به گزارش مشرق، محمدحسین انصارینژاد شاعر کشورمان به مناسبت سالروز تولد مولای متقیان و امام اول شیعیان در منقبت آْن امام همام شعری سرود.
مست می آیی که شور لاتخف را بنگری
صبح رستاخیز ایوان نجف را بنگری
می روی با میثم تمار در آن رستخیز
تاسماع جرعه نوشان سلف را بنگری
تیغ در کف خفته،حجربن عدی در قتلگاه
باید آنجا کشتگان سر به کف را بنگری
می زند ابرو که بگذر از صفوف تیرها
تاکمانداران ازهرشش طرف رابنگری
درسکوت شامگاه نخل ها بنشین خموش
تا که ماه خون چکان در کلف را بنگری
صیرفی باشی اگر،در نجف در دست توست
صیرفی باشی اگر،شمس الشرف را بنگری
جلوه ی بردیمانی کو و احوال کتان؟
پیش یاقوت نجف،اینسان خزف را بنگری
گربه قدر شبنم از آن هفت دریاترشوی
جلوهی یاقوت پنهان در صدف را بنگری
پرده بالامی رود با بال بال جبرییل
تا ورای پرده، سر"لو کشف"را بنگری
بین اوراق دعا،بشنو نفس های کمیل
تا در آن آیینه اش،اشک شعف را بنگری
ابن ملجم هاست اشباح الرجال پیش رو
تابه جشن فتنه زادان،چنگ و دف را بنگری
این عمارست ذکر حیدر اینجا گوش کن
تا از آن ارواح، ابنای خلف را بنگری
در نماز ظهر ایوان نجف،لب تشنه باش
تا تجلی شهیدستان طف را بنگری