معضلی که میتواند فوتبال ایران را با محرومیت مواجه کند
بیش از دهها پرونده در هر فصل از رقابتها در فیفا یا ایافسی به دلیل ضعف حقوقی باشگاهها با شکست مواجه می شوند و هزینههای گزافی را به فوتبال ایران تحمیل میکنند.
کمیته حقوقی، اصل فراموش شده مقررات حرفهای سازی
صحبت از حرفهایسازی که به میان میآید، خیلیها یا به سراغ استانداردسازی ورزشگاهها میروند یا بدهی باشگاها. غافل از اینکه یکی از الزامات مهم مقررات حرفهایسازی، برخورداری باشگاهها از تیم حقوقی خوب و قوی است. موضوعی که به جز دو یا سه باشگاه، در سایر باشگاههای ما مورد توجه قرار نگرفته است. بیش از دهها پرونده در هر فصل از رقابتها در فیفا یا ایافسی به دلیل ضعف حقوقی باشگاهها با شکست مواجه می شوند و هزینههای گزافی را به فوتبال ایران تحمیل میکنند. شکایتهایی که از حالا به بعد و بر اساس آییننامه جدید فدراسیون جهانی فوتبال حتی میتوانند به جز یک باشگاه خاص، کل فوتبال ما را هم متضرر کرده و با محرومیتهایی مواجه سازد! همه این الزامات توجه به تیم حقوقی با دانش و آشنا به مسائل ورزشی را برای باشگاهها در اولویت قرار میدهد. باشگاههایی که پر شدهاند از مدیرانی که خود را حقوقدان می دانند! در انبوه باشگاههایی که با مشکلاتی از این دست، مواجهاند، پرسپولیس و استقلالی را مثال میزنیم که از قدیمی ترین باشگاههای لیگ هستند و طرفداران زیادی دارند. دو باشگاه به اصطلاح حرفهای که در یکی از مهمترین اصول حرفهای دچار ضعفی آشکار هستند.
استقلال نه حقوق میداند نه کمک میگیرد
بحران حقوقی در قراردادها، به خصوص قرارداد بازیکنان و مربیان خارجی از سالها پیش باشگاه بزرگی چون استقلال را با مشکلات متعددی مواجه کرده است. مسئله فقط بیپولی و بیتعهد بودن باشگاه در پرداخت نیست که منجر به شکایتهای بینالمللی میشود، بلکه موضوع نحوه قراردادهاست و بندهای غیرحرفهای و فکرنشده.
مسئولان نقل و انتقالات در باشگاه استقلال اغلب ناآشنا با حقوق فوتبال و قوانین نقل و انتقالات بحرانهای بزرگی ساختهاند. گاهی یک بازیکن فوقالعاده مثل پاتوسی یکباره از استقلال رفته و مشخص شده که استقلال در قرارداد با او چقدر سهلانگار بوده. این اما فقط آخرین نمونه است. از این دست تا بخواهید مثال وجود دارد. تیام رفت و استقلال فقط به سودی حداقلی رسید و از قراردادهای بعدی او چندان بهرهمند نشد.
چرا سراغ خارجیها برویم؟ استقلال با مبلغی ناچیز بازیکنی مثل نورافکن را که ساخته شده در استقلال بود به شارلروا تقدیم کرد و سپس بازیکن خودش را خرید. این یک فاجعه در نقل و انتقالات بود که نشان میدهد یک باشگاه چقدر از حقوق خود غافل است و چه واحد حقوقی بیفایدهای دارد.
کمی به عقبتر برویم. پرونده عادل شیحی هنوز داغ محرومیت از نقل و انتقالات زمستانی فصل 95 – 96 به دل استقلالیها گذاشته است. نقل و انتقالاتی که در آن آندو و جباروف تا پای امضای قرارداد با استقلال آمدند و نتوانستند پیراهن آبی به تن کنند. مشکل کجا بود؟ باشگاه استقلال ماهها درباره مطالبات این بازیکن با فیفا مکاتبه داشت اما نه خودش از مشورت حقوق دان آشنا به مسائل ورزشی استفاده می کرد و نه از مشورت فدراسیون فوتبال و کمیته حقوقی فدراسیون استفاده کرده بود. همین شد که در نهایت با محرومیت سنگینی مواجه شد و از این موضوع متضرر شد.
کمیته حقوقی باشگاهها معمولا ناظر بر قراردادها نیستند و قراردادها همیشه عجولانه توسط مدیرعامل یا معاون ورزشی باشگاه امضا میشود. همیشه ادعاهایی هم در این زمینه مطرح میشود که معاون ورزشی یا مسئول نقل و انتقالات باشگاه یک متخصص در حقوق ورزشی است اما در نهایت در انبوهی از قراردادها بازنده میشویم.
