فلسطینی ها زمین های خودرا به اسرائیلی هافروختند؟زمین هاازکجاآمد


اسرائیلی ها«زمینها»راازکجاآوردند؟ توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر::از کل  سرزمین های  اسرائیل (2.7 میلیون هکتار)  مقداری را دولت بریتانیا با قیمت ارزان در اختیار آژانس یهود و شرکت‌های صهیونیستی قرار داد. مقداری نیز توسط خانواده‌های عرب(غیرفلسطینی) به یهودیان فروخت،،مقداری هم خودفلسطینی ها به یهودیان فروختند ،مناطقی را هم به زورصهیونیستهاازفلسطینی...

اسرائیلی ها«زمینها»راازکجاآوردند؟

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر::از کل سرزمین های اسرائیل (۲.۷ میلیون هکتار) مقداری را دولت بریتانیا با قیمت ارزان در اختیار آژانس یهود و شرکت‌های صهیونیستی قرار داد. مقداری نیز توسط خانواده‌های عرب(غیرفلسطینی) به یهودیان فروخت،،مقداری هم خودفلسطینی ها به یهودیان فروختند ،مناطقی را هم به زورصهیونیستهاازفلسطینی هاگرفتند،تعدادی ازفسلطینی ها هم ازدست طلم های صهیونیستها(مهرحلال ،جان آزاد) خانه وکاشانه خودرا رهاکردند ورفتند..درادامه خواهیدخواند.

تسنیم می نویسد:سردمداران صهیونیزم پیش از آنکه جنبشی با این نام تأسیس کنند، از قرن ۱۷ میلادی در اندیشه ایجاد «وطن قوم یهود» بوده اند. این اشخاص که در میان آنها شخصیت های مشهوری چون اسحاق نیوتن و ژان ژاک روس نیز مشاهده می شوند یهودیان را به مهاجرت به فلسطین تشویق می کردند. اواسط قرن ۱۹ میلادی کسی چون موشه مونتفیورِه به خرید زمین در فلسطین روی آوردند اما این جریان فردی بود و همه گیر نشد.

تأسیس« رژیم صهیونیستی»با بالفور

با تأسیس جنبش صهیونیزم در سال ۱۸۹۷میلادی( ۱۲۷۶شمسی) در نخستین کنگره این جنبش در شهر بال سوئیس این فکر از یک اندیشه محض به یک طرح آماده اجرا تبدیل شد. ۲۰ سال بعد از برگزاری اولین کنگره صهیونیزم، انگلستان یک سند رسمی برای یهودیان به وجود آورد که منشأ تأسیس رژیم صهیونیستی شد. این سند رسمی اعلامیه «بالفور» نام داشت. در این اعلامیه انگلستان رسماً متعهد شد به یهودیان برای ایجاد وطن قومی یهود کمک کند. این سند، اقدامات مخفی انگلستان را علنی و رسمی کرد. سه سال بعد انگلستان با دسیسه هایی که در منطقه انجام داد با اجیر کردن برخی مدعیان قدرت در میان عرب ها آنها را علیه حکومت عثمانی شوراند. سال ۱۹۱۹میلادی( ۱۲۹۸شمسی) انگلستان با آنکه با فرانسه برای تقسیم منطقه، توافقی به نام سایکس- پیکو را امضا کرد، اما فرانسه را در میان راه جاگذاشت و در جامعه ملل خود را به عنوان سرپرست فلسطین معرفی کرد. انگلستان از سال ۱۹۲۰میلادی(۱۲۹۹شمسی) قیمومت فلسطین را برعهده داشت.

نقش انگلستان درتأسیس کشورانگلستان

شواهد تاریخی دوره حضور انگلستان در فلسطین نشان می دهد قیمومت انگلستان بهانه ای برای مقدمه چینی و زمینه ساز تشکیل رژیم صهیونیستی بوده است. در تمام دوره حضور انگلیسی ها اقدامات فلسطینی ها سرکوب می شد و امتیازات فراوانی به صهیونیست ها داده می شد. میزان مهاجرت یهودیان و امتیازاتی که انگلیسی ها به یهودیان می دانند سبب قیام ها و اعتراضات مردمی فراوانی شد. قیام موسای نبی(بیست)، قیام یافا، قیام دیوار براق، قیام نخل سبز، انتفاضه اکتوبر ۱۹۳۳میلادی(۱۳۱۲شمسی)، جنبش عزالدین قسام، انقلاب بزرگ ۱۹۳۶تا ۱۹۳۹(۱۳۱۵الی۱۳۱۸) جنگ قسطل بخشی از این قیام ها بودند.

