فصل شالی


فصل شالی

به اشکت آبیاری می کنی گلهای قالی را بهاری میکنی حال و هوای این حوالی را نگاهم خاطرت باشد، غرورم را به یاد آور اگر روزی شکستی بی خبر ظرف سفالی را شلوغی های اینجا بابت عطر برنجش نیست تو رونقشاعر:سید رضا هاشمی سره

به اشکت آبیاری می کنی گلهای قالی را
بهاری میکنی حال و هوای این حوالی را

نگاهم خاطرت باشد، غرورم را به یاد آور
اگر روزی شکستی بی خبر ظرف سفالی را

شلوغی های اینجا بابت عطر برنجش نیست
تو رونق داده ای با گیسوانت فصل شالی را

نبوسیدی مرا یک سال و اندی روز و این شاعر
نمی فهمید قبل از بوسه هایت قحطسالی را

نزن لبخند وقتی روی لب های تو حساسم
بیا مسدود کن راه گناه احتمالی را


سید رضا هاشمی " سره "

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


صفر تا صد عروسی های فریبا نادری + عکس مراسم های ازدواج خانم بازیگر !