آنگاه که برکرانه ی رودی نشسته ای
ورای زمان
فروزان به نور کهن آفتاب،
فرو می گاهی اندوهت را
بگو در تصویر شاد خویش
که تو_اش به رود بخشیده ای
آیا هنوز دوستم داری؟
ورای زمان
فروزان به نور کهن آفتاب،
فرو می گاهی اندوهت را
بگو در تصویر شاد خویش
که تو_اش به رود بخشیده ای
آیا هنوز دوستم داری؟