غزل شماره 291 حافظ: ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش
غزل شماره 291 حافظ بازگو کننده مکنونات قلبی حافظ در موقعیتی است که شیخ زینالدین کلاه علیه او شروع به پروندهسازی کرده است. حافظ میگوید که بخت خود را در این شهر یا در کل جهان آزموده و آن را همچون ورطه بلا دیده که باید خود را از آن نجات دهد. شاعر از فرط آه کشیدن و دست گزیدن، مانند گل سرخ به تن چاکچاک خودش آتش زده است.
ستاره | سرویس فرهنگ و هنر
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست میگزم و آه میکشم
آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود
گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو
بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد
بگذر ز عهد سست و سخنهای سخت خویش
وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون
آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش
ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام
جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
تعبیر فال حافظ شما
غصه خوردن و افسوس برای آن چیزی که از دست دادهای برای تو سودی ندارد. بهتر است برای جبران این کمبود، دوباره تلاش کنی و راههای بیشتری را آزمایش کنی. کارها را سخت نگیر زیرا در این صورت به جایی نخواهی رسید.
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