در این مسیر رهبران بزرگی چون سید کاظم الحسینی، الحاج امین الحسینی، عبدالقادر الحسینی و شیخ عزالدین قسام دراین مسیر به شهادت رسیدند.

خرید زمین

یهودیان در دوره قیمومت انگلستان از راه های مختلفی اقدام به خرید زمین کردند:

۱- زمین هایی که متعلق به اقلیت یهودی ساکن در فلسطین بود. این زمین ها بالغ بر ۶۵ هزار هکتار می شد. در این زمینه جریان فراماسونی موجود در فلسطین که توسط دولت اتحاد و ترقی در ترکیه هدایت می شد اقدام به خرید زمین کرد که زمین های خریداری شده توسط این جریان ماسونی نیز بخشی از این ۶۵ هزار هکتار را شامل می شد. یکی از این ماسون ها سیدضیاءالدین طباطبایی، کودتاچی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود که زمین ها را از فلسطینی هایی که به یهودیان زمین نمی فروختند، خریداری کرده، این زمین ها را به یهودیان منتقل می کردند.

۲- از طریق دولت قیمومت انگلستان بود. دولتی که انگلستان در فلسطین ساکن کرد ۶۶.۵ هزار هکتار زمین را در اختیار جنبش صهیونیزم قرار داد. این زمین های زمین ها و ساختمان های دولتی بود که از دوره عثمانی اماکن دولتی و حاکمیتی محسوب می شد و می باید در اختیار دولت فلسطینی آینده فلسطین قرار می گرفت.

۳- خرید زمین از طریق فئودال های لبنانی و سوری بود. فلسطین پیش از قیمومت انگلستان بخشی از قلمرو عثمانی بود که شامل سوریه، لبنان، اردن، فلسطین، ترکیه و بخشی از عراق می شد. فئودال ها و ملاکان زمین دار و ثروتمندی که به فلسطین تعلق خاطری نداشتند و عِرق ملی در آنها وجود نداشت و به دنبال ثروت و ملک در هرجایی ساکن می شدند. از سوی دیگر با تقسیم قلمرو عثمانی پس از فروپاشی آن امپراتوری که به ۳بخش، فلسطین، لبنان و سوریه و شرق اردن تقسیم شده بود زمین های بسیاری از این فئودال ها در مرزبندی هایی قرار گرفته بود که آنها دیگر به آن دسترسی نداشتند لذا با پیشنهادهای اغواکننده ای که آژانس یهود و جنبش صهیونیزم به آنها می داد به راحتی زمین هایی را که در اختیار داشتند به آنها می فروختند. صهیونیست ها از این طریق ۶۰.۶ هزار هکتار زمین به دست آوردند.

۴- خرید از خود فلسطینی هایی بود که با انگیزه های متفاوت زمین های خود را علناً به صهیونیست ها فروختند. این افراد از سوی فلسطینی ها خائن معرفی می شدند و بسیاری از آنها از سوی ملت فلسطین اعدام انقلابی شدند. اسامی خانواده هایی که در این بخش و بخش سوم یعنی فئودال ها زمین های خود را به صهیونیست ها فروختند در اسناد تاریخی فلسطین ثبت شده و موجود است. صهیونیست ها از این طریق نیز ۳۰ هزار هکتار زمین خریداری کردند. یعنی فلسطینی ها فقط ۳۰ هزار از کل ۲.۷ میلیون هکتار زمین فلسطین، معادل ۱.۸%، را به یهودیان فروختند.

در مجموع اراضی خریداری شده از ۴ روش فوق حدود ۲۲۰ هزار هکتار از زمین های فلسطین را شامل می شد. مجموع اراضی فلسطین ۲.۷ میلیون هکتار است که رقم فوق حدود ۸% کل فلسطین را شامل می شود. در کتاب «فروش زمین شایعه یا واقعیت» این رقم با کمی تفاوت حدود ۶% کل فلسطین ذکر شده است.

وقتی فلسطینی ها ،به انگلیس اعتمادکردند!