پرسپولیس، بازنده در تمام پروندههای حقوقی
باشگاه پرسپولیس یکی دیگر از متضررهای بزرگ ضعفهای کمیته حقوقی است. ضعفی که حالا به دنبال شکایت برانکو از باشگاه پرسپولیس برای دریافت مطالباتش، نگرانیها را درباره عواقب این پرونده شدت بخشیده است. باشگاهی که در فصلهای اخیر تقریباً در هیچ یک از پروندههای حقوقیاش پیروز نبوده، آیا میتواند به پیروزی در پرونده شکایت برانکو امیدوار باشد؟ کدام پرونده مهم حقوقی پرسپولیس تا کنون پیروز و منافع باشگاه حفظ شده است؟
جنجالیترین پرونده شکست خورده پرسپولیس مربوط میشود به پرونده مهدی طارمی که هنوز برای پرسپولیسیها قدیمی نشده. سوال اصلی اما اینجاست که در این پرونده که پای سیاسیون هم به ماجرا کشیده شد، عملکرد تیم حقوقی باشگاه پرسپولیس چهطور بود؟
طارمی در این ماجرا بخشی از مشکلات را به همراه داشت اما تیم مدیریتی و حقوقی باشگاه چرا نتوانست قرارداد محکمی با طارمی ببندد تا این فاجعه بزرگ رخ ندهد؟ چرا نماینده حقوقی این باشگاه اجازه داد فردی مانند حسین هدایتی این پرونده را برای پرسپولیسیها سنگین کند و شکایت ریزه اسپور را به دنبال داشته باشد.
خلاصهای از نقش کمیته حقوقی در پروندههای اخیر پرسپولیس را اگر بخواهیم، باید بگوییم که پرسپولیس در تمامی پروندههایش بازنده بوده است. پرونده شکایت ژوزه، نیلسون، گابریل، مارکو پروویچ و گولچ تنها تعدادی از شکایتهایی است که علیه پرسپولیس به فیفا شد و پرسپولیس بابت آن میلیونها دلار پرداخت کرد. بدون اینکه بتواند تخفیفی بگیرد یا لااقل در عقد قراردادهای بعدی اشتباهات پیشین را تکرار نکند.
حالا با این کارنامه، همان تیم حقوقی برای مذاکره با برانکو به استانبول فرستاده میشود! با چه امیدی؟ با تکیه بر کدام کارنامه موفق؟ پرسپولیس به خاطر ضعف در عقد قرارداد با برانکو یکی دیگر از اشتباهات حقوقیاش را مرتکب شده و یکی از محبوبترین مربیان تاریخ این باشگاه را رانده و حالا با پیش گرفتن همان راهکارهای شکست خورده قدیمی در پروندههای مشابه، پای باشگاه پرسپولیس را به هزینه دیگری در دادگاههای بینالمللی باز میکند. تکرار اشتباهات این چنینی نشان میدهد که باشگاههای ما هنوز به درک درستی درباره نقش کمیته حقوقی در باشگاهها نرسیدهاند.
براتی: در حوزه حقوقی همه به خود اجازه اظهارنظر میدهند
احمدرضا براتی، رئیس کمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال بیتوجهی باشگاهها به مسائل حقوقی یا عدم بهره گیری از مشاورهای حقوقی آشنا به مسائل ورزش را یکی از بزرگترین مشکلات فوتبال می داند. او درباره لزوم و اهمیت این موضوع توضیح میدهد: «در مقررات حرفهای سازی کنفدراسیون فوتبال آسیا AFC ، وجود بخش حقوقی خوب و قوی از الزاماتی است که مطرح میشود. بخشی که بتواند در حوزه تنظیم قراردادها، اسپانسری، مارکتینگ و همچنین در حوزه دعاوی باشگاهها را راهبری کند. مشکلی که وجود دارد اما این است که باشگاههای ما مثل خیلی از الزامات دیگر حرفهایسازی، به این بخش نیز به اندازه کافی نپرداختهاند.»
براتی میگوید: «بخش حقوقی یک باشگاه نمیتواند با یک نفر اداره شود. یک نفر باید به طور اختصاصی به حقوق ورزشی مثل مقررات دوپینگ، بازاریابی، قراردادهای بازیکنان و مربیان بپردازد و یک نفر هم به صورت عمومی در سایر حوزهها فعالیت کند. در سرفصلهای حقوقی، یکسری سرفصلهای تخصصی هستند در بحث حقوق ورزشی که متأسفانه این دانش در کشور ما خیلی رشد نکرده است. ضمن اینکه بازار ورشکسته فوتبال ما از نظر مالی برای حقوقدانها به اندازهای جذاب به نظر نمیرسد که برای آموختن و کسب تخصص در این حوزه وقت و هزینه صرف کنند.»
رئیس کمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال در ادامه صحبتهای خود به آفتی اشاره میکند که خیلی از باشگاههای ما را با خود درگیر کرده است. او در این رابطه توضیح میدهد: «نکتهای که در حوزه حقوق ورزشی باید مورد توجه قرار بگیرد این است که در این حوزه همه به خودشان اجازه میدهند در این رابطه اظهارنظر و کارشناسی کنند. شاید در حوزه فنی و سیستم بازی بعضی از مدیران عامل به خود اجازه دخالت بدهند اما درباره مسائل حقوقی تقریباً همه مدیران عامل و معاونان حود را کارشناس میدانند و اگر با آنها درباره این مسائل صحبت کنید، میتوانند ساعتها بحث کارشناسی کنند. مادامی که ما متوجه نشویم این تخصص در صلاحیت ما نیست، نسبت به استفاده از تیم حقوقی احساس بی نیازی میکنیم.»
براتی اهمیت تیم حقوقی در باشگاهها را به اندازهای می داند که معتقد است باشگاهها برای تربیت نیروهای متخصص در این حوزه باید هزینه کنند: «هزینه کردن باشگاهها برای تربیت نیروهای حقوقی متخصص، از آن هزینههای ارزشمند است. باشگاههای حرفهای میتوانند چند حقوق دان را به انستیتوها یا دفاتر حقوقی بورس کنند و دانش لازم را کسب کنند. در ازای آن 5 یا 6 سال در خدمت باشگاه باشند.»
2