روزها، نزدیک شدن به پایگاه‌های موشکی عنوان می‌شود.

ابتکار: تمرکز روی خارتوران به عنوان زیستکره پیش از من اتفاق افتاده بود. خارتوران آب‌وهوای بهتری داشت. این جابه‌جایی‌ها قبل از من بوده و من دخالتی نداشتم اما حتما دلایل کارشناسی وجود داشته. البته همه جاهایی که می‌دانستیم یوز هست، مدیران کل نظارت داشتند. سازمان معاون دارد، مدیرکل دارد چرا همه چیز را به معصومه ابتکار وصل می‌کنند. چیزی که هنوز در دادگاه اثبات نشده. چه کسی منفعت می‌برد.

من و همسرم مرتب از طرف VOA و سلطنت‌طلب‌ها تحت تهدید می‌شویم. به خاطر اینکه با افتخار پای ارزش‌های انقلاب ایستاده‌ام مرتب در توییتر از طرف جریان ضد انقلاب، جریان نفاق و سلطنت‌طلب‌ها مورد بیشترین هجمه‌ها و حملات قرار گرفته‌ام. همین ده روز پیش رفتم کرمان و با افتخار از ۱۳ آبان به عنوان حرکت دانشجویان انقلابی نخبه دلسوز برای جلوگیری از تکرار کودتای دومی که می‌توانست ایران را به سمت دیکتاتوری و نابودی بکشاند صحبت کردم. همراهی این دو جریان با هم عجیب نیست؟ یعنی همان روزی که رفتم و برای دانشجویان کرمان با افتخار کتاب تسخیر و خاطرات ۱۳ آبان را به عنوان یک دانشجوی انقلابی توضیح دادم یک جریانی در رسانه‌ها شروع کند بر پایه هیچ و پوچ از سکوت من استفاده کند.

شأن نظام این نیست که مسئولاتش وارد این مقولات سخیف شوند و اتهام‌زنی شوند. از این اتهام‌زنی‌ها به کسانی که با افتخار پای ارزش‌های انقلاب ایستاده‌اند چه کسی خوشحال می‌شود؟ من زمانی که نه عضو شورای شهر بودم و نه معاون رئیس‌جمهور دعوت شدم به اجلاس زمین در بریزبین و با افتخار حداقل ۱۰ مصاحبه در دفاع از مقاومت انجام دادم. فقط به خاطر اعتقاد قلبی خودم به جریان مقاومت، به جریان حزب‌الله و به جربان حماس به جریان دفاع برحق مردم فلسطین از حقوقشان. فقط به خاطر اعتقادی که دارم. منتی هم نیست. من که نگاه پیشرو دارم و بهترین مقاله‌ها را دارم و در مجامع بین‌امللی شرکت می‌کنم اما به اصول و ارزش‌ها پایبند هستم. به نفع کیست که این جریان را راه بیندازد؟ هر روز یک مقاله ۷ صفحه‌ای بنویسد و این تک‌مضراب معصومه ابتکار را بیاورد. آن چهار سال هم همین بود. گفتند چرا با مرد آلمانی دست داده. من افتخارم بود با خانم وزیر آلمانی دست دادم. گفتند یهودی هستم. ام‌آی‌سیکس هستم.همسرم بنزین وارد می‌کنه. پسرم آمریکاست. این یکی پسرم طفلی طه. چه داستانی برایش ساختند. دنبال چی هستید؟ یکی شفاف به من بگوید. می‌گویند ابتکار گفته پشیمانم از ۱۳ آبان. من کجا پشیمانم؟ هیچ دانشجوی خط امامی پشیمان نیست. من کتاب نوشتم در این زمینه.

شاید این صحبت‌ها به این برمی‌گردد که در پاسخ به رسانه‌ها گفتید نگران هستم.

من نگران سازمان‌های مدنی و سرمایه‌های اجتماعی هستم. ما کشوری هستیم که خیریه‌ها و موسسات عام‌المنفعه و داوطلبانه در فرهنگ ماست. مادر من هم یک خیریه دارد. که تمام عمرش را وقف آن کرده. می‌فهمم که سرمایه‌های اجتماعی و نهادهای غیردولتی چه ارزشی دارند. تعداد این نهادها را در دوره آقای خاتمی از ۳۰-۴۰ رساندیم به ۷۰۰-۸۰۰ رساندیم. این نهادها می‌توانند به دولت کمک کنند و انگیزه‌ای برای جوانان شود. نباید آسیب بخورند. اگر تخلف کردند و اثبات شده هیچ‌کس از تخلف حمایت نمی‌کند. من که نمی‌پذیرم و بسیار روی این مسائل با موشکافی دقت دارم.