زمانی که انگلستان از سوی جامعه ملل به عنوان قیم فلسطین معرفی شد در سندی که برای این قیمومت نوشته شد موظف شد طی ۱۰ سال شرایط را برای برپایی حاکمیتی فلسطینی برای فلسطینیان فراهم کند. در حقیقت از سوی جامعه ملل به دلیل آنکه پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، شرایط تأسیس دولت و حاکمیت برای فلسطینی ها فراهم دیده نشد، این نهاد بین المللی انگلستان را موظف کرد تا این شرایط را طی یک دوره ۱۰ ساله فراهم کند. اما انگلیسی همانگونه که در اعلامیه بالفور به یهودیان قول داده بودند، سند جامعه ملل را تنها وسیله ای برای حاکمیت قرار دادند و طی ۲۸ سال قیمومیت، شرایط را برای تأسیس وطن قوم یهود آماده کردند.

زمانی که صهیونیست ها تصمیم به تأسیس یک دولت جعلی در فلسطین گرفتند، طی یک اقدام هماهنگ شده، انگلیسی ها شبانه با کشتی های خود فلسطین را ترک کردند و تمام امکاناتی را که در اختیار داشتند در اختیار صهیونیست ها قرار دادند. انگلیسی ها که با ساز و برگ نظامی به فلسطین آمده بودند و حاکم انگلیسی فلسطین هم در تمام دوره قیمومیت یک فرمانده نظامی بود حتی سلاح ها و تجهیزات جنگی خود را نیز با خود نبردند و تمام آنها را برای صهیونیست ها باقی گذاشتند.

قسمتی اززمین هارا-فلسطینی ها-رهاکرده بودند

از زمانی که صهیونیست ها، رژیم جعلی صهیونیستی را رسما اعلام کردند، روند جدیدی برای به دست آوردن بقیه زمین های فلسطین آغاز شد. قتل و غارت و کشتار فلسطینی ها روشی بود که صهیونیست ها آن را پیش گرفتند. کشتارهای وسیع موجب شد میلیون ها فلسطینی از ترس جان خود زمین های خود را رها کنند و از سرزمین مادری خود به جاهای دیگر پناه ببرند./۰۷ خرداد ۱۳۹۸تسنیم.

مدیریت سایت-پیراسته فر:درآمارتسنیم«زمینهای رهاشده»لحاظ نشده است+بقیه را زمینهارا اسرائیلی ها بزرورتصاحب شدند.

سایت مشرق درمورخه ۲۷ آبان ۱۳۹۷ اینگونه می نویسد:

از کل زمین فلسطین رقمی در حدود ۵۹۷ کیلومتر مربع توسط خود دولت بریتانیا به طور رایگان و به قیمت ارزان در اختیار آژانس یهود و شرکت‌های صهیونیستی قرار گرفت. ۶۷۸ کیلومتر مربع نیز توسط خانواده‌های عرب غیرفلسطینی به یهودیان فروخته شد.
۶۸ کیلومتر مربع نیز به دستور وزیر مختار انگلیس توسط یهودیان به زور از فلسطینیان گرفته شد. به هر حال در میان ملت فلسطین بسیار کم دیده شده‌اند کسانی که زمین‌های خودشان را فروخته باشند.
آن دسته قلیل که زمین‌های خود را فروختند، اکثراً نه با طیب خاطر بلکه در اثر شرایط به وجود آمده از قوانین انگلیس در مورد کشاورزان فلسطینی، مجبور به فروش زمین‌های خود شدند. مثلاً دولت انگلیس، مقدار مالیات‌ها را افزایش می‌داد و هم‌زمان از صدور حبوبات و زیتون که عمده محصول کشاورزی فلسطین بود، جلوگیری می‌کرد. در نتیجه، کشاورزان از عهده مخارج و مالیات‌ها بر نمی‌آمدند و به ناچار، ملک خود را در معرض فروش می‌گذاشتند.
پس از مدّتی فتوایی شرعی مبنی بر حرام بودن فروش زمین به یهودیان و مباح بودن خون کسی که چنین کاری انجام دهد یا واسطه این کار باشد، از سوی اغلب علما صادر شده بود.

