دارم خودکشی میکنم روی بام ..


دارم خودکشی میکنم روی بام ..

پر از حس دردم درون خودم دارم خودکشی میکنم روی بام برایت نوشتم عزیز دلم که درمانده بودم فقط یک کلام همین جا کنار همین لحظه ها توی دلهره دست و پا میزنم به پایان خطم رسیدم ولی تو را باشاعر:مهشید دلگشایی


پر از حس دردم درون خودم
دارم خودکشی میکنم روی بام
برایت نوشتم عزیز دلم
که درمانده بودم فقط یک کلام

همین جا کنار همین لحظه ها
توی دلهره دست و پا میزنم
به پایان خطم رسیدم ولی
تو را با وجودم صدا میزنم

و اسم تو ورد زبانم شده
که یاد تو را برده ام با دلم
چه تشویش سرسخت و ویرانگری
در این لحظه ها خورده ام با دلم

در این ثانیه های زجر آورم
برایت خرابم خرابم خراب
از اینکه ندارم تو را من هنوز
خودم را کشیدم میان عذاب


از این فاصله های نفرین شده
پر از حس فریاد بودم هنوز
به تو فکر کردم که ای کاش من
شبیه تو آزاد بودم هنوز


خداحافظی کرده ام با دلم
تو غمگین ویرانی من نباش
در این بستر سرد ناکامی ام
تو فکر پریشانی من نباش


پر از حس دردم درون خودم
دارم خودکشی میکنم روی بام
برایت نوشتم عزیز دلم
که درمانده بودم فقط یک کلام


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


5 میلیون نفر از جاماندگان، سهام عدالت می‌گیرند