به گزارش ایسنا، مهدی زارع در چهل وهفتمین نشست تخصصی توسعه که با موضوع «توسعه پایدار و مخاطرات طبیعی» به مناسبت سالروز زلزله سال ۶۹ رودبار و منجیل در سالن اجتماعات سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان برگزار شد، زلزله ۳۱ خردادماه سال ۶۹ گیلان را از حیث تاریخی و علمی بسیار حائز اهمیت دانست و اظهار کرد: طی ۲۹ سال گذشته تغییرات بسیار زیادی در استان گیلان اتفاق افتاده و بناهای زیادی احداث شده است لذا نیازمند یادآوری زلزله منجیل و تأثیر آن بر مردم هستیم.
وی با اشاره به پیوند توسعه پایدار و مخاطرات طبیعی، افزود: توسعهای که مطالبه و اجرا میکنیم باید پایدار باشد؛ نه اینکه به ناپایداری شرایط بیانجامد.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، کانون زلزله سال ۶۹ را محل تلاقی دو ساختار زمین شناسی مهم دانست و تصریح کرد: فعالیت گسل رودبار موجب از بین رفتن تمدن مارلیک شد و بعد از سه هزار سال در سال ۱۹۹۰ تکرار شد.
عضو وابسته فرهنگستان علوم، با اشاره به پراکنش لرزه خیری گیلان تا قبل از سال ۱۹۹۰، یادآور شد: طی ۱۲۰ سال گذشته بخش میانی گسل آستارا از جنوب تا قبل از تالش، منطقه انتهایی گسل آستارا که مرز کوه و دشت را مشخص میکند و بخش غربی رشت، زلزله خیزی دستگاهی را نشان نداده است و لذا باید دقت بیشتری نسبت به این مناطق داشته باشیم.
وی جمعیت گیلان را حدود ۲.۵ میلیون نفر دانست و عنوان کرد: ۷۵۰ هزار نفر از جمعیت گیلان در شهرستان رشت مستقر هستند که این جمعیت در طول روز به یک میلیون نفر هم میرسد. آبادیهای گیلان نیز دارای جمعیت ۵۰۰ تا یک هزار نفر است که به ویژگیهای اقلیمی استان بر میگردد.
زارع، با بیان اینکه شهرستان رودبار ۹۱ هزار نفر جمعیت در سال ۶۹ داشت، گفت: از این جمعیت ۳۵ هزار نفر در سه شهر رودبار، منجیل و لوشان و بقیه در روستاها ساکن بودند. این در حالی است که تلفات ناشی از زلزله سال ۶۹ رودبار و منجیل ۳۵ هزار نفر اعلام شده است، اما تعداد شناسنامههای باطل شده و تلفات شمارش شده به ۱۵ هزار و ۸۰۰ نفر میرسد.
وی از کاهش جمعیت شهرستان رودبار نسبت به ۲۹ سال گذشته خبر داد و اضافه کرد: بر اساس نتایج حاصل از سرشماری سال ۹۵ جمعیت رودبار ۶۰ هزار نفر شمارش شده که باید طی مدت مذکور به یکصد هزار نفر میرسید؛ نه اینکه کسری ۳۰ درصدی جمعیت داشته باشیم.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، مهاجرت به شهرهای بزرگ به ویژه رشت را یکی از علل کاهش جمعیت شهرستان رودبار دانست و تصریح کرد: اگر زلزله سال ۶۹ هم اکنون تکرار شود، به خاطر جمعیت کم و توسعه شهر و افزایش تاب آوری خسارات و تلفات کمتری را مشاهده خواهیم کرد. در واقع اگر مراکز جمعیتی ما در معرض زمین لرزه قرار گیرد تلفات افزایش مییابد.
زارع، توزیع جمعیت در آبادیهای گیلان را خوب دانست و متذکر شد: توزیع جمعیت به صورت کلونیهای کوچک، اما فراوان در شرایط بحرانی به نفع ماست.
عضو وابسته فرهنگستان علوم، با بیان اینکه اسم زلزله، اسم محل با بیشترین خسارت و تلفات است، اظهار کرد: در زلزله سال ۳۱ خردادماه سال ۶۹ منجیل در نزدیکی کانون زلزله قرار داشت و ویران شد لذا «زلزله منجیل» نام میگیرد.
وی با اشاره به نزدیکی سه کانون زلزله منجیل، زلزله بوئین زهرا و زلزله چنگوره آوج با گسل البرز، ادامه داد: کانون زلزله منجیل مهمترین تلاقی ساختاری در جنوب غربی کاسپین است. گسلش، گسیختگی و زمین لغزش نیز در غرب محور سد سپیدرود رخ داد.