فلسطینی ها زمین های خودرا به اسرائیلی هافروختند؟زمین هاازکجاآمدفلسطینی ها زمین های خودرا به اسرائیلی هافروختند؟زمین هاازکجاآمد

اوّلین فتوا در مورد حرام بودن فروش زمین به یهودیان، توسط کنگره علمای فلسطین که در بهمن ۱۳۱۳(۱۹ژوئن۱۹۳۴) در بیت‌المقدّس تشکیل جلسه داد، صادر شد
در زمان سلطه انگلیس،از مساحت ۲۷ هزار کیلومتر مربعی فلسطین، فقط ۷/۷ درصد یعنی دوهزار کیلومتر و از این درصد هم چیزی حدود یک سوم آن از طریق خرید به صهیونیست‌ها رسیده و رقمی در حدود ۵۹۷ کیلومتر مربع توسط خود دولت بریتانیا به طور رایگان و به قیمت ارزان در اختیار آژانس یهود و شرکت‌های صهیونیستی قرار گرفت
و این بدان معنی است که تنها چیزی حدود ۵/۲ درصد از زمین‌های فلسطین به صهیونیست‌ها فروخته شده است.

پس از خروج انگلیس از فلسطین، در اردیبهشت ۱۳۲۷ (می۱۹۴۸)، مابقی این سرزمین نه از طریق خرید بلکه با کشتار، غصب، شکنجه، تخریب، فشار و توطئه و با بدترین شکل از فجایع و جنایات که ممکن است به تصوّر بشر درآید، به تصرّف صهیونیست‌ها درآمده است. وقایع جنایت‌کارانه‌ای که صهیونیست‌ها ترتیب داده‌اند، یک فهرست بلندبالا و شامل ده‌ها عنوان است. فقط در سال ۱۹۴۸م. و برای آماده‌سازی فضا جهت اعلام موجودیت به اصطلاح «دولت اسرائیل»، ده‌ها مورد کشتار دسته‌جمعی با صدها شهید از زن و مرد و کوچک و بزرگ، «عملیات افتخارآمیز صهیونیست‌ها» را شامل می‌شود که فاجعه «دیریاسین» با کشته و کشتار حیفا با ۱۵۰ شهید، دو نمونه از آنها است/پایان گزارش مشرق.

وزیرخارجه سابق(دکترولایتی)می نویسد:

ارتباط سید ضیاء الدین طباطبایی با انگلیسیها خیلی نزدیک بود. اصلا شرط انگلیسها این بود که رضاخان بشود وزیر دفاع و او بشود رئیس الوزرا و احمدشاه هم پادشاهی کند. رضا شاه در داخل کشور، پلنگ طبیعت بود و هیچ کسی را بالای سر خودش نمی توانست ببیند. سیدضیاء ۹۰ روز حکومت کرد و بعدا هم گفتند دروه حکومت سیاه بوده و آن را ساقط کردند. اما تاریخ سیاسی انگلیس نشان می دهد که آنها آدمهای خودشان را همیشه حفظ می کنند و لذا سیدضیاء را فرستادند فلسطین و اسناد قطعی وجود دارد که سیدضیاء در آنجا دلال خرید و فروش زمین بود. زمین های مسلمانها را به یهودیانی که به تدریج به آنجا انتقال داده شده بودند، می فروخت و مسلمانها هم نمی دانستند که اینها چه طرحی در سرشان دارند.فلسطینی ها زمین های خودرا به اسرائیلی هافروختند؟زمین هاازکجاآمدفلسطینی ها زمین های خودرا به اسرائیلی هافروختند؟زمین هاازکجاآمد

وضعیت به گونه ای بود که گویا دو نفر دارند با هم منازعه می کنند، فرد ثالثی می آید و دست یکی را از پشت میگیرد و به طرف مقابل اجازه میدهد که او را بزند. دست عربها را گرفته بودند و از آن طرف، به صهیونیستها اسحله می دادند و آنها مسلمانان را می کشتند.

حاج امیرالحسینی، یکی از بزرگان فلسطین که در حقیقت، مفتی قدس بود فکر می کرد جامعه ملل که بعد از جنگ جهانی اول درست شده، بنا بر ادعای خود قرار است که امنیت و صلح را در جهان برقرار کنند و هر جا ظلم و اشغالی اتفاق افتاده، جلوی آن را بگیرند، لذا به خاطر همین اشغال تدریجی سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها و حمایت انگلیسها از صهیونیستها، به جامعه ملل شکایت کرد و یک جلسه ای تشکیل داد و از کشورهای اسلامی دعوت کرد که بیایند و در آن جلسه در بیت المقدس جمع شده و کمک کنند.

