دُردی


دُردی

ساقی بریز دُردی، ته مانده آبرو را شاید دوا باشد، تقطیر ماهرو را دیدی بدام انداخت، این جامِ بی مروت صیاد سنگدل آمد، بیگانه با فتوّت دستی نشد بیرون یاری کند ما را دامن دریده آمد بر سنگ و برشاعر:فرشاد حاج ملکی

ساقی بریز دُردی، ته مانده آبرو را
شاید دوا باشد، تقطیر ماهرو را
دیدی بدام انداخت، این جامِ بی مروت
صیاد سنگدل آمد، بیگانه با فتوّت
دستی نشد بیرون یاری کند ما را
دامن دریده آمد بر سنگ و بر خارا
چشمی اشارتی کرد، این نکته تا بدانم
گفتا، برون شو از در، من پیرِ این مُغانم




نفسِ سرکش