این موضوع حیثیت و امنیت ملی ماست. اما در جو شکننده فعلی نباید به راحتی با یک خبر و با ایجاد یک فضایی این سازمان‌های مردم نهاد را که انگیزه‌های معنوی دارند قضاوت کلی کنیم. آن هم در حوزه محیط زیست. ما سیلی‌خورده و کتک‌خورده هستیم. محیط زیست ما دارد آسیب می‌بیند. یوز دارد منقرض می‌شود. حالا چه این موضوع اثبات بشود یا نشود. ما به عنوان یک مسلمان نباید اجازه بدهیم طبیعت از بین برود. فقط یوز نیست. گونه‌های دیگر هستند. می‌گویند چرا طرح یوز روی تیم ملی آمد. نگرانمکه دیگر کسی نتواند حرف یوز بزند. باید به نهادها هشدار بدهند سازمان‌های مردم‌نهاد که مراقب نفوذ و فسار باشند اما نه به این شکل.

چند سالی است بحث محصولات تراریخته مطرح شده. عده‌ای موافق هستند و بی‌خطر می‌دانند عده‌ای هم سرسختانه مخالف هستند. سابقه از شما سراغ داریم که مخالف رها شدن بدون مطالعه این محصولات در جامعه هستید. تحلیل و منطقتان در این باره چیست؟

محصولات تراریخته (یا دستکاری‌شده ژنتیکی) محصولاتی هستند که در ژن آنها که ماده وراژتی هر موجود زنده‌ است تغییراتی ایجاد می‌شود. این دستکاری دو نوع آسیب می‌زند. ممکن است ژن دستکاری شده به طبیعت منتقل شود. مثلا از طریق زنبود. در برخی کشورهایی مواردی بوده ژن دستکاری شده حامل توالی‌هایی بوده که بذرها را عقیم کرده. این یکی از عوارض است که از جنبه محیط زیستی مطرح است. عوارض محیط زیستی دیگری هم وجود دارد.از جنبه بهداشتی و سلامت هم غیر از اینکه فوایدی به این محصولات اضافه می‌شود می‌توانند آسیب‌هایی سلامت برای انسان داشته باشد مثل سرطان، آلرژی و آسم.


قانون ایمنی زیستی می‌گوید حتما باید حتما ارزیابی صورت بگیرد. اگر موجود زنده دستکاری‌شده ژنتیکی دارید قبل از هر استفاده باید آزمون‌های سنیگینی هم در زمینه سلامت و هم در زمینه محیط زیست انجام شود. این ارزیابی، مقررات و رویه‌ای دارد که آن را نهایی کرده‌ایم و بر رعایت آن تاکید داریم چرا که در صورت عدم رهایت این مقررات، طبیعت آسیب‌های بسیاری می‌تواند بخورد و ذخایر ژنتیکی آسیب ببیند. کشورهایی مثل هند تجربه موفق ندارند. برخی شرکت‌های چند ملیتی در این حوزه منافع کلانی دارند و آمده‌اند کنار این بذرهای دستکاری‌شده یک نوع علف‌کش ترویج کرده‌اند با این ادعا که مصرف را کم می‌کند در حالی که مصرف را زیاد هم کرده. گلایوسیت، تجارتی شده بود و اتحادیه اروپا را با چالشی روبه‌رو کرده که آن را تحت عنوان یک علف‌کش سرطانزا معرفی می‌کنند. کشور ما تا به حال آسیب کمی دیده در این حوزه. تولید و مصرف این آفت‌کش‌ها می‌تواند عاملی برای شیوع سرطان در آمریکا باشد.


خلاصه اینکه در زمینه محصولات تراریخته، تجربه دنیا را ببینید. ارزیابی دقیق انجام دهید و ترجیحا در حوزه مواد غذایی وارد نشوید. که البته متاسفانه وارد شده‌ایم و حالا آزمایشگاه‌ها و سازمان غذا و دارو باید ورود کنند. البته بحث آسیب این محصولات مصرفی فقط جنبه بهداشت مطرح است و تاثیری بر محیط زیست ندارد اما سازمان حفاظت محیط زیست در مقوله بذر و موجودات زنده به دلیل وجود خطر انتقال ژن و تأثیر بر ذخایر ژنتیکی باید به طور جدی وارد شود. کشورهای دیگر معتقدند ایران از این جهت پاک است. این پاکی را یک مزیت بدانیم.

منبع: تسنیم


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

دیدن پورن توسط بچه ها، چگونه برخورد کنیم؟