فلسطینی ها زمین های خودرا به اسرائیلی هافروختند؟زمین هاازکجاآمدفلسطینی ها زمین های خودرا به اسرائیلی هافروختند؟زمین هاازکجاآمد

نکته جالب این است که نماینده ایران در آن جلسه، سیدضیاء الدین طباطبایی بود. از این نمونه ها ما متعدد داریم. ملک عبدالله، پدر ملک حسین، جد پادشاه فعلی اردن، به سهم خودش کمک زیادی کرد به این که در فلسطین، چنین دولتی تشکیل شود و ممانعتی به عمل نمی آورد. در تاریخ معروف است و در منابع مختلف نوشته اند که فاروق، پادشاه مصر، تفنگ را برای یک طرف جنگ می فرستاد و فشنگ را برای طرف دیگر! وقتی در فلسطین جنگ شروع شد و قرار شد کشورهای عربی به فلسطینیها کمک کنند، یکی از کارها این بود که تفنگ خالی را برای یک طرف می فرستادند، فشنگ را برای طرف دیگر. در همان سال ۱۹۴۸ جنگی که بین اعراب و اسرائیل درگرفت، اگر کسانی که در رأس حکومتهای خاورمیانه بودند، خیانت نمی کردند و آنطور که باید کمک می کردند، حتما این حکومتی که بالفور وعده اش را داده بود، شکل نمی گرفت.

در اینجا گریزی بزنم به وضع کنونی. همین اخیرا یک مقاله ای در غرب – به نظرم- توسط آمریکایی ها نوشته شده بود که ما متعهدیم به حمایت از اسرائیل چرا که حضور و وجود اسرائیل در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام، ضروری است. نکته مهمش این است که نوشته بود اگر هم اسرائیلی وجود نمی داشت، آنها باید در این نقطه، اسرائیل را به وجود می آوردند. یعنی تکرار حرف بالفور بعد از حدود یک قرن. در سال ۱۹۱۷ بالفور اعلامیه را داد و حالا در سال ۲۰۱۳ اینها همان حرف را می زنند. بنابراین، معلوم است که دنبال همین بوده اند. اینها در اواخر قرن ۱۹ آمدند از سلطان عبدالحمید فلسطین را بخرند، ایشان یک کلمه تاریخی گفت و آن این بود که ما ندیده ایم بدن کسی را که هنوز حیات دارد، کالبدشکافی کنند. از یک زمانی اروپایی ها در تبلیغات خود به عثمانی می گفتند مرد بیمار اروپا و حالا سلطان عبدالحمید هم این انتساب را پذیرفته بود و می گفت ما که هنوز نمرده ایم. لذا حاضر نشد فلسطین را بفروشد و این کلمه معروف را گفت.

فلسطینی هاوسوسه می شدندبرای فروش زمینهایشان

دویچه وله فارسی(۱۱دی۱۳۹۷)می نویسد:یک مرد فلسطینی که در کرانه غربی رود اردن زمین خود را به خریداری یهودی فروخته بود به حبس ابد محکوم شد. بنا به قوانین موجود در سرزمین فلسطینیان مجازات اعدام نیز می‌توانست در انتظار این مرد باشد.

یک مرد فلسطینی که در کرانه غربی رود اردن زمین خود را به خریداری یهودی فروخته بود به حبس ابد محکوم شد. بنا به قوانین موجود در سرزمین فلسطینیان مجازات اعدام نیز می‌توانست در انتظار این مرد باشد.

فلسطینی ها زمین های خودرا به اسرائیلی هافروختند؟زمین هاازکجاآمدفلسطینی ها زمین های خودرا به اسرائیلی هافروختند؟زمین هاازکجاآمد

دادگاهی در کرانه غربی رود اردن یک مرد فلسطینی را که قطعه زمینی را در منطقه شرق اورشلیم (بیت‌المقدس) به یک یهودی فروخته بود، به مجازات حبس ابد محکوم کرد.

در گزارش روز سه‌شنبه ۱۱ دی (اول ژانویه) اشپیگل به نقل از خبرگزاری فلسطینی(وفا) آمده است که این فلسطینی علاوه بر مجازات زندان به اعمال شاقه نیز متهم شده است.

بر اساس قوانین موجود در سرزمین فلسطینیان اگر یک فلسطینی زمین خود را به یک خارجی بفروشد حتی می‌تواند به مجازات مرگ محکوم شود.

رسانه‌های اسرائیلی در گزارشی که در این باره منتشر کرده‌اند، نوشته‌اند که مرد خریدار دارای اقامت اسرائیلی در شرق اورشلیم بوده ودارای پاسپورت آمریکایی است.

