تو میخندی دلم می لرزه و انگار دنیا رو به پایانه
لبت یک موج خوشحاله که دایم داره میخنده
نگم از اون دوتا چشمات که عاشق میکنه مجنون
نگم از گیسوی مشکیت که می رقصه توی ایون
نگم از تاب اون دامن که دل رو میبره اسون
بگم بازم؟؟
ولی ولکن همین اندازه کافیه
که من می دزدم اون عشقی که توی این هوا پخشه
چقد شیرینه این احساس کمی هم دلهره داره
مبادا خواب باشم من یکی در روبکوبونه
لبت یک موج خوشحاله که دایم داره میخنده
نگم از اون دوتا چشمات که عاشق میکنه مجنون
نگم از گیسوی مشکیت که می رقصه توی ایون
نگم از تاب اون دامن که دل رو میبره اسون
بگم بازم؟؟
ولی ولکن همین اندازه کافیه
که من می دزدم اون عشقی که توی این هوا پخشه
چقد شیرینه این احساس کمی هم دلهره داره
مبادا خواب باشم من یکی در روبکوبونه