زارع، سد سپیدرود را مهمترین سازه سدی در تاریخ سدهای دنیا دانست که به کانون زمین لرزهای با این بزرگی نزدیک بوده و عملکرد خوبی داشته و خاطرنشان کرد: سد سپیدرود در جریان زلزله سال ۶۹ ترک خورد که این ترکها در عملیات بازسازی سد برطرف شد. البته اکثر سدها در کشورهای دارای تکتونیک فعال در ابتدای دره (که نشان دهنده گسل است) احداث میشوند تا بیشترین جمع آوری آب را داشته باشند.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، با اشاره به وجود زمین لغزش ناشی از زلزله منجیل در منطقه توتکابن، اضافه کرد: شبکه شتابنگاری کشور پس از رخداد زلزله ۶۹ توسعه یافت و نصب شتابنگارهای دیجیتال افزایش پیدا کرد؛ به گونهای که از سال ۵۲ تا ۷۲ تنها ۲۷۶ دستگاه آنالوگ داشتیم، اما از سال ۷۲ تاکنون یک هزار و ۱۰۰ دستگاه دیجیتال داریم.
وی ویرایش آئین نامهها و استانداردهای زلزلهای مانند آئین نامه ۲۸۰۰ و تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور را از دیگر اقداماتی دانست که به دنبال زلزله منجیل صورت گرفت و گفت: سوانح طبیعی حوادثی طبیعی هستند که نتایج تأسف باری برای موجودات زنده به وجود میآوردند و باعث ایجاد خسارتهای مالی و جانی زیادی برای انسان میشوند.
زارع، با بیان اینکه بلایای طبیعی همواره بخشی از تاریخ حیات انسان بوده اند، تاکید کرد: از جمله بلایای طبیعی رایج میتوان به زمین لرزه، آتش سوزی جنگل، فوران آتشفشان، سونامی، سیلاب، گردباد و خشکسالی اشاره کرد، اما بحران زمانی اتفاق میافتد که بلای طبیعی از حد توان ما برای مواجهه با آن خارج شود.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، ۹۰ درصد سوانح طبیعی را دارای منشأ اقلیمی دانست و عنوان کرد: زلزله منشأ اقلیمی ندارد، اما پدیدههای اقلیمی بر وقوع زلزله تأثیرگذار است. زلزلهها ۱۰ درصد سوانح طبیعی دنیا را تشکیل میدهد و همچنان بیشترین تلفات انسانی را ایجاد میکند.
وی با بیان اینکه سیل آسیب زا ترین سانحه طبیعی برای ایران است، متذکر شد: سیل بیشترین خسارات را به زیرساختهای کشور و زندگی مردم وارد کرده است، اما با توجه به موقعیت جغرافیایی، اقلیمی و زمین ساختی ایران سوانح اقلیمی، خطرات ناشی از برخی فرایندهای زمین شناسی و زمین ساختی و خطرات زیست محیطی بیشترین گستردگی را دارد.
زارع، گسل آستارا، گسل لاهیجان، گسل خزر، گسل رودبار، گسل منجیل و گسل کلیشوم را از جمله گسلهای مهم گیلان دانست و افزود: گسل لاهیجان جزو گسلهای فعال منطقه است و شهر لاهیجان در انتهای این گسل قرار دارد. البته لاهیجان محل تلاقی دو گسل نیز میباشد. بی تردید فعالیت گسل لاهیجان بر رشت نیز اثرگذار خواهد بود.
وی با تاکید بر لزوم بررسی گسلهای غیر فعال گیلان، خاطرنشان کرد: گیلان در زمره مناطق پر خطر از دیدگاه لرزه خیزی، سیل و زمین لغزش قرار دارد. سابقه سیلاب در گیلان وجود دارد، اما خوشبختانه در معرض آسیب سیل ۹۸ قرار نگرفت.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، با بیان اینکه زلزلهها موجب به هم ریختن وضع منطقه میشوند، تصریح کرد: آزادراه قزوین - رشت و راه آهن گیلان از منجیل و رودبار عبور میکند که از محدودههای گسله و لغزش است لذا برای منطقه رودبار مانیتور کردن را پیشنهاد میکنم که در راستای توسعه پایدار است.
زارع استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدشونده را یکی از مؤلفههای توسعه پایدار دانست و بیان کرد: باید در همه مناطق از پتانسیلهای موجود استفاده کنیم و گیلان ظرفیت خوبی در بخش انرژی باد و زمین گرمایی دارد.
انتهای پیام