در سال ۲۰۰۹ میلادی(۱۳۸۸شمسی) حکم اعدام برای یک فلسطینی در شهر حبرون (الخلیل) با اعتراض‌های زیادی روبرو شد. او قطعه زمین خود را به یک یهودی فروخته بود.

حبرون (الخلیل) در ۳۰ کیلومتری جنوب اورشلیم (بیت‌المقدس) و از بزرگ‌ترین شهرهای کرانه غربی رود اردن است.

این حکم به دلیل این‌که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگران فلسطین از امضای آن خودداری کرد به مرحله اجرا در نیامد.

محمود عباس به طور کلی از سال ۲۰۰۶ میلادی، از زمانی که قدرت سیاسی را در دست دارد از امضای حکم اعدام خودداری کرده است.

اسرائیل در سال ۱۹۶۷ در طی جنگ‌های شش روزه از جمله مناطقی در کرانه غربی رود اردن و شرق بیت‌المقدس را اشغال کرد. در این مناطق در حال حاضر بیش از ۶۰۰ هزار اسرائیلی در حدود ۲۰۰ شهرک اشغالی زندگی می‌کنند.

حکومت فلسطین، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد شرق بیت‌المقدس را بخشی از کرانه غربی رود اردن می‌دانند.

فلسطینیان خواهان بازگرداندن سرزمین‌های اشغال شده و اعلام کشور مستقل فلسطین و شرق بیت‌المقدس به عنوان پایتخت آن هستند.

رادیوامریکا (۲۴ فروردین ۱۳۹۷)اینگونه می نویسد:

اسرائیل هفتادمین سالگرد استقلال خود را در شرایطی جشن می گیرد که مردم آن کشور، با استناد به سوابقی تاریخی، به آن جشن “استقلال دوباره” نام داده اند.

یهودیان شصت و سه سال پیش از میلاد مسیح، پس از اشغال سرزمین شان توسط امپراطوری روم، که بکلی ویران و به اخراجشان انجامید، در چند نقطه جهان، به ویژه در اروپا و مشرق زمین پراکنده شدند، ولی همواره وابستگی خود به اعتقادات دینی و باورهای ملی شان را حفظ کردند.

یهودیان در دو هزار سالی که در خارج از سرزمین شان پراکنده بودند، هنگام دعا رو به سوی اورشلیم داشتند و نیایش هایشان را با آرزوی بازگشت به سرزمین از دست رفته شان به انجام می رساندند.

سرانجام در اواسط قرن نوزدهم میلادی، با آغاز روند فروپاشی امپراطوری ها در اروپا، و رشد و قوت گرفتن جنبش های ناسیونالیسی، که به ملل و اقوام مختلف در اروپا فرصت ایجاد کشورهای مستقل خودشان را داده بود، یهودیان نیز به این اندیشه افتادندکه همانند دیگران سراغ پس گرفتن سرزمین های از دست رفته و ایجاد کشوری مستقل برای خود بروند.

این روند، در عین حال با دورانی همراه شد که در بسیاری از کشورهای اروپایی و به ویژه در اروپای شرقی و روسیه، یهودیان را به شدت سرکوب می کردند. از جمله، اوکراین و دیگر اقمار امپراطوری روسیه بارها صحنه قتل عام یهودیان بود.

با اوج گرفتن اندیشه های ناسیونالیستی در بین یهودیان اروپا، جنبشی به نام “صهیونیسم” توسط بنیامین زئب هرتسل، روزنامه نگار یهودی مقیم وین شکل گرفت که نخستین کنفرانس آن با حضور نمایندگان یهودی از سراسر جهان، در ۲۲ اوت ۱۸۹۷ در شهر “بازل” در سوئیس برگزار شد، و به ایده مهاجرت یهودیان به سرزمینی که اسرائیل نامیده شود شتاب بخشید.

در حقیقت ایده مهاجرت نخستین گروه از یهودیان اروپای شرقی در عصر جدید به سرزمین اسرائیل آتی، ۱۶ سال پیش از برگزاری کنگره بازل آغاز شده بود.

گرچه هرتسل، نمایندگانی را از جوامع یهودی در سراسر جهان به این همایش دعوت کرده بود، ولی یهودیان ایرانی که در آن دوران در شرائط سختی زندگی می کردند، نتوانستند نماینده ای به سوئیس بفرستند.

«بالفور »وزیر خارجه انگلیس

اعلامیه ای که در دوم نوامبر ۱۹۱۷ با امضای« لرد آرتور جیمز بالفور »وزیر خارجه وقت بریتانیا صادر شد، تلاش یهودیان برای برپایی کشوری مستقل را وارد مرحله تازه ای کرد. در آن هنگام، بریتانیا در آستانه تصرف بخش های عظیمی ای از امپراطوری فروپاشیده عثمانی بود.

دستوربالفور برای تشکیل خانه وزندگی یهودیان

بالفور درنامه کوتاهش خطاب به «لرد لیونل والتر روچیلد» از سران جامعه یهودیان بریتانیا تاکید کرده بود یهودیان حق دارند در سرزمینی که فلسطین نامیده شده بود وطن خود را برپا کنند، بی آن که به آرمان های عربی خللی وارد شود.

مخالف اعراب

این توصیه بریتانیا، همزمان با اشغال فلسطین توسط ارتش آن کشور، با مخالفت های شدید اعراب روبرو گشت و بحرانی به وجود آورد که قربانیان بسیار گرفت، و با آن که یک قرن از صدور آن می گذرد، هنوز نزاع فلسطینی – اسرائیلی را در اوج خود دارد.

درگیری فلسطینی ها -یهودیان

در سال ۱۹۲۹ هزاران تن از اعراب سرزمینی فلسطینی کشتار وسیعی را علیه یهودیانی که به این خاک مهاجرت کرده بودند به راه انداختند. اندکی بیش از سه دهه بعد، در سال ۱۹۳۶ نیز جنبش ملی اعراب در سرزمین های تحت قیمومت بریتانیا نضج گرفت.

انگلیس قیوم فلسطین

شدت گیری نزاع موجب شد بریتانیا، که از جانب سازمان ملل متفق، در سال ۱۹۲۲ به عنوان قیم سرزمین فلسطینی منصوب شده بود، در سال ۱۹۴۷ اعلام کند که خواهان خروج از این سرزمین و پایان دادن به دوران قیمومت بر آن است.

حکم سازمان ملل در درگیری یهودیان وفلسطینیان

در ۲۹ نوامبر همان سال، مجمع عمومی سازمان ملل طرحی را تصویب کرد که به موجب آن سرزمین «فلسطین به دو کشور یهودی و عربی تقسیم شد»

این قطعنامه خشم اعراب را شدت بخشید و توسط آن‌ها با قاطعیت رد شد.

حمایت اعراب ازفلسطین

۵کشوردرحمایت ازفلسطین بایهودیان جنگیدند(عراق، مصر، سوریه، اردن و لبنان)

دولت های عرب اعلام کردند از برپایی اسرائیل مستقل جلوگیری خواهند کرد، و با چنین هدفی، ارتش های پنج کشور عربی به سوی این سرزمین و به قصد تصرف شهرها و آبادی های یهودی نشین به راه افتادند.

جنگ بین اعراب و اسرائیل

آبادی های نوبنیاد(ساخت وسازهای) یهودی نشین توسط ارتش های عراق، مصر، سوریه، اردن و لبنان از شرق و شمال و جنوب، یکی پس از دیگری مورد حمله قرار گرفت.

استقلال اسرائیل

سرانجام روز ۱۴ ماه مه ۱۹۴۸، در حالی که جنگ بین اعراب و اسرائیل به شدت جریان داشت، داوید بن گوریون رهبر اسرائیل نوین استقلال این کشور را رسما اعلام کرد. این در حالی بود که یک روز پیش از آن، آخرین نفر از سربازان و نمایندگان دولت قیم بریتانیا این سرزمین را ترک گفته بودند.

بن گوریون بر این باور بود که هرگونه تعویق در اعلام استقلال، ممکن است فرصت نادری را که به وجود آمده بود ضایع کند و صلاح را بر آن می دید که دنیا را در برابر عملی انجام شده بگذارد.

نتیجه جنگ اعراب و اسرائیل

در جریان جنگ، صدها هزار نفر از اعراب محلی، که اکثرا در عملیات علیه اسرائیلیان شرکت داشتند، به کشورهای عرب پناهنده شدند، با این امید که اسرائیل به زودی نابود خواهد شد و آنان پیروزمندانه برای تسلط بر این سرزمین باز خواهند گشت.

ارتش های عرب، با این هدف به اسرائیل حمله کرده بودند که بتوانند پیش از آن که اسرائیل پا بگیرد آن را نابود کنند.

ولی اسرائیل ضمن دفاع از خود به برپایی ارتش منظم و تشکیل نهادهای حکومتی نیز ادامه می داد.

با آن که جنگ در سال ۱۹۴۸میلادی(۱۳۲۷شمسی) با شکست ارتش‌های عرب پایان گرفت، ولی تلاش آنها برای نابودی اسرائیل، و یا دست کم جلوگیری از رشد آن، ادامه یافت.

۳جنگ اسرائیل

این تلاش به سه جنگ عمده دیگر منجر شد که نخستین آن در سال ۱۹۵۶ با مصر بود. اسرائیل در این جنگ که با پشتیبانی فرانسه و بریتانیا در واکنش به ملی ساختن کانال بین‌المللی سوئز توسط جمال عبدالناصر روی داد، شبه جزیره سینا را اشغال کرد، ولی پس از چند ماه آنجا را به مصر بازگردانید.

جنگ شش روزه

در ژوئن ۱۹۶۷میلادی(۱۳۴۶شمسی) جنگ دیگری روی داد که این بار ارتش های مصر، اردن و سوریه متفقا علیه اسرائیل می جنگیدند.

جنگ ۶ روزه : شبه جزیره« سینا »مجددا به تصرف اسرائیل درآمده بود، و ارتش این کشور کرانه باختری رود اردن و بلندی‌های گولان سوریه را نیز در کنترل داشت.

«نوارغزه»متعلق به مصربود،«کرانه باختری»خاک کشوراردن بود.

پس از جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷، کرانه باختری رود اردن، که طبق طرح سال ۱۹۴۷ مجمع عمومی سازمان ملل، قرار بود بخشی از یک کشور مستقل عربی باشد، رسما به اردن ضمیمه شده بود، و نوار غزه نیز که تمامی ساکنان آن فلسطینی بودند به تسلط دولت مصر در آمده بود.

«یوم کیپور»چیست؟

روز ۶ اکتبر ۱۹۷۳، روزی که مصادف با روزه بزرگ یهودیان، موسوم به «یوم کیپور» بود ارتش مصر توانست اسرائیل را غافلگیر کند، و در حمله ای برق آسا، خود را به آنسوی کانال سوئز برساند و تلفات سنگینی وارد کند. این جنگ نیز در حالی متوقف شد که ارتش اسرائیل در فاصله ۱۱۰ کیلومتری قاهره، در داخل خاک مصر مستقر شده بود.

اما با تصرف این دو سرزمین توسط اسرائیل، آنچه در گذشته (جنگ عربی – اسرائیلی) نامیده می شد، به «جنگ فلسطینی – اسرائیلی» تبدیل شد، که هنوز هم با گذشت هفتاد سال از برپایی اسرائیل، کماکان ادامه دارد.

انورسادات بااسرائیل پیمان صلح امضا کرد

انور سادات، رئیس جمهوری مصر که جنگ «یوم کیپور» را طراحی کرده بود، نخستین رهبر جهان عرب بود که با اسرائیل پیمان صلح امضا کرد.

اردن دومین کشور عربی بود که در سال ۱۹۹۴ با اسرائیل پیمان صلح امضا کرد.

انورسادات اعلام آتش بس کرد

«انورسادات» در ۱۹ نوامبر ۱۹۷۷ با اقدامی شگفت انگیز و غیر منتظره به اورشلیم رفت و در یک سخنرانی در پارلمان اسرائیل موسوم به کنست، گفت «جنگ بس است!».

انورسادات تاوان خیانت راداد!

مسلمان در اکتبر ۱۹۸۱ دو سال پس از پایان جنگ یوم کیپور، در سال ۱۹۷۹ بین دو کشور امضا شده بود سادات را در جریان سان دیدن از ارتش مصر به رگباری از گلوله بستند و او را کشتند.خالداسلامبولی(اخوان المسلمین)

اسرائیل گفتگوهای گسترده ای نیز برای رسیدن به صلح با سوریه، در دوران حکومت حافظ اسد(پدر بشار اسد) آغاز کرد که بدون نتیجه متوقف مانده است.

مدیریت سایت-پیراسته فر:درگزارشات منابع مذکوراندکی اصلاحات انجام گرفته است.


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


کی میتونه ی اسم بگه که توش عدد داشته باشه